واکنش هنرمندان به درگذشت محمدعلی کشاورز
ایسنا نوشت: علی نصیریان که خیلی زود از خبر درگذشت محمدعلی کشاورز با خبر شده بود، با اشاره به سابقه دوستی و همکاری خودش با محمدعلی کشاورز در طول سالهای کاریاش، به دلیل ناراحتی و اندوهی که از شنیدن این خبر داشت، قادر به صحبت نبود.
نصیریان سه چهار سال قبل نمایش «اعتراف» را به کارگردانی شهاب حسینی در تالار اصلی تئاتر شهر روی صحنه برد که در یکی از شبهای اجرا، کشاورز با وجود مشکلاتی که برای حرکت داشت برای دیدن این کار به تئاتر شهر رفت.
پرویز پرستویی با اظهار تاسف از درگذشت محمدعلی کشاورز گفت: یکی از الگوهای زندگیام غریب از دنیا رفت.
این بازیگر سینما که چند سال قبل پنج بازیگر هم نسل و قدیمی ایران یعنی عزتالله انتظامی، محمدعلی کشاورز، جمشید مشایخی، داود رشیدی و علی نصیریان را پنج تن بازیگری نامیده و به دیدار آنها رفته بود پس از درگذشت محمدعلی کشاورز بیان کرد: زبانم قاصر است و بسیار متاسف هستم. این روزها برای کمکهای مردمی در سیستان هستم و وقتی خبر را شنیدم متاثر شدم. نیازی به گفتن من نیست که ایشان چه جایگاهی در دنیای بازیگری داشتند ولی یکی از بزرگترین بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ما از دنیا رفت.
او افزود: من سعادت نداشتم با ایشان همبازی شوم و بارها چه وقتی ایشان را از نزدیک دیدم، چه در مراسمی یا چه زمانی که به منزلشان رفتم این نکته را یادآور شدم. اما حالا که محمد علی کشاورز را از دست دادهایم فقط یک تن از آن پنج تن بازیگری سینما باقی مانده و آرزو میکنم استاد نصیریان که یکی از ستون های فرهنگ و هنر ما هستند، سایهشان بر سر ما سالهای سال باقی بماند.
پرستویی گفت: در این 50 سال که در سینما آسه آسه فعالیت میکنم، بارها و بارها گفتهام که از این بزرگان یاد گرفتهام و همیشه الگویم آقایان انتظامی، رشیدی، مشایخی، کشاورز و نصیریان بودهاند. آقای کشاورز نقشهای ماندگاری را بازی کردند. از بازی در فیلم «مادر» زنده یاد علی حاتمی تا «شعبان استخونی» هزاردستان و «پدر سالار»ی که اگر در کوچه و بازار از هر کسی بپرسید این نقش برایش ماندگار است.
او ادامه داد: محمدعلی کشاورز یک بازیگر صاحب اندیشه، با مطالعه و بزرگ بود و همیشه درباره تئاتر زیاد سخن میگفت. واقعا متاسفم که ما این نابغه بازیگری را از دست دادیم. در این سالها ایشان افتاده حال زندگی میکرد و هیچ گلایهای نمیکرد. اگر در مراسمی هم ایشان را با ویلچر میآوردند بزرگوارانه حاضر میشد و سختیها را به روی خود نمیآورد. به اعتقادم محمد علی کشاورز خیلی غریب مُرد. این یک حرف کلیشهای است و ما همیشه وقتی هنرمندی را از دست میدهیم تاسف میخوریم ولی درست است که همه گرفتارند و حتی خودم در این چند ماه اخیر نتوانستم حضوری جویای حالشان شوم، ولی از طریق نزدیکانشان خبر داشتم که چگونه روزگار میگذرانند، هرچند باز هم ایشان هیچ وقت گلهای به زبان نمیآورند.
پرویز پرستویی گفت: متاسفم که یکی دیگر از پنج تن بازیگری را از دست دادیم و برای خودم متاسفم که در حال از دست دادن الگوهایم هستم. خداوند به آقای نصیریان سلامتی و تندرستی بدهد که میدانم یار و یاورشان و بازیگری را که سالها با هم رفاقت کردهاند از دست دادهاند.
احترام برومند که از درگذشت محمد علی کشاورز بسیار اندوهگین است، میگوید: در این لحظه غمانگیز به استادی فکر نمیکنم که دهها کار ارزشمند بر جای گذاشت بلکه به دوستی صمیمی و همدل فکر میکنم که دل خانواده ما به او گرم بود.
این هنرمند با سابقه تئاتر و تلویزیون و همسر زنده یاد داود رشیدی که سالها با محمدعلی کشاورز دوستی داشتهاند، درگذشت این هنرمند را به مردم ایران، جامعه هنری و خانواده کشاورز تسلیت گفت و افزود: در این لحظه به استادی فکر نمیکنم که در چندین و چند اثر هنری ارزشمند حضور داشته و صدها یادگاری گرانبها به جای نهاده است. بلکه در این لحظه غمانگیز به دوست صمیمی خانواده خود فکر میکنم که سالها از او خاطره داریم.
برومند با یادآوری خاطرات خود از کشاورز ادامه داد: تمام مدتی که ایشان در منزل بودند و به آسانی توان حرکت نداشتند، آقای رشیدی با ایشان در تماس بود و مدام از حالشان خبر میگرفت. زمانی هم که آقای رشیدی بیمار بودند، آقای کشاورز به هر سختی که بود به دیدارش میآمد.
این هنرمند ادامه داد: محبتی که ایشان در تمام این سالها به خانواده ما داشت، برایم بسیار ارزشمند است و آقای کشاورز مانند یک برادر بزرگتر در کنارم بود. وقتی چنین افرادی کنارمان هستند، گویی پشتمان به آنان گرم است و دلمان به بودنشان قرص. همین که بعد از رفتن آقای رشیدی، نگران ما بود و میگفت هر کاری داری، مرا با خبر کن، همین جمله برایم دنیایی ارزش داشت.
برومند ابراز تاسف کرد: ولی چه چیزی در این دنیا مسلمتر از مرگ است؟ مرگ، تنها داستان راست و قطعی زندگی است که برای همه ما پیش میآید. خوش به حال چنین انسانهایی که وقتی میروند، این همه یادگاری درخشان، این همه اثر گرانبها و این همه سخنان آموزنده از خود بر جای میگذارند.
او ادامه داد: آمدن و رفتن به این دنیا کار همه ماست ولی اینکه کسی درطول زندگی خود، مسیر درستی را طی کند و برای مردم و سرزمین خود این چنین کارهای موثری به انجام رسانده باشد، قابل ستایش است. خوشا به حال ایشان و بدا به حال ما که انسانی چون آقای کشاورز را از دست دادیم.
احترام برومند در پایان با تسلیتگویی به دختر محمدعلی کشاورز افزود: به نلی عزیزم هم تسلیت بسیار میگویم و با او همدردم.
ایرج راد با ابراز تاسف فراوان از درگذشت محمد علی کشاورز، او را هنرمندی صادق و بیحاشیه دانست که تا سالهای سال جایگزینی نمیتوان برایش یافت.
این هنرمند ادامه داد: باعث تاسف است که بزرگان و عزیزان فرهنگ و هنر کشورمان را یک به یک از دست میدهیم؛ کسانی که در عرصههای تئاتر، سینما و تلویزیون خدمات فراوان ارایه کردند و اثرات ارزشمند بر جای گذاشتند، کسانی که به سختی میتوان جایگزینی برای آنان پیدا کرد.
راد با اشاره به همکاریهای متعددش با کشاورز در تئاتر افزود: سالها در اداره تئاتر در خدمت ایشان بودم و افتخار همکاری در نمایشهای زیادی را با ایشان داشتم. کسانی که از نزدیک آقای کشاورز را میشناسند، به حضور موثر ایشان در همه آثارشان آشنا هستند.
او با ستایش ویژگیهای اخلاقی و رفتاری کشاورز ادامه داد: ایشان انسانی شریف بودند و ویژگیهای اخلاقی و رفتاری والایی داشتند. از مهمترین خصوصیات شخصیتی ایشان صداقت و روراستیشان بود و هرگز ندیدم پشت سر کسی سخنی بگویند بلکه اگر با کسی مسالهای داشتند، همواره رو در روی آن فرد، موضوع را مطرح میکردند.
این هنرمند تئاتر، وقت شناسی و منظم بودن را از دیگر ویژگیهای کشاورز برشمرد و اضافه کرد: ایشان همواره در طول زمان تمرین و اجرا و در پروژههای تصویری بسیار منظم و دقیق بودند.
راد در پایان تاکید کرد: سخن گفتن از توانمندیهای هنری آقای کشاورز در گفتگویی کوتاه نمیگنجد بلکه نیازمند جلسات متعدد است ولی متاسفم که هنرمندی بیحاشیه، ارزشمند و والا را از دست دادیم.
رضا بابک در پی درگذشت محمد علی کشاورز با نگارش یادداشتی، از او به عنوان بازیگری بینظیر یاد کرد که حضورش هم بر صحنه تئاتر و هم مقابل دوربین بسیار اثرگذار بود.
این هنرمند در یادداشت خود نوشته است:
«عالیجناب محمد علی خان کشاورز هم از میان ما رفت. آرتیستی با سابقهی درخشان بازیگری در تئاتر، سینما و تلویزیون. استاد عزیزمان محمد علی کشاورز در حضور صدر در صدی در نقشهایی که به ایشان محول میشد، نمونه بود و در قالب شخصیتهای گوناگون، بینظیر بود چه در ارایه شخصیتهای ایرانی و در چه در آفرینش کارکترهای فرنگی.
عزیزمان محمد علی کشاورز تمام مختصات یک بازیگر درجه یک را دارا و حضورش چه در صحنه و چه در تصویر، بسیار بسیار تاثیرگذار بود. نگاه زیبایش در نقشها … صدای گیرا و پر قدرتش روی صحنه و انعطاف بدنش در حرکات یک شخصیت، بینظیر بود.
محمد علی کشاورز، استاد بیبدیل بازیگری از میان ما رفت و جای خالیاش بسیار بسیار احساس میشود. روح بزرگش قرین رحمت و یاد بزرگش زنده و جاودان باد!»
ناصر هاشمی که در سریال خاطرهانگیز «پدرسالار» با زندهیاد محمدعلی کشاورز همبازی بود و نقش پسر «اسداللهخان» را ایفا میکرد، درباره این تجربه اظهار کرد: همبازی بودن با آقای کشاور هم از جهت آموزش و تجربه برای ما باارزش بود و هم اینکه از آنجایی که شخصیت ایشان بسیار جالب و دوستداشتنی بود، همزیستی و همکاری بسیار خوبی را تجربه میکردیم.
ناصر هاشمی از زندهیاد محمدعلی کشاورز به عنوان یکی از بازیگران برجسته سینمای ایران یاد کرد و گفت: آقای کشاورز جزو معدود بازیگران برجستهای بودند که از یک دوران سختی شروع به کار کردند و بهمرور زمان و با عبور از مشکلات و سختیهایی که در این حرفه وجود داشت، به این حرفه اعتبار و آبرو دادند؛ و از این اعتباری که هنرمندانی همچون او به حرفه بازیگری دادند، ما که در نسلهای بعدی وارد این حرفه شدیم در شرایط بهتری قرار داشتیم.
او خاطرنشان کرد: این هنرمندان در شرایط سختی که مسیر هموار نبود کارشان را آغاز کردند و بهمرور زمان تبدیل به اسطوره شدند. دانش و شخصیت آنها در کنار هنری که داشتند باعث شد تا در سطح بالایی قرار بگیرند و خودشان را برای کارهای ارزان پایین نیاورند؛ البته به باور من هر دورهای بازیگران برجسته خودش را دارد و الان نیز با وجود تمام شلوغیها و تعداد بالای فیلمهای تولیدی، هنرمندان بسیاری خوبی در نسلهای جوان دیده میشود.
هاشمی در ادامه به خاطرات خود از همبازی شدن با زندهیاد محمدعلی کشاورز اشاره کرد و گفت: من دو بار با ایشان همبازی بودم. یکی در سالهای ۶۲ یا ۶۳ بود که در گروه آقای سمندریان چندین نمایش را تمرین کردیم که هیچکدام هم اجرا نشدند. یکی از این نمایشها که من با آقای کشاورز در آن همبازی بودم «گالیله» بود که آقای کشاورز نقش گالیله را برعهده داشتند. در آن زمان تجربه همکاری با آقای کشاورز با آن چهره و شخصیت نافذ و نام و آوازه خوبی که داشتند، بسیار جالب بود.
او زندهیاد کشاورز را انسانی دوستداشتنی و مهربان معرفی و اظهار کرد: همبازی بودن با آقای کشاورز هم از جهت آموزش و تجربه برای ما با ارزش بود و هم اینکه از آنجایی که شخصیت ایشان بسیار جالب و دوستداشتنی بود، در این سریال همزیستی و همکاری بسیار خوبی را تجربه میکردیم.
کمند امیرسلیمانی، مهربانی و بزرگی، اخلاق حرفهای، تعهد و همراهی را مهمترین ویژگیهایی عنوان میکند که از محمد علی کشاورز به یاد دارد.
این بازیگر درباره تجربه همکاری با محمدعلی کشاورز در سریال «پدر سالار» گفت: ما آنجا یک خانواده بودیم. موفقیتی که سالهای سال است نصیب این سریال میشود و شاهدش هستید، به خاطر این است که ما آنجا گرم و صمیمی مانند یک خانواده بودیم.
امیرسلیمانی که در سریال «پدرسالار» نقش عروس محمدعلی کشاورز را ایفا میکرد و چالشهای بسیاری حول محور شخصیت او شکل گرفت، دربارهی این سریال و صمیمتی که بین اعضای گروه سازنده موج میزد، خاطرنشان کرد: آقای کشاورز و خانم خیرآبادی تاثیر بهسزایی در ایجاد این صمیمیت داشتند. با اینکه ایشان آن موقع سن خیلی زیادی هم نداشتند اما آنقدر خوب و واقعا مانند یک پدر رفتار میکردند که ما همه مثل یک خانواده شده بودیم.
امیرسلیمانی یادآور شد که چند سال پس از «پدرسالار» در سریال «بگذار آفتاب برآید» به کارگردانی حسین مختاری باز هم با مرحوم کشاورز همکاری داشته و ایشان در این سریال نقش پدرش را ایفا کرده است.
این بازیگر درباره آخرین دیدارش با مرحوم محمدعلی کشاورز گفت: آخرین باری که مرحوم کشاورز را دیدم عید نوروز بود. با اینکه آن موقع بیمار بود خیلی با مهربانی با من صحبت کرد و بعد از آن دیگر ایشان را ندیدم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی درگذشت محمدعلی کشاورز را تسلیت گفت.
به گزارش خبرآنلاین، در پیام سیدعباس صالحی آمده است:
«خبر درگذشت هنرمند پیشکسوت سینما و تئاتر استاد محمدعلی کشاورز موجب تاثر شد. مردم هنردوست کشورمان سالیان متمادی، شاهد نقش آفرینی های کم نظیر او در سینما، تئاتر و تلویزیون بودند و خاطره جمعی ما هرگز نام او را از یاد نخواهد برد.
اینجانب فقدان این هنرمند بزرگ را به خانواده ایشان، جامعه هنری و عموم هموطنان تسلیت میگویم و از خداوند متعال مغفرت و رحمت واسعه برای آن عزیز از دست رفته و صبر و بردباری بازماندگان محترم را خواستارم.»
رییس سازمان سینمایی در پیامی درگذشت محمدعلی کشاورز بازیگر پیشکسوت سینما را تسلیت گفت.
در این پیام آمده است:
“فسبحان الذی بیده ملکوت کل شیءٍ و الیه ترجعون
استاد محمدعلی کشاورز، هنرمند پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون از میان ما پرکشید و به دیار باقی شتافت.
ترجیع بند زندگی هنری مرحوم کشاورز و مولفه مشترک نقش های ماندگار و متنوع او در فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی، مردمی بودن و الهام گرفتن از مسائل مردمان روزگار خویش بود.
فقدان این هنرمند تکرارناپذیر را به اهالی فرهنگ و هنر به ویژه اصحاب سینما تسلیت می گویم و از خداوند منان علو درجات برای آن مرحوم و صبر و شکیبایی برای بازماندگان محترم خواستارم.”
انجمن بازیگران سینمای ایران،بنیاد سینمایی فارابی، انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس، معاون امور هنری وزارت ارشاد در پی درگذشت محمد علی کشاورز پیامهای تسلیتی را منتشر کردند.
متن پیام تسلیت انجمن بازیگران سینمای ایران برای درگذشت محمد علی کشاورز به شرح ذیل است:
«بازگشت همه به سوی اوست
سینمای ایران در نهایت دردمندی و اندوه ستارهای دیگر از بزرگان خود را از دست داد.
بازیگر پیشکسوت و نگین ارزنده هنر نقشآفرینی استاد محمدعلی کشاورز پس از تحمل دوران دشوار بیماری، دیده بر هم نهاد و به آبی بیکران آرامش پیوست.
انجمن بازیگران سینمای ایران سوگ از دست دادن این هنرمند دوستداشتنی ، ملی و چهره ماندگار را که از رفیعترین قلههای فرهنگ و هنرهای نمایشی ایران زمین بود، به خانواده محترم ایشان، همکاران عزیز و تمامی مردم هنردوست کشورمان تسلیت عرض مینماید.»
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در پیامی درگذشت استاد «محمدعلی کشاورز» را تسلیت گفت.
به گزارش روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، در پیام علیرضا تابش آمده است:
«انالله و انا الیه راجعون
صفای نفس، خلوص، تواضع و فروتنی استاد فقید مرحوم «محمدعلی کشاورز» میراث مانایی است از هنرمندی که با شرافتش، در گنجینه هنرهای نمایشی این آب و خاک، چون دُرّی نایاب، تابنده خواهد ماند.
فقدانِ این چهره بی مانند و ماندگار هنر را به تمامی هنردوستان ایران زمین، تسلیت و تعزیت عرض مینمایم و برای بازماندگان معزز، صبر جمیل و برای روح بزرگ این هنرمند پیشکسوت، علو درجات را از درگاه خداوند متعال آرزومندم.»
پیام تسلیت انجمن تئاترانقلاب و دفاع مقدس به مناسبت درگذشت استاد محمدعلی کشاورز
انجمن تئاترانقلاب و دفاع مقدس درپی درگذشت استادمحمدعلی کشاورز چهره ماندگارسینما،تئاترو تلویزیون پیام تسلیت صادرکرد.
به گزارش روابط عمومی انجمن تئاترانقلاب و دفاع مقدس متن این پیام بدین شرح است:
انالله و انا الیه راجعون
درگذشت هنرمند نامدار سینما، تئاتر و تلویزیون استاد محمدعلی کشاورز، جامعۀ بزرگ و فرهیختۀ هنرهای نمایشی کشور را متاثر کرد.
بیشک نقشآفرینیهای ماندگار و خاطره ساز این چهرۀ بی بدیل عرصۀ بازیگری و خلق شخصیتهای مانا در تاریخ تئاتر و سینمای ایران، تا همیشه در اذهان مخاطبان هنردوست و علاقمندان وی جاویدان خواهد ماند.
انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس و ستاد اجرایی هفدهمین جشنوارۀ سراسری تئاتر مقاومت، فقدان جبرانناپذیر این هنرمند توانمند را به عموم جامعۀ شریف تئاترکشور و خانوادۀ محترم ایشان تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای آن مرحوم آمرزش و غفران الهی مسئلت مینماید.
تسلیت معاون امور هنری برای درگذشت محمدعلی کشاورز
در پس سال های عمر پربار استاد کشاورز آسمان آبی دیده میشود.
معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی درگذشت محمدعلی کشاورز، بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون را تسلیت گفت.
سید مجتبی حسینی در پیام تسلیت برای درگذشت محمدعلی کشاورز نوشته است: «محمدعلی کشاورز بازیگر و هنرمند ارزشمند کشورمان از نسل هنرمندانی است که با حمیت و جدیت چراغ تئاتر و صحنه و هنر را روشن نگه داشتند، نقش های به یادماندنی بازی کردند و در هموار شدن راه دشوار هنر نقش داشتند. استاد کشاورز چند دهه با نقش آفرینی خود در تئاتر و سینما و تلویزیون خاطراتی ماندگار به یادگار گذاشت و ما در برابر آیینه هنر این هنرمندان به زندگی و چگونه زیستن فکر کردیم.
استاد محمدعلی کشاورز نوشته بود “یکی از سرمایه های بزرگ من تئاتر است”، تئاتر و صحنه و هنر را سرمایه بزرگ زندگی خود می دانست و امروز تئاتر، سینما و تلویزیون در اندوه یکی از سرمایه های ارزشمند خود است، استاد کشاورز سرمایه فرهنگ و هنر ایران است و در پس سال های عمر پربارش آسمان آبی دیده می شود.
درگذشت استاد محمدعلی کشاورز را به خانواده گرامیاش، هنرمندان و هموطنان تسلیت می گویم و برای آن زنده یاد نیک نام آرامش و علو درجات را از درگاه خداوند متعال خواستارم.»
خبرآنلاین نوشت: حدود ۸سال پیش بود که به اتفاق زندهیاد جمشید مشایخی برای برگزاری جشن تولد محمدعلی کشاورز راهی خانه این هنرمند پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون شدیم. به بهانه درگذشت محمدعلی کشاورز در ۹۰سالگی بازنشر گزارش این جشن تولد را در ادامه بخوانید.
آغاز دیدار
وارد محوطه مجتمع مسکونی که میشویم، نگهبان تنها با دیدن جمشید مشایخی میفهمد که قرار است به کدام واحد مسکونی برویم؛ پس ما را راهنمایی میکند به خانه محمدعلی کشاورز که در طبقه همکف برج قرار دارد.
مشایخی پیش از ما وارد آپارتمان میشود و با خوشآمدگویی بلند کشاورز که بارها نام جمشید را بر زبان میآورد، مورد استقبال قرار میگیرد.
وقتی ما داخل میرویم، دو رفیق سالهای دور همچنان در آغوش هم هستند؛ بازیگرانی که علاوه بر اینکه در تئاترها، سریالها و فیلمهای مشترک زیادی حضور داشتهاند، یار غار یکدیگر نیز بودهاند.
حضور در جلسهای که دو بزرگ هنرهای نمایشی ایران در کنار هم هستند، به ویژه در روزی که سالگرد تولد محمدعلی کشاورز است، فرصت مغتنمی به شمار میآید که ما سعی میکنیم با سکوت خود از آن بهترین استفاده را ببریم.
محمد علی کشاورز با آنکه یک هفته پیش عمل سنگینی را پشت سرگذاشته و روی تخت بستری است، اما با دیدن دوست قدیمیاش و به مدد حافظه قویاش از سالهای دور میگوید و هر از چندگاه، ابیاتی از شاعران کهن پارسی گو را به عنوان شاهد کلامش میخواند.
خیلی زود صحبتها گل میاندازد و بده بستان خاطرات قدیمی و نظرات گوناگون شروع میشود.
گوهر مطالعه و کسب دانش
ابتدای دیدار، هر دو هنرمند از جوانی و دورانی می گویند که با عشق پا در راه هنر گذاشته اند. هر چند کشاورز عاشق بودن را برای وارد شدن به این عرصه کافی نمی داند و به جوانان امروز توصیه می کند با دقت آینده خود را رقم بزنند. او با یادآوری دوران تحصیلش در هنرستان هنرپیشگی و دانشکده هنرهای دراماتیک در دهههای ۳۰ و ۴۰ خورشیدی میگوید: «تحصیلات آکادمیک بهترین راه برای ورود به عالم هنر به ویژه تئاتر است. این مسیری بود که بیشتر هم دورهایهای ما طی کردند و برای همین دوره شکوفایی را در هنرهای نمایشی کشور پدید آوردند.»
مشایخی صحبتهای دوستش را این گونه ادامه میدهد: «نمونه بارز چنین هنرمندی، خود کشاورز است که با بهره گیری از گوهر مطالعه و کسب دانش توانست استعدادهای ذاتیاش را بارور سازد. البته او بسیار سخت کوش هم بود و کارش را بسیار جدی میگرفت.»
«پدر سالار» بازیگری ایران در توضیح مرادش از مطالعه میگوید: «مطالعه تنها خواندن کتاب نیست، نگاه عمیق به پیرامون خودمان، جامعهای که در آن زندگی میکنیم، شناخت زبان و آداب و رسوم نقاط گوناگون کشور و… هم یک نوع مطالعه است.»
او میافزاید: «برای مثال اگر قرار باشد هنرپیشهای نقش یک بلوچ را بازی کند، علاوه بر خواندن کتابهایی درباره تاریخ، فرهنگ و زبان آن خطه، باید در زندگی و نوع رفتار مردم بلوچستان نیز دقت کند.»
اخلاق، لازمه هنرمندی
جمشید مشایخی، در بخشی از صحبتهایش، از ضرورت حفظ اخلاق در کار هنری میگوید و میافزاید: «آموزههای اخلاقی باید همیشه راهنمای کار هنری باشد. آن زمان که ما جوان بودیم و تازه کار را شروع کرده بودیم، اولین درسی که استادان و بزرگان این هنر به ما یاد میدادند، اخلاقیات بود.»
کشاورز در تایید حرف مشایخی، با بیان خاطرهای میگوید: «یادم میآید در دورهای که دکتر مهدی فروغ مدیر اداره هنرهای دراماتیک بود، یک روز خانم بازیگری با لباسی نامناسب به محل کار آمده بود که از سوی دکتر فروغ مورد بازخواست قرار گرفت و به او گفته شد که به خانه برگردد و لباسش را عوض کند.»
ایفاگر نقش کمال الملک هم ادامه میدهد: «هنرمندان همیشه زیر نگاه مردم هستند، برای همین اخلاق لازمه کار آنان است. هر هنرمند موفقی که نامش ماندگار شده، علاوه بر هنرش، اخلاق پسندیدهای هم داشته که در دل مردم جا گرفته است.»
استعدادهای جوان
در ادامه بحث، آن جا که صحبت به علاقمندان عرصه بازیگری می رسد، محمد علی کشاورز با اشاره به اینکه در بین نسل جوان، چهرههای با استعداد زیادی وجود دارند، از مدیران فرهنگی میخواهد تا راه را برای کار این علاقمندان باز کنند و با راهنمایی، هدایت و حمایت درست، آینده درخشانی برای هنر کشور پدید آورند.
او با تاکید میگوید: «اگر درست کار شود، بسیاری از جوانان شاید روزی یک اصغر فرهادی دیگر شوند که خوشحالی را برای مردم به ارمغان بیاورند. من خودم وقتی خبر برنده شدن فرهادی در مراسم اسکار را شنیدم، خیلی خوشحال شدم. این افتخار بزرگی است.»
جمشید مشایخی هم در این باره توضیح میدهد: «آینده از آن جوانان است. وقتی در فیلمها من در کنار بازیگران جوانی قرار میگیرم که کارشان را بلد هستند، از آنان انرژی میگیرم. ما دورهای طولانی کار کردهایم و اینک دوست داریم جوان ترها راه ما را ادامه دهند.»
وقتی ماموران ساواک را سر کار گذاشتیم
بخش عمدهای از دیدار محمدعلی کشاورز و جمشید مشایخی به مرور خاطرات شیرین سالهای دور میگذرد. یکی از این خاطرهها مربوط به سر کار گذاشتن ماموران ساواک در پیش از انقلاب میشود.
مشایخی در این باره میگوید: «سالهای قبل از انقلاب، من و محمد علی در نمایش «مردههای بیکفن و دفن» نوشته ژان پل سارتر با کارگردانی حمید سمندریان بازی میکردیم. بخشی از دیالوگهای متن حذف شده بود و ماموری از ساواک هرشب در سالن مینشست تا ما از چارچوبهای تعیین شده تخطی نکنیم.»
او ادامه میدهد: «آخرین شب اجرا، من و کشاورز به سمندریان گفتیم بگذار این بار تمام دیالوگها را بگوییم و کار را کامل روی صحنه ببریم که او هم موافقت کرد. بعد از تمام شدن اجرا، مامور ساواک پشت صحنه آمد و با عصبانیت خبر داد که دیگر اجازه به صحنه بردن آن نمایش را نخواهیم داشت. بنده خدا نمیدانست که خودبخود اجراهای ما تمام شده بود و دیگر نیازی به دستور او نبود.»
محمد علی کشاورز هم از آن شب به عنوان خاطرهای فراموش نشدنی یاد میکند که علاوه بر آنکه کارشان را کامل انجام دادهاند، بعد از اجرا هم کلی خندیدهاند.
او با اشاره به اینکه آن شب همه تصمیمی را گرفتیم و انجام دادیم، یک حسن گروه تئاتر داشتن را این می داند که هنرمندان علاوه بر همکاری کردن، به معنای واقعی کلمه با هم زندگی میکنند. او میافزاید: «آن دوره ما خیلی همدل بودیم و هوای یکدیگر را داشتیم. این در کارمان نیز تاثیر مثبت داشت. اصولاً تئاتر یعنی کار گروهی کردن و جز این راه به جایی نمیبرد.»
با اینکه هرچه از دیدار ما بیشتر میگذرد، اما محمد علی کشاورز لحظه به لحظه پرتوانتر و سرحال تر از قبل میشود. از آنجا که پزشک دستور داده است تا ملاقاتها طولانی مدت نباشد و استاد وقت بیشتری استراحت کند، ما هم بعد از ساعتی که مهمان پدرسالار هستیم، از او خداحافظی میکنیم.
این نقطه پایانی است بر دیداری که بیشک تا مدتها شیرینیاش زیر دندان ما خواهد ماند.
سلام روز به خیر ، من و استاد فقید زنده یاد محمد علی کشاورز هم سن هستیم ، از فوت ایشان خیلی خیلی ناراحت شدیم ، مخصوصا این نوه های من که خیلی گریه کردند چون از بچگی با فیلمهای زیبای ایشان بزرگ شدند مثل پدر سالار ، تسلیت می گم به جامعه هنری ایران خدا بیامرزدش این مرد بزرگ هنرمند بازیگر را .
سلام فوت جناب استاد محمد علی کشاورز رو به جامعه هنری بخصوص هنرمندان هم نسل ایشون و دختر عزیزشون تسلیت میگم متاسفم که این گنجینه های ارزشمند رو داریم از دست می دیم و فقط تنها چیزی که می مونه خاطرات اونا هست . سفر به خیر پدر سالار امیدوارم سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) و خاندان با عظمت ایشون همیشه کنارت باشن. چرا که سالم زیستن، بزرگ منشی و رو راستی رو از این خاندان آموختی… شمع وجودت گرچه خاموش اما ستاره یادت در آسمان سینمای ایران همیشه روشن خواهد بود تا ابدیت! از طرف یک نوه ایرانی دهه شصتی