نخستین عکسها از حملهی عراق به مهرآباد در شهریور ۱۳۵۹
غلامحسین شیخ الاسلامی، ساکن کالیفرنیا، با ارسال نخستین عکسها از حمله نیروهای عراقی به فرودگاه مهرآباد در ۳۱/۶/۱۳۵۹ به انصاف نیوز، در توضیح آنها نوشت:
با عرض سلام، به پیوست دو عکس کمیاب از نخستین عکسها از حمله نیروهای عراقی به فرودگاه مهرآباد در روز سی و یکم شهریورماه 1359 ارسال میشود. این عکسها تنها چند دقیقه بعد از انفجارها گرفته شدهاند. در ضمن نقشه محل گرفتن عکس (شهرزیبا) و همینطور عکسهای جدیدی که چهل سال بعد از همان موقعیت گرفته شده ارسال میشود. در صورت صلاحدید، آنها را منتشر کرده و در اختیار خوانندگان خود قرار دهید.
چهارده ساله بودم و مشتاقانه منتظر شروع سال تحصیلی و رفتن به دبیرستان بودم. برخلاف دوران راهنمائی که برای رفتن به مدرسه میبایست از سرویس مدرسه و یا اتوبوسهای شرکت واحد استفاده میکردم و روزی بیش از یک ساعت صرف رفت و آمد میکردم، دبیرستان جدید بسیار نزدیک بود و فقط نیاز به پنج دقیقه پیاده روی داشت.
هوای پایان تابستان معتدل و بسیار مطبوع بود. صندوق میوه پر از انار در گوشه اتاق بود. چند روز پیش به نمایشگاه بین المللی رفته بودیم که یکی از تفریحات آن دوران بود. مشغول تماشای عکسها در بروشورها و کاتالوگهایی که از غرفههای مختلف جمع آوری کرده بودم، شده بودم که حدود ساعت دو و ربع بعدازظهر صدای انفجار مهیبی را شنیدم. بلافاصله به طرف بالکن خانه رفته و دود بزرگی را در اطراف فرودگاه مهرآباد دیدم. با توجه به فاصله (مستقیم) هفت کیلومتری تا فرودگاه، انفجار حدوداً 20 ثانیه قبل اتفاق افتاده بود و دود آن کاملاً مشخص بود. بلافاصله دوربین آماتوری خود را برداشته و دو عکس پیوست را گرفتم.
در آن زمان تلفن همراه برای گرفتن عکس و ویدیو موجود نبود و هنوز مرسوم نبود از هر اتفاق کوچک یا بزرگی تصویربرداری شود. بلافاصله رادیو را روشن کرده تا اخبار را بشنویم که رادیو هنوز مشغول پخش اخبار معمول خود بود و مطلبی در مورد حملات نداشت. هیچ ایدهای در مورد عامل انفجارها نداشتم ولی مشخص بود که آنها در اطراف فرودگاه رخ دادهاند، چرا که قبلاً بلند شدن یا فرودآمدن هواپیماها را از همان مکانی که دود انفجارها دیده میشد، میتوانستیم مشاهده کنیم. با وجود اطلاع نداشتن از منشأ انفجار، مطمئن بودم که موضوع مهمی است به همین جهت از آنها عکس گرفتم. فوراً با مادر خود که در آنسوی شهر بودند تماس گرفته که خوشبختانه سلامت بودند ولی هیچ صدائی نشنیده بودند و اطلاعی از انفجارها نداشتند. چند ساعت بعد، رئیس جمهور وقت از طریق رادیو و تلویزیون حمله عراقیها و شروع جنگ تحمیلی را رسماً اعلام کرد. هیچ تصوری نداشتم که این واقعه مهم چه تأثیر سرنوشت سازی در زندگی شخصیام و همینطور مردم ایران و منطقه خواهد داشت.
به مناسبت چهلمین سالگرد شروع جنگ تحمیلی و دفاع مقدس، پیشنهاد میکنم که فراخوانی برای عکسها یا خاطرات مربوط به آغاز جنگ فرستاده شود تا این وقایع از دیدگاه اشخاص مختلف جمع آوری و ضبط شود.
با تقدیم احترام
غلامحسین شیخ الاسلامی (ساکن کالیفرنیا)
انتهای پیام