صدا و سیما درگیر معضل در مسیر بحران
«علی اکرمی»، فعال سیاسی – رسانه ای، در یادداشتی برای انصاف نیوز نوشت:
فلاش بک: مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی
گلزاده غفوری: گو اینکه این طرح مستقلی است، این مساله رسانههای گروهی در نظام جدید را نباید در اختیار دولت بگذارید. اگر این مطلب را حذف کنید شاید یکی، دو رای اضافه بیاورد که ملت بتوانند خودشان رادیو و تلویزیون مستقل داشته باشند.
نایبرییس (دکتر بهشتی) : شما آقای دکتر کمتوجهی نفرمایید، رادیو و تلویزیون که یک چیز ساده نیست، … این میشود مثل دستگاههای تبلیغاتی کشورهای سرمایهداری که فقط با پول آگهیها و تبلیغات تجارتی معرفی و اداره میشود.
مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی (جلسه 28-15)
نخست وزیر (میر حسین موسوی) : به اعتقاد من ما امکان ایجاد صدا و سیماهایی که با نظارت سه قوه، با نظارت نظام جمهوری اسلامی، که دست از پا خطا نکنند و برنامه هایشان حالا به تایید یک مرجعی برسد، ما باید داشته باشیم که صدا و سیما را با سرمایه ی دولتی هم در کشور گسترش بدهیم. شبیه جرائد، منتها سفت و سخت تر و محکم تر از نظر چهارچوب ها اگر در زمینه ی سیاسی هم احسای خطر می شود حداقل در زمینه ی آموزشی و فرهنگی ما چنین تصمیمی را باید بگیریم وگرنه ما یک صدا و سیما خواهیم داشت حداکثر با دو کانال و مواجه خواهیم بود با ده ها کانالی که ما را محاصره خواهند کرد.
سال 1384 شب یلدا
شبکه ماهواره ای صبا قرار بود ساعت 9 پنجشنبه شب اول دیماه با انجام دو گفتگو با مهدی کروبی و بهروز افخمی توسط محمد قوچانی عضو شورای سردبیری روزنامه ی شرق پخش خود را از ماهواره ی هاتبرد آغاز کند، اما با مخالفت صریح دستگاه ها این امر محقق نشد.
زمان حال
روز سه شنبه ی گذشته در معارفه و تودیع، رییس سابق صدا و سیما از بودجه ی سه هزار و پانصد میلیارد تومانی این سازمان خبر داد، در حالی که کل بودجه ی فرهنگی کشور شامل وزارت ارشاد و نهادهای مذهبی در قم و فرهنگی در سایر نقاط کشور جمعاً 6000 میلیارد تومان بوده است.
این بودجه هم از نظر مدیریت صدا و سیما ناکافیست چون این سازمان پنجاه هزار نفر پرسنل و صدها مدیر دارد 60 شبکه ی تلویزیونی و ۶۰ شبکه ی رادیویی و یک روزنامه و دو خبرگزاری و شش مجله و یک دانشگاه و چندین مهمانسرا و شرکت عظیم صنایع چوب را اداره می کند.
این حجم گسترده ی شبکه ها که با کمترین میزان بهره وری اداره می شود در ابتدا سرافراز را به فکر تعدیل نیرو و چابک سازی سازمان انداخت اما پس از عدم موفقیت در این طرح تصمیم گرفت که با حفظ استخوانبندی موجود سازمان اقدام به تولید برنامه های پر مخاطب و درآمد جذب کند.
این اقدام سرافراز اگرچه از حجم انتقادات دولت به صدا و سیما کاست اما موجب اعتراض بخشی از نهادها و اصولگرایان شد. اصولگرایان و روحانیونی که اعتقاد دارند چون صدا و سیما از بودجه ی بیت المال جامعه ی اسلامی اداره می شود و مدیریت آن نیز منصوب رهبریست لذا می باید فقط در راستای تقویت باورهای مذهبی جامعه و حمایت از ایدئولوژی مستقر گام بردارد.
اعتراض شدید خطیب جمعه ی تهران به پرمخاطب ترین برنامه ی ماه های اخیر صدا و سیما بیانگر همین معضل موجود بود، تعارضی که حل و رفع آن در توان هیچ مدیری نخواهد بود.
تا زمانی که صدا و سیما به تعادل میان بودجه، مخاطب و ایدئولوژی نرسد این مشکلات فقط از کارتابل هر مدیر به کارتابل مدیر بعدی منتقل می شوند و هر روز نیز صدا و سیما ناکارامد تر و کم تاثیر تر خواهد شد.
دولت نه می خواهد و نه می تواند بار مالی این دستگاه فرسوده و ناکارامد را بردوش بکشد و دیگر نهادها نیز نه یار شاطر که بار خاطر این سازمان هستند. همانگونه که در برخوردها و گلایه های سرافراز از دستگاه های امنیتی نیز مطرح شد.
در چنین شرایطی تنها راهکار ممکن اصلاح مسیر طی شده به هر یک از پله هایی است که در ابتدای این نوشتار مطرح شد:
1 – عدم مخالفت با ایجاد شبکه های تلویزیونی توسط چهره های شناخته شده و مورد احترام
2 – ایجاد نهادی برای نظارت بر شبکه های خصوصی
3 – تغییر تفسیر قانون اساسی مبنی بر حاکمیتی بودن صدا و سیما
انتهای پیام