خرید تور تابستان

استانداران و کارگزاران! به روحانی بگویید چه می‌بینیم

رضا سلطان‌زاده، مدیر مسئول هفته‌نامه آیینه یزد در یادداشتی با عنوان «استانداران و کارگزاران! به روحانی بگویید چه می‌بینیم» نوشت:

رئیس‌جمهوری خطاب به استانداران گفت: «…وظیفه همه این است سرمایه منجمد را تبدیل به سرمایه مولد کنیم؛ هکتارها زمین آماده برای مسکن در این کشور افتاده به اسم این وزارتخانه و آن وزارتخانه؛ به اسم این شرکت دولتی و آن شرکت دولتی؛ بیاییم این منجمد را مولد کنیم؛ زمین آنجا خوابیده قفل کردیم؛ هرکسی یک چیزی برداشته در گاوصندوق خودش گذاشته و می‌گوید من نیاز دارم تا حالا 30 سال استفاده نکرده و 50 سال دیگر هم نیاز ندارد؛ حالا بر فرض نیاز داشت زمین دیگر در اختیارش می‌گذاریم. بخش بزرگ معادن کشور منجمد است و هرکس یک ورق کاغذی به دست گرفته و چند سال پیش رفته به اسم خودش و خانواده ثبت کرده که حالا به تفصیلات آن کاری ندارم؛ باید یک مهلت کوتاه بگذاریم و معادن را آزاد کرده و در اختیار مردم قرار دهیم…

رئیس‌جمهوری با اشاره به مشکلات حوزه مسکن و بخصوص اجاره‌بها گفت: چندین جلسه است که در این زمینه کار می‌کنیم؛ داریم طرحی را آماده می‌کنیم انشاءالله این طرح یا در این هفته آماده می‌شود یا هفته آینده می‌رویم تصویب می‌کنیم چون برخی از آن مواردی است که نیاز به یک تغییر قانونی دارد. چندین بسته است که اینها را در کنار هم می‌آوریم و تصویب می‌کنیم ولی کار اصلی در مسکن این است که برویم زمین‌های دولتی را به قیمت ارزان یا گاهی حتی مجانی به مولد مسکن و سرمایه‌گذار بدهیم… روحانی با اشاره به حضور همیشگی مردم در همه صحنه‌ها افزود: همه باید به میدان بیاییم مردم تحت فشار اقتصادی هستند، مردم با مردانگی مقاومت و ایستادگی کردند امروز فشاری روی مردم هست. باید این فشار را برداریم. باید راه‌حل آن را پیدا کنیم. این راه‌حل را وزرای ما، استانداران ما، کارشناسان ما، متخصصین ما باید پیدا کنند…»(1)

اگر به هریک از استانداران و فرمانداران و کارگزاران حاضر در آن جلسه و نشست ریاست جمهوری اجازه و فرصت داده می‌شد واقعیت‌های موجود شهر و دیار تحت مدیریت و مسئولیت خود را از قول مردم بیان کنند و بگویند بعد از گذشت هفت سال از عمر دولت یازدهم و دوازدهم چه اقدامی در زمینه مسکن و معدن و رفاه حال شهروندان انجام شده است؟ به عنوان نمونه در یزد دارالعباده، هزینه ساخت یک مترمربع مسکن با مصالح معمولی را بیش از پنج میلیون تومان اعلام می‌نمایند. آهن و میلگرد کیلویی بیش از هشت هزار تومان و سیمان تنی بیش از دویست هزار تومان و گرانی سرسام‌آور وسایل مورد نیاز برای ساخت و ساز آن هم به منظور احداث حداقل چهل، پنجاه متر سرپناه چگونه افراد فاقد مسکن می‌توانند خانه‌ای برای سکونت، خریداری نمایند در جامعه‌ای که فقر و مسکنت بیداد می‌کند ارزش و قیمت‌گذاری برای دلار حدود بیست هزار تومانی و سکه در مرز 9میلیون تومانی لحظه‌ای است برای مایحتاج مردم اعم از خوراک و پوشاک و بهداشت روز به روز که نه بلکه ساعت به ساعت بهای مضاعفی رقم می‌خورد و در نهایت فقر بیداد می‌کند. تکلیف شهروندان و ادعاهای تأمین رفاه نسبی و از بین بردن اختلافات و تبعیضات طبقاتی به کجا رسیده است؟

غلامرضا مصباحی‌مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌گوید: «حدود دو سوم جمعیت کشور در سال‌های گذشته به دلیل افزایش تورم و نوسانات شدید بوجود آمده در قیمت‌ها به زیر خط فقر رفته‌اند. بحران بی‌اعتمادی که امروز در جامعه ایران وجود دارد نتیجه عملکرد دولت آقای روحانی، مجلس دهم و شورای شهر است. واقعیت این است که بحران بی‌اعتمادی ناشی از مشکلات اقتصادی است. در شرایط کنونی مردم شاهد جهش نرخ ارز هستند که در سال‌های گذشته به چندین برابر رسیده است. از سوی دیگر در سال‌های گذشته تورم بیشتر شده، نوسان شدید قیمت‌ها به وجود آمده و به همین دلیل حدود دو سوم جمعیت کشور به زیر خط فقر رفته‌اند.»(2)

وحید شقاقی اقتصاددان در خصوص زمینه‌های فقیرتر شدن مردم در سال‌های اخیر اظهار می‌دارد: «رکود و افزایش بیکاری بیشترین سهم را در فقر مطلق و درگیر کردن طبقه متوسط دارند چرا که وقتی تقاضای کار نسبت به عرضه بالا می‌رود، حداقل دستمزدها با قدرت چانه‌زنی بیشتری از سوی کارفرما تعیین می‌شود که این امر بر معیشت و درآمد خانوارها تأثیر نامطلوبی می‌گذارد. این اقتصاددان همچنین از نرخ بالای سود سپرده به عنوان عاملی دیگر یاد می‌کند که سه دهک بالای جامعه را بدون دردسر به سودهای بالای 20 درصد می‌رساند که این سودهای بادآورده هم نابرابری را تشدید کرده است…»(3)

«…مسکن، یکی از مواردی است که همتای گرانی‌ها، افزایش داشته و جامعه با افزایش درصد اجاره‌نشینی روبه‌رو شده است؛ علاوه بر اینکه بسیاری از مردم، به دلیل افزایش نرخ اجاره، مجبور به حاشیه‌نشینی یا سکونت در شهرهای اقماری شده‌اند. در این حالت، خانوارها، پله‌پله از هر سطح درآمدی، به پایین آمده و به‌روشنی با افزایش درصد حاشیه‌نشینی و سکونت در بافت‌های فرسوده روبه‌رو شده‌ایم… اجاره هر شب خوابیدن زیر آسمان هم از سال گذشته تا امسال، 25 هزار تومان افزایش یافته و به گفته علی نوذرپور، شهردار منطقه 22، به 50 هزار تومان رسیده است؛ اتفاقی که تأییدی بر شیوه «بدمسکنی» در کشور به شمار می‌رود… ناصر ذاکری، پژوهشگر حوزه مسکن می‌گوید: از این‌رو می‌توان انتظار داشت میزان شیوع وضعیت‌هایی مانند فقر مسکن، فقر آموزش و بهداشت و سوءتغذیه رابطه نزدیکی با میزان گستردگی فقر در یک جامعه داشته ‌باشند… وزیر سابق راه و شهرسازی در شهریور سال 96 تعداد افراد گرفتار معضل بدمسکنی را 19 میلیون نفر (هشت میلیون نفر در بافت فرسوده شهری و 11میلیون نفر در حاشیه شهرها) اعلام کرده بود که این آمار به زمان تدوین طرح جامع مسکن در سال 1393 بازمی‌گردد. با توجه به افت جدی قدرت خرید و معیشت خانوار، بسیاری از کارشناسان معتقدند حاشیه‌نشینی و بدمسکنی در کشور به ارقامی بیش از 19 میلیون رسیده است…»(4)

تأسف‌بارتر وقتی است که شنیده می‌شود گاه دو خانواده در یک واحد کوچک باید زندگی کنند. آیا نباید به مقامات مسئول حکومت یادآوری نمود: کارتن‌خوابی، افزایش آمار کودکان کار و زنان بدسرپرست، پرسه زدن معتادان در سطح شهرها و مناطق، با کمال تأسف گورخوابی و کاهش سن سرقت، قاچاق دختران، روی آوردن تعداد زیادی از جوانان به انواع و اقسام موادمخدر، قتل‌های ناموسی و خانوادگی، وجود زندانیان در سنین مختلف اعم از زن و مرد و گروه‌های مختلف، گرانی‌های سرسام‌آور، تورم و بیکاری‌های نگران کننده، رشد احتکار و دزدی و اختلاس و قاچاق و رشوه‌گیری، ردیف شدن بسیاری از مفسدان اقتصادی و رانت‌خواران و زمین‌خواران و کوه‌خواران با قیافه‌های مختلف و در سمت‌های گوناگون که با سوء‌استفاده و عدم نظارت صحیح عده‌ای از مسئولان و احیاناً با توصیه این یا آن در دادگاه‌ها نشان داده می‌شوند و بسیاری از موارد دیگر حکایت از نابسامانی اوضاع اقتصادی و نارضایتی و افزایش نگرانی مردم و در عین حال عدم تحقق وعده‌های داده شده در سال‌های 1392 و 1396 به مردم می‌باشد.
آنچه که در سال‌های 56 و 57 و قبل از آن به مردم وعده داده می‌شد فراهم نمودن محیطی سرشار از برادری و برابری و جلوگیری از تضییع حق مظلوم و مجازات دزدان و فاسدان و رانت‌خواران و رفاه نسبی جامعه بود. گرچه اثرات سوء تحریم‌های ظالمانه مستکبران و دشمنی‌های زورگویان شرقی و غربی، جنایات دشمنان این سرزمین، در اختیار گذاشتن انواع و اقسام سلاح‌های پیشرفته غرب و شرق به دیوانگانی چون صدام حسین و اخیراً ‌تحریم‌های همه‌جانبه دولت امریکا بر همگان واضح و روشن است اما آنچه که زراندوزان و زالوصفتان و بعضی از ظاهرالصلاح‌هایی که به فساد و تباهی روی آوردند و از همه مهمتر تجمل‌گرایی و اشرافی‌گری عده‌ای از مسئولان، سوء‌استفاده‌های کلان از ارزهای دولتی، رانت‌خواری‌های خیره‌کننده عده‌ای و دامن زدن به اختلافات فاحش طبقاتی و حوادث پیش آمده در سال‌های 96 و آبان ماه 98، گرانی سیصد درصدی بنزین، وضعیت تحصیلی بسیاری از فرزندان این سرزمین و ناتوانی بسیاری برای اداره زندگی معمولی می‌طلبد که تمام علاقه‌مندان به نظام و دلسوزان این مملکت طرحی نو دراندازند و در درجه اول آنان که در لباس مدیریت کشور انجام وظیفه می‌نمایند زندگی ساده و معمولی پیشه سازند، نحوه زندگی مدیران در دهه اول پیروزی انقلاب را الگوی خود قرار دهند و به دنبال سکونت در ویلاهای چند ده میلیاردی و سوار شدن بر مرکب‌های چند میلیاردی و بکارگیری خدم و حشم نباشند.

در هر نهاد و قوه و سازمانی می‌باشند هریک بنابه اقداماتی که انجام داده و به آن رضایت داشته‌اند خود را در وضعیت پیش‌آمده سهیم بدانند و در مدت باقی‌مانده با این دولت همکاری و همگامی داشته باشند و دوستانه و برادرانه بدون این که گناه را به گردن حزب و دسته و انجمن و گروه دیگری بیاندازند. به یقین بدانند همگان در یک کشتی نشسته‌ایم و هر فرد و دسته‌ای که بخواهد ضربه‌ای به دیواره کشتی وارد آورد در وضعیت به جود آمده سهیم می‌باشد. بدان امید که توضیح وضعیت و بیان مشکلات و شرح گرفتاری‌های شهروندان، حاکمان و مسئولان در قوای مختلف را به فکر چاره‌جویی بیشتر برای کاهش آلام و گرفتاری‌های مردم بیاندازد و خداوند چاره‌ساز لطف و مرحمت خویش را شامل حال بندگانش خواهد فرمود.

حسن ختام مقاله بنابه گفته اسلام‌شناس معاصر استاد محمدرضا حکیمی به بیان فرمایش مولای متقیان حضرت علی‌بن ابی‌طالب(ع) اختصاص می‌یابد تا نظرها را به خود جلب کند و پیوسته مورد ملاحظه باشد، آن حضرت می‌فرماید: «مَا أَصْبَحَ بِالْکوفَةِ أَحَدٌ إِلاَّ نَاعِماً إِنَّ أَدْنَاهُمْ مَنْزِلَةً لَیأْکلُ اَلْبُرَّ وَ یجْلِسُ فِی اَلظِّلِّ وَ یشْرَبُ مِنْ مَاءِ اَلْفُرَاتِ در کوفه کسی شب را به صبح نمی‌رساند مگر با یک زندگی راحت؛ پایین‌ترین مردم از نظر شغل نان گندم می‌خورند، و خانه دارند، و از آب گوارا (فرات) می‌نوشند. این سخن به سهم خود دلالت بر آن دارد که بر حکومت اسلامی واجب است که برای همه مردم -حتی کسانی که در پایین‌ترین رتبه اجتماعی قرار گرفته‌اند– بصورتی مناسب خوراک و مسکن و امکانات رفاهی فراهم کند، تا چنان باشد که پایین‌ترین فرد همان چیزهایی را بخورد و بیاشامد که بزرگان قوم می‌خورند و می‌آشامند، و دارای خانه و سامان باشد، مانند دیگران. اگر اسلام محمدبن عبدا…(ص) است، و ملاک «خطب فاطمیه» و «نهج‌البلاغه» و سخنرانی‌های امام حسین(ع) (بویژه سخنرانی دوم) «روز عاشورا» و «صحیفه سجادیه» و «مذهب جعفری» است، این است… و اگر شعار است باد هواست… و این کلام امیرالمؤمنین(ع) بدین‌گونه بر آن گمان‌ها و پندارهای فاسد خط بطلان می‌کشد که می‌گویند دستگاه مدیریت علوی نیز در تأمین نیازمندی‌های مردم و تحقّق‌بخشی به عدل و داد کامیاب نبوده است. این پندارهای واهی را، یا از روی نادانی نسبت به حقایق تاریخ بازگو می‌کنند، یا از سر تجاهل و گریز از وفادار بودن نسبت به تعهدهایی که به هر جا روی آورند آنان را در میان گرفته است؛ و به هر عذری چنگ در زنند، باز به حال خود باقی است.»(5)

پی‌نوشتها:

1- روزنامه ایران، 4/4/1399
2- برترین‌ها، 26/3/1399
3- خبرگزاری تسنیم، 16/5/1396
4- عصر ایران، 4/4/1399
5- «الحیاه»، مولفان محمدرضا، محمد و علی حکیمی، ترجمه احمد آرام، جلد ششم، صفحه 257 و 258

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا