آقای روحانی، از افغانستان بیاموز!
امیر هاشمی مقدم، پژوهشگر فرهنگی و عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی دربارهی بخشی از اظهارات اخیر رییس جمهور دربارهی انتخابات نوشت:
ویرایش نهایی یک کار پژوهشی درباره افغانستان را دارم آماده میکنم. در بخشی از این کار، به این نکته پرداختهام که چرا با وجود کمکهای فراوان ایران به افغانستان و افغانستانیها (که فهرست چکیدهای از آنها را تهیه کردهام)، همچنان بخش بزرگی از مردم افغانستان از ایران دلخورند. در میان دلایل ریز و درشت برای این دلخوری، یکی هم مسخره شدن افغانستانیها، چه از سوی برخی مردم ایران، چه از سوی برخی رسانهها (مثلا در فیلم و سریالهای تلویزیونی) و چه از سوی مسوولان ایرانی است. شرح دادهام که مسوولین هرگاه بخواهند اوج عقبماندگی ایران را نشان دهند، کشورمان را با افغانستان مقایسه میکنند. چندین نمونه و شاهد هم آورده و افزودم که هر بار که چنین مقایسههایی به کار میرود، رسانههای افغانستانی و شبکههای اجتماعی در این کشور، گلایه و دلخوریشان را نشان میدهند.
سه روز پیش حسن روحانی در همایش استانداران و فرمانداران سراسر کشور گفت: «باید انتخابات را الکترونیکی کنیم. حتی افغانستان هم این کار را کرد». سپس باشندگان در آن همایش که همگی استاندار یا فرماندار بودند نیز، خندهای تمسخرآمیز سر دادند. همان موقع که این جمله را شنیدم، سریعا آن را بهعنوان نمونهای دیگر در زمینه تحقیر و تمسخر افغانستانیها از سوی سیاستمداران ایرانی، به متن پژوهشیام افزودم.
همانگونه که پیشبینی میشد، این بار نیز افغانستانیها واکنشهای گستردهای به این مقایسه نشان دادند؛ اما یکی از این واکنشها، هشدار دهنده و به باورم برای مسوولین ایرانی، نقدی تند، اما سودمند بود. هشدار درباره اینکه در حالیکه مسوولین ایرانی دارند افغانستان را مسخره میکنند، افغانستان دارد راه خودش را به سوی دموکراسی، آزادی رسانهها، آزادی انتخابات و… میرود.
شاهحسین مرتضوی که دانشآموخته روابط بینالملل، سیاستمدار و از اهالی رسانه در افغانستان است (اکنون نیز مشاور ارشد رییس جمهور افغانستان است)، در واکنش به سخنان روحانی نکات جالب و تامل برانگیزی را یادآوری کرده است که در زیر میآید:
«به ما طعنه نزنید، از ما بیاموزید. برای افغانستانی که چهل سال را در جنگ سپری کرده است، اکنون بینهایت مهم است که برای ارزشهای دموکراسی، آزادی بیان، حقوق بشر و کرامت انسانی تلاش میکند. برای نمونه، افغانستان در ردهبندیهای آزادی بیان از همه کشورهای منطقه در جایگاه عالی قرار دارد. همپذیری مذهبی و کار آزاد رسانهها در افغانستان بینظیر است. در سال 1393 رقیب انتخابات در افغانستان شریک قدرت شد. اما در کشور همسایه [ایران] رقیب انتخاباتیاش [میرحسین و کروبی] به زندان رفت. ما زندانی سیاسی نداریم، خبرنگار زندانی نداریم، جامعه تکصدایی نیستیم. افغانستان خوبیها و زیباییهایی دارد که بسیاری از کشورهای همسایه ندارد. از افغانستان بیاموزید!».
اگر از شائبه تقلبهای گسترده در انتخابات ریاست جمهوری 1393 در افغانستان بگذریم، دیگر نکاتی که اشاره کرده کاملا درست است. در سفرنامه افغانستانم درباره آزادی گسترده رسانهها و روزنامهنگاران افغانستانی توضیح دادهام که به هیچ وجه قابل مقایسه با ایران نیست.
مرتضوی سال پیش هم که ایران برقراری روابطش با طالبان را برای کمک به حل درگیریهای داخلی افغانستان اعلام کرده بود، در فیسبوکش نوشت که اگر ایران توانایی حل اختلافات داخلی را دارد، بهتر است با منتقدان و مخالفان داخلی خود، چه آنان که بیرون از کشورند و چه منتقدانی همچون میرحسین و کروبی که در حصرند، وارد گفتگو شود.
اگرچه دیدگاههای مرتضوی عموما نزدیک به جناح سیاسیای در افغانستان است که چندان به ایران علاقهمند نیست و بنابراین از هر فرصتی برای نقد رفتارهای سیاستمداران ایرانی استفاده میکند، اما آنچه بیان کرده، در خور توجه و اندیشیدن است. خیلی از نکاتی که او درباره ایران میگوید، شعارهای انتخاباتی آقای روحانی بود که اکنون کاملا به فراموشی سپرده و حتی دیگر یادی از آنها نمیکند.
شوربختانه سیاستمداران و تریبونداران ما گاه رفتار و گفتارشان کمتر از حد انتظار است و به سادگی با بیان نسنجیدهشان، به روابط داخلی یا بینالمللیمان آسیب میزنند. اقدامان بعدی برای رفع سوءتفاهم، نیز اگرچه لازم است، اما آب رفته را به جوی باز نمیگرداند (آنچنانکه حسام الدین آشنا، مشاور روحانی در توئیتی تلاش کرد دلجویی کند: «جناب آقای شاهحسین مرتضوی مشاور ارشد رییسجمهوری افغانستان. سلام علیکم. مخاطب دکتر روحانی مسوولان ایرانی بودند که گاه کمبود امکانات را بهانه میکنند. تجربه خواهران و برادران ما در کشور افغانستان حاوی این درس است که با وجود تمام مشکلات تحمیلی میتوان در مسیر پیشرفت گام برداشت»).
ایکاش آقای روحانی (و برخی از دیگر سیاستمداران ما) که ایران را با افغانستان مقایسه میکنند، در زمینههایی همچون آزادی روزنامهنگاران، رسانهها، کانالهای تلویزیونی مستقل، زندانیان سیاسی و… نیز دست به چنین مقایسههایی بزنند. بعد مشخص میشود که آیا همچنان با هر مقایسه، خنده تمسخر آمیز هم بر لبانشان مینشیند یا نه.
انتهای پیام
ما باید رییس جمهور وارد کنیم
فقط رییس جمهور؟؟؟؟؟
ما باید ملت وارد کنیم ، ملتی فهمیده ، با فرهنگ ، بی ادعا، مبادی آداب ، تلاشگر، متواضع ، نه ملتِ فعلی ، خوابیده در باد فرهنگ ۲۵۰۰ ساله ، مغرور به شیعه بودن و یکراست به بهشت رفتن ، خود بزرگ بین ، بی مطالعه ووووووو….. مشکل رییس جمهور و دیگرمقامات مسئول نیستند ، مشکل خود ماییم که بعدا همین پست و مقام ها را اِشغال می کنیم.
رقبای انتخاباتی روحانی هم در قدرت شراکت داده شدند. رییسی به ریاست قوه قضاییه رسید. قالیباف هم به احتمال زیاد رییس قوه مقننه می شود. جلیلی هم که همزمان ریاست دولت سایه را به عهده دارد. حالا ما باید درس عبرت بگیریم یا افغانستانیها؟