سخنی از سر صدق با امام جمعه نجفآباد
حجت الاسلام مجتبی لطفی، از شاگردان و مسوولان دفتر مرحوم آیت الله منتظری در یادداشتی تلگرامی با عنوان «سخنی از سر صدق با امام جمعه نجفآباد» نوشت:
جناب حجت الاسلام و والمسلمین حسناتی امام جمعه محترم نجفآباد
در پی دوچرخه سواری خانمی در شهر پر افتخارمان سخنانی از مستطاب عالی در فضای مجازی منتشر شد که در پی آن مردم را به راهپیمائی علیه این حرکت دعوت کرده بودید. این واکنش سریع و عجیب از حضرتعالی که سعی بر واکنش عاقلانه در حوادث شهر در پرونده خویش را به ثبت رسانیده اید، مایه تحیر شد و آنچه با دست می توان باز کرد را به دندان سپردید!
پیشنهاد می کنم بفرمایید واکنش ها و تحلیل های مخالف را هم گردآوری و به سمع و نظرتان برسانند تا تصمیم صحیح از سقیم روشن تر گردد.
نکته من در اینجا این بخش از سخنان شماست که فرموده اید:
“این فرد الحمدالله دستگیر شده …گفتند این حرکت فردی نبوده و پشت این خانم یک باند بهایی یا ضدانقلاب و منافق یا هر چیز دیگر بوده است”
من اگر به جای شما بودم، قبل تکیه بر گزارش های برخی منابع؛ بهائیت، ضد انقلاب، منافقین و … را به عنوان پشت صحنه این حرکت نه چندان مهم، اعلام نمی کردم.
شما که خود سابقه فرماندهی سپاه در شهر را دارید به خوبی واقفید که گزارش برخی گزارشگران مخدوش است. یادتان هست که در غوغای شهید حججی، یکی از نهادها اعلام کرد که داعش بمبی در نزدیکی منزل شهید کار گذاشته است و حقیر در دیدار حضوری خبر را از کانال تلگرامی نهاد مربوطه به نظر شما رساندم، خبری که دروغ بود.
می دانید که این خبط سیاسی و امنیتی است که دور زدن یک خانم با دوچرخه را به بهائیان و منافقین و… نسبت دهیم؟
آیا با این انتساب، اقتداری که از آن دم میزنید زیر سوال نمی رود؟ بزرگ کردن آنها به چه بهایی؟!
القصه!
تا اینجای کار که گذشت، ولی اگر من جای شما بودم در همان وهله اول با این خانم که دستگیر شده ملاقاتی ترتیب داده و با او صحبت کرده و انگیزه وی را بدست می آوردم، اگر حرف عقیدتی و فکری داشت و آزادی پوشش طلب میکرد، حرفش را میشنیدم و با او به تبادل نظر میپرداختم، اگر مشکل مالی داشت، برطرف میکردم، اگر مشکل شخصیتی و روحی داشت میگفتم مواظبش باشند شاید از جای دیگری سرخورده شده، و…
و بعد هم خودم ضمانتش را کرده تا آزادش کنند. می دانید چقدر تاثیر عمیقی داشت.
شاید ساده لوحم که این واقعه نه چندان مهم در وضعیت شکننده فعلی (که زنانی در همین شهر با چادر زباله گردی میکنند!) را به راحتی قابل حل میدانم! تا سوژه برای تندروی نشود.
ایرادی ندارد! زیرا شما و ما استادی داشتیم که او را هم به ساده لوحی متهم کردند.
ارادتمند.
انتهای پیام
جناب آقای مجتبی لطفی سلام علیکم
آیه شریفه قرآن میفرماید:
… لم تقولون مالا تفعلون
شما که به صورت رسانهای به امام جمعه محترم شهرستان نجف آباد تذکر دادید که مناسب بود به آن خانم که کشف حجاب کرده به صورت حضوری تذکر میداد، خیلی مناسب بود که شما هم به جای رسانهای کردن تذکرتان (چنانکه آن را از سر صدق و صفا نامیدهاید) آن را حضوراً با انام جمعهی محترم مطرح میکردید که نحوه برخورد شما باید چنین بود و چنان بود. از این نوشتار شما بیشتر بوی تخریب شخصیت میآید تا انتقاد سازنده.
مطلب دوم را با یک مثال روشن میکنم.
فرض کنید یک آدم نادان در یک مجتمع تجاری بزرگ و چند طبقه یک بمب صوتی را منفجر کند و این کار او منجر به شکسته شدن شیشهی همه مغازهها بشود، حالا شما آقای لطفی برای برطرف کردن این خسارات بروید و آن فرد خاطی و مسبب حادثه را پیدا کنید و حضوراً به وی تذکر بدهید که مثلا جانم! عزیزم! نباید این کار را میکردیم و این کار اشتباه بود و … در آخر آیا با این تذکر و تنبه حضوری و رو در روی شما به آن فرد، خسارات و شیشه مغازههای آن مرکز تجاری درست میشود؟ یا باید تعداد زیادی شیشه بر بیاید و شیشه های آن مغازهها را ترمیم کنند؟! دقیقاً رفتار این خانم به همین گونه بوده که با حضور و رفتار معنا دارس و فیلمبرداری که از وی شده و در شبکه های مختلف مجازی پخش شده، قلوب دینداران و مخصوصاً خانمهای محجبه را جریحه دار کرده و بهترین و مسالمت آنیز ترین راه محکومیت این حرکت، راهپیمایی بوده که انجام شد و شما از این حرکت خودجوش مردمی هم رنجیده شدهاید.
همچنین، جناب آقای حسناتی دعوت به راهپیمایی نکردهاند بلکه خود مردم از ایشان درخواست کردند که اجازه بدهد حضور پیدا کنند و این حرکت زشت را محکوم کند.
بنابراین آن ساده لوحی که گفتید، کماکان در شما وجود دارد و احتمالا تحت تأثیر سخن دیگران واقع شدهاید، درست مانند استادتان.