کرونا، خدا و مسئله شر
/ زندگی با طعم کرونا /
محمدعلی عبداللهی، استاد فلسفهی دانشگاه تهران در اولین بخش سلسله یادداشتی با عنوان «زندگی با طعم کرونا / کرونا، خدا و مسئله شر» که به انصاف نیوز ارسال کرده است، نوشت:
کرونا تبدیل به مسئلهای جهانی شده است، نه تنها توانمندیهای مادی بشر و تجربه انباشته و انبوه او را در مواجهه با بحرانها به چالش کشیده که از جنبه فکری و نظری نیز انسان را با دشواریهایی مواجه ساخته است.
۲. برای کرونا فقیر و غنی، خدا باور و ملحد، مذهبی و غیر مذهبی فرقی نمیکند. این سخن واضح و روشن است اما مواجهه انسانها با کرونا متفاوت است. خداباوران اغلب در شرایط بحرانی به خدا و دعا پناه میبرند. دعا، مناجات و توسل به خدا، برای آنها حکم داروی آرامبخش دارد. اما پناه بردن به خدا اگر از سر ترس باشد برای مومنان، مزیتی به حساب نمیآید زیرا بیشتر انسانها در برابر بحرانهای فراگیر و ناشناختهای چون کرونا به دلیل ترس به خدا پناه میبرند.
بر اساس تعالیم دینی، خداباوری، دعا و توسل اگر از ترس برخیزد بی ارزش است. باور به خدا، دعا و توسل نباید به منزله واکسنی در برابر کرونا عمل کند. قرآن، خداباوریِ ناشی از ترس را مذمت کرده است. (وقتی در کشتی سوار میشوند خدا را با اخلاص میخوانند و چون خداوند آنان را نجات داد و به خشکی رسیدند شرک میورزند / عنکبوت، ۶۵).
آیات بسیاری در معنا و مضمون، به این آیه شبیهاند. خداوند در این آیات انسانهایی را مذمت میکند که زندگی خود را به دو بخش تقسیم میکنند، بخش آرام که خدا در آن حضور ندارد و بخش ناآرام و بحرانی که به یاد خدا میافتند و دست به دعا بر میدارند. چنین زیستی در منطق قرآنی برابر است با مرتبهای از شرک.
بر اساس تعالیم دینی باور به خدا برای مومنان باید از عشق و محبت ناشی شود، محبتی که از معرفت پدید آمده باشد. چنین خدا باوریای در سراسر زندگی مومنان ساری وجاری است، در سطحی درونی و عمیق به زندگی آنان معنا میبخشد. برای مومنان حقیقی، کرونا و غیر کرونا، سلامت و بیماری، فقر و غنا، خوشی و ناخوشی تفاوتی ندارد. برای آنان سراسر زندگی بدون خدا، دعا و توسل بی معنا و پوچ است.
۳. از نگاهی دیگر اما، کرونا و پدیدههایی شبیه به آن پدیدههایی شوم و شر هستند. وجود چنین پدیدههای شوم و شری در این جهان باوجود خدای مهربان، همه دان، همه توان، سازگاری ندارد چون خدای همه دان میداند که چنین پدیدههایی وجود دارند و شر هستند. خدای همه توان میتواند چنین پدیدههای شری را برطرف کند. اگر خدای دانا و توانا چنین بلاهایی را دفع و یا رفع نکند پس مهربان و خیرخواه نیست. مسئله شرور طبیعی که از آن در اینجا تقریری ساده و دم دستی به دست دادم برای عدهای از اساس با وجود خدای مهربان همه دان و همه توان سازگاری ندارد و برای عدهای دیگر، دست کم، دلیل است بر عدم دخالت خدا در جهان. دستهی اول کسانیاند که منطقا وجود شر را با وجود خدا ناسازگار میدانند و وجود خدا را انکار میکنند. دسته دوم خدا باوران عقلی یا طبیعیاند. پیروان سکولاریزم دینی نیز هر چند با تقریری متفاوت اما کاملا مشابه در دسته دوم جای میگیرند.
۴. مسئلهی شر مسئلهای نوپدید در الهیات و فلسفه نیست. الهیدانان و فیلسوفانِ بسیاری، مسلمان و غیر مسلمان، به مسئله شر پاسخ دادهاند. تلاش میکنم پاسخی با تقریر خود و بدون بهره گیری از خزینه لغت تخصصی فلسفی و کلامی عرضه کنم:
الف) تا اینجا کرونا جان انسانهایی را گرفته است اما هنوز برای ما ثابت نشده است که هیچ اثر ایجابی برای بشر نداشته باشد. و هنوز نمیتوان گفت که در مجموع آثار سلبی آن بیش از آثار ایجابی است. نکته الف هرچند جان انسانِ مضطربِ رنج دیده را از درون آرام نمیکند اما نکته و نقطهای آرام بخش از بیرون است که توجه به آن میتواند نگاه نسبی و محدود انسان را به دنیا و پدیدههایی که شر مینامیم تغییر دهد.
ب) کرونا یا پدیدهای طبیعی است بیرون از اراده و اختیار بشر و یا پدیدهای است بشر ساخت؟ در هر دو صورت با وجود خدا تنافی ندارد. اگر پدیدهای بشر ساخت باشد که انسان آن را به اختیار خود ساخته است و یا به دلیل بیاحتیاطی منتشرش کرده است، در این صورت دخالت خداوند به هر طریقی با اختیارِ بشر سازگاری ندارد. خدایی که بشر را مختار آفریده اگر جلو بشر را در تولید چنین شری بگیرد معنایش این است که انسان هم مختار است و هم مجبور. اما اگر کرونا بشر ساخت نباشد بلکه بخشی از نظام کلی آفرینش باشد نیز با وجود خدا و دخالت او در عالم تنافی ندارد زیرا خداوند اراده کرده است که بشر به اختیار خود و به کمک دانش و درایت خود قوانین حاکم بر جهان را کشف کند.
خداوند جهان را آفریده است و قوانینی را برای اداره آن در کار کرده است. بشر به اختیار خود میتواند آنها را کشف کند. حال اگر دخالت خداوند در جهان به این معنا باشد که قوانینی که برای بشر خیر تلقی میشوند ساری و جاری باشند ولی قوانینی که بشر شر تلقی میکند ساری و جاری نباشند، مستلزم نوعی هرج و مرج در کار خداوند است. آفرینش جهان و دخالت خداوند در جهان بیگمان به نظام احسن میانجامد و بشر دیر یا زود میفهمد که امر خیری را شر تلقی کرده است چون با عینک محدود خود به آن نگریسته است.
انتهای پیام