کارزار توجیه سلاح هستهای؟ هیاهو برای هیچ و حتی بدتر!
فاطمه کریمخان، روزنامهنگار، در یادداشتی به بهانهی تحولات اخیر پروندهی هستهای ایران و اظهارنظرها دربارهی آن برای انصاف نیوز نوشت:
چند روزی از پایان سر و صداهای تازه بر سر لزوم حرکت ایران به سمت ساخت بمب اتمی گذشته است، کانال های دیپلماتیک که از هفتهها قبل کار خود را شروع کرده بودند کم کم زیر نور میآیند، تلاش مجلس برای خارج کردن ایران از برجام و خروج از تعهدهای سازمان انرژی اتمی به آژانس بینالمللی انرژی اقلا فعلا با تلاشهای دیپلماتیک به نتیجه نرسیده و به نظر میرسد در هفتههای آینده تغییرات مثبت بیشتری هم دیده شود، حالا شاید زمان مناسبی برای بررسی کمپین رسانهای برای حرکت به سمت بمب اتمی باشد.
تاکید بر لزوم حرکت ایران به سمت بمب اتمی، کشف تازهای نیست. حتی دراواخر دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی هم بحثهایی بر سر این موضوع وجود داشت و در تمام سالهای گذشته هر بار که فشارها به ایران بیشتر شده، این بحثها هم در داخل بالا گرفته است، اما کارزار رسانهای اخیر، اندکی به آنچه قبلا شاهد آن بودیم تفاوت دارد.
خلاف آنچه که بسیاری ممکن است در نظر اول تصور کنند، اصرار بر حرکت ایران به سمت سلاح هستهای، بیش از آن که ناشی از لجبازی یا نادانی کسانی باشد که نمیتوانند عنوان NPT را درست تکرار کنند، در ایدههای نظری کارشناسانی که امنیت را به صورت منفرد و روی کاغذ بررسی میکنند و در مورد آن تئوری و مدل عرضه میکنند وجود دارد؛ اما در تمام سالهای گذشته، سیاستمداران عاقل در ایران و خارج از ایران، جاهایی که از قصه پردازیهای رسانهای فاصله داشتند و برنامههای راهبردی و منطقی برای تعامل به دیگران تنظیم کردهاند، بر این موضوع هم تاکید کردهاند که ایران قصد و امکان حرکت به سمت سلاح هستهای را ندارد، سلاح هستهای در دکترین امنیتی و دفاعی ایران جایی ندارد، و ایران تلاش نمیکند به سمت سلاح هستهای حرکت کند.
اینکه واقعیتهای روی زمین دقیقا چطور ایران را از حرکت به سمت سلاح هستهای منع می کند موضوع دیگری است؛ اما اینکه عدهای اصرار دارند هر از چندی با باز کردن بحث عمومی بر سر سلاح هستهای هم خونی در رگهای جنگ طلبان بیاندازند هم ولولهای به رسانهها تزریق کنند جای تأمل دارد. در همین مورد آخر، بحثی که از ماهها پیش به عنوان یکی از پاسخهای احتمالی به سیاست فشار حداکثری ترامپ مطرح بود همین لزوم حرکت به سمت بمب اتمی است که وجه مشترک تمام کسانی که بر کوس آن کوبیدند، شعار «ضد استعمار» بوده است. با حضور وزیر اطلاعات در یک برنامهی خبری شبانگاهی در صداوسیما، البته ظاهرا دستور تازهای رسید و موج عمومیتری بلند شد، هر چند بعدا گفته شد که رییس جمهور در جلسه هیات دولت اظهارات علوی را تایید نکرده و در این مورد جدلی هم شکل گرفته اما این موضوع باعث نشد مدافعان حرکت به سمت بمب اتمی، که علاوه بر حامیان جریان بسیار تندرو در داخل، گروهی از ایرانیان و فارسیزبانهای درسخوانده در غرب و حامی سیاستهای جمهوری اسلامی را هم شامل میشود، از موضع خود در دفاع از سلاح اتمی کوتاه بیایند.
از مهمترین توجیههایی که طرفداران حرکت به سمت سلاح اتمی ارائه میکنند، موضوع « بازدارندگی» است، تئوری بازدارندگی در روابط بینالملل، جزو ایدههایی است که بعد از ساخت سلاح اتمی و اصولا بر مبنای در اختیار داشتن این سلاح ساخته و پرداخته شده و در گامهای ابتدایی چنین استدلال میکند که مطلقا هر کشوری که به سلاح هستهای دست پیدا کند دیگر در معرض خطر حمله خارجی نخواهد بود، چرا که هزینهی حمله برای جهان بسیار گران تمام خواهد شد. این تئوری البته در طول سالها پیشرفت بسیار قابل ملاحظهای کرده است و از سلبیت ابتدایی در آمده و نه تنها گسترش یافته بلکه با مدلهای مختلفی زیر سوال هم رفته، با این وجود هنوز عدهای از آن برای توجیه حرکت به سمت سلاح هستهای استفاده میکنند.
اگر از این غوغای رسانهای فاصله بگیریم، اظهارات آقای علوی در مورد سلاح هستهای را میتوان نوعی اهرمسازی برای پیشرفت در کانال دیپلماسی هم تعبیر کرد، همان «به مرگ گرفتن و به تب راضی شدن»، البته با فرض این که تصور کنیم کشورهایی که در پرونده هستهای در مقابل ایران هستند هیچ درکی از امکانات و موقعیت ایران ندارند و با چنین اظهاراتی دچار همان رعب و وحشتی میشوند که مجلس دوازدهم انتظار دارد بعد از تصویب طرحی برای خروج از برجام در جامعه بینالمللی شاهد آن باشد، و شواهد نشان میدهد که بروز هم نمیکند!
چه تلاش مجلس برای خروج از برجام را ارزیابی کنیم، چه کمپین تاکید بر لزوم حرکت ایران به سمت بمب اتمی، با این که هر کدام از آبشخور متفاوتی تغذیه میشوند، یک موضوع مشترک را میتوان در هر دوی آنها یافت و آن « مصرف داخلی» است! محتوای تولید شده در کمپین اخیر، چنان که محتوای تولید شده حول اصرار مجلس بر خروج از برجام و تعلیق نظارتهای آژانس بر فعالیتهای هسته ای ایران، بیشتر از آنکه به زبان انگلیسی باشد، یا در رسانههای انگلیسی زبان دیده شود، به زبان فارسی و در همین توییتر و کانالها و رسانهها و شبهرسانههای فارسیزبان دست به دست میشود، تلاشی برای ترمیم غروری آسیب دیده در برابر این واقعیت که عرصههای قدرتنمایی و همینطور امکانات تغییر بازی برای ایران آن قدرها هم باز و متنوع نیست اما همزمان دل میلیونها ایرانی را که تازه از شوکهای هفتگی ترامپ و تیم رسانهای آزارگرش خلاص شدهاند را دوباره به تپش میاندازد.
با این وجود نباید تصور کرد که چنین کمپینها و تلاشهای تبلیغاتی در عرصههای دیپلماسی عمومی و رسانهای تماما بیتاثیر است. وقتی کار به حوزه دیپلماسی عمومی و رسانهای می رسد، آنچه تعیینکننده است تصویر پایدارتر قبلی است، امواج تازه، عموما بیش از آنکه تصویر موجود رسانهای از موضوعات را به کلی تغییر دهند مادهی خامی برای تقویت تصاویر سلب قبلی فراهم میکنند، چطور؟
پیش از برجام، تصویر موجود از ایران، و برنامهی هستهای ما، کشوری یاغی و برنامه هستهای خطرناک و تهدیدکننده بود، برجام این فضا را تغییر داد اما تصویر سلب قبلی همچنان وجود داشت و در رسانههای دست راستی به زندگی خود ادامه داد، حالا تلاشهای مجلس برای خروج از شمول نظارت آژانس و اظهارات مقامات رسمی ایران در مورد احتمال حرکت به سمت بمب اتمی، هیزم تازهای برای همان آتش قبلی خواهد بود، که هر چند به سرعت ظاهر نمیشود، اما به مرور به همان تصویر یاغی و تهدیدآمیز قبلی که از ایران وجود داشت قوت میدهد.
حالا سوال این است که وقتی دکترین امنیتی و دفاعی ایران حرکت به سمت بمب اتمی را در میان اولویتهای خود ندارد، قریب به اتفاق افراد تیم اصلی پانزده نفره تعیین کننده استراتژی در برنامهی هستهای ایران با آن مخالف هستند و فتوای رسمی علیه آن وجود دارد، آیا این کمپین تازه که برای «اهرمسازی» و تلاش برای ترمیم روحیه عدهای از نیروهای داخلی انجام شده، ارزش هزینههای جانبی آن را داشته است یا نه؟ سناریونویسان معمولا مثل نویسندهها، افکار عمومی را به طور کلی در پایینترین درجه اهمیت قرار میدهند و در وقت اضافه با هزار اما و اگر، در صورتی که جای خالی باقی مانده باشد و فرصتی دست دهد، به هزینههای میان مدت و دراز مدت آنچه میگویند و برنامهریزی میکنند، فکر میکنند. نتیجه؟ شاید مشکلات هم مثل خاکروبهای که زیر فرش زده میشود، مدتی از نظر غایب شود و از این ستون به آن ستون فرجی باشد، اما در عمل، استخوان لای زخم، کمکی به درمان و عبور از مشکلات جاری نخواهد کرد.
انتهای پیام