هزینههای واکسن ایرانی کرونا | گفتوگو با پوریا ناظمی
معصومه رشیدیان، انصاف نیوز: پوریا ناظمی -روزنامه نگار، نویسنده، مترجم و مروج علم- میگوید یکی از اشتباههای اصلی درمورد واکسنهای ایرانی، پیوند زدن سلامت جامعه -آن هم در مقابله با ویروسی نوظهور- به واکسنی که ساخته نشده است و اصرار تبلیغاتی روی آن بوده است.
حدود یکسال و نیم از شروع همهگیری ویروس کرونا در جهان گذشته است. بسیاری از کشورها در منطقه و خارج از آن روند واکسیناسیون معقولی را طی کردهاند و دیگر از امواج متناوب کرونا در آنها خبری نیست. کمکم مردم به زندگی عادی بازمیگردند و این در حالی است که در ایران هنوز کمتر از 7 درصد از جمعیت ایران واکسن دریافت کردهاند و درحال گذراندن موج پنجم بیماری با تعداد قربانیان قابل توجه هستیم.
انصاف نیوز برای بررسی روند واکسیناسیون در ایران و دلایل ناکارآمدیها در مهار و پیشگیری از این ویروس در کشوری که تاکنون از 8 واکسن ایرانی رونمایی کرده است، به گفتوگو با پوریا ناظمی پرداخته که در ادامه میخوانید:
انصاف نیور: نظرتان راجع به واکسنهای ایرانی، تعدد آنها و زیرساختهای لازم برای ساخت و تولید انبوهشان؟
پوریا ناظمی: بر اساس دادههایی که تا الان در دسترس داریم، پروژه واکسنهای ایرانی به طور کلی از دو مساله ضرر دیده است. یکی ارتباطات اشتباه و انتشار اخبار مبالغه شده، غیرواقعی و ادعاهای احساسی -که قابلیت راستیآزمایی ندارند و باعث از دست رفتن اعتماد میشود- و دوم تاکید غیر قابل توضیح بر معطل کردن واکسیناسیون به واکسن ایرانی، در شرایطی که هنوز مراحل آزمونهای آنها طی نشده بود.
ایران در زمانی سابقه خوبی در تولید واکسن داشته است اما مدتی است که به نظر می رسد به دلایل مختلف این روند ضعیف شده است. تحقیق روی واکسنهای تازه اتفاقی است که همه باید از آن استقبال کنیم اما پیوند زدن سلامت جامعه -آن هم در مقابله با ویروسی نوظهور- به واکسنی که ساخته نشده است و اصرار تبلیغاتی روی آن یکی از اشتباه های اصلی است.
به یاد داشته باشید برای مثال بودجه تحقیق و توسعه تنها یکی از شرکت هایی که در سال گذشته یکی از واکسن های mRNA را توسعه داد بیشتر از بودجه یک سال کل بخش درمان، سلامت و آموزش پزشکی ایران بود. این نشانهای از این است که ما به هر حال نباید انتظار داشته باشیم در همهچیز خودکفا و برتر باشیم و شاید با امکانات ما زمان بیشتری برای تولید یک واکسن سپری شود. این امر بدی نیست و اتفاقا مسیری طبیعی است. اما در این بین مدیران سلامت باید کشور را از بحران نجات دهند. بخشی از این کار سیاستهای مهار است و بخش دیگر واردات واکسن تایید شده با حداکثر سرعت تا بخش تحقیقاتی کشور هم بدون احساس فشار و بار اضافی بتواند کارش را دقیق انجام دهد.
براساس نظر کسانی که همهگیری را دنبال میکنند ما در حال رقابتی میان ویروس و سویههای آن و ایجاد ایمنی هستیم، هرچه این روند با تاخیر اتفاق بیفتد شانس بقای ویروس و اعمال فشار تکاملی بر آن برای شکلگیری سویههای گریزپای دیگر بیشتر میشود. بحث زیرساخت هم موضوع مهمی است که ضعفش را در همین اخبار جسته و گریخته نشان میدهد؛ اینکه برای مثال – با فرض صحت ادعا – یک میلیون دز واکسن در مر حله پر کردن ویال از دست رفته است خوب نشان دهندهی این موضوع است.
البته بخش بزرگی از مسئولیت این بحران نه به محققان و حتی شرکتهای واکسنسازی که به وزارت بهداشت و مدیریت همهگیری باز میگردد. اعطای مجوز اضطراری در غیاب ملزومات آن و انتشار اخبار و دادههای اشتباه و برخوردهای توهینآمیز با منتقدان و به نوعی قمار سیاسی با جان مردم مسئله است.
ذینفع بودن محققین یا برخی اعضای سابق ستاد کرونا در شرکتهای ساخت واکسنها چه تبعاتی داشته؟
طبیعتا به طور جدی به اعتماد ضربه میزند و همزمان ارزش مستقل داده را زیر سوال میبرد. اینکه برای مثال یک محقق همزمان عضو وابسته به یکی از تولید کنندهها باشد، خودش در آزمون بالینی شرکت کرده باشد، خودش قرار باشد نظارت کند و دادهها را منتشر کند و خودش هم آن را بررسی کرده و مجوز بدهد، در هر حوزهای که باشد سوال برانگیز است.
شما حتی اگر بخواهید یک خودرو یا منزل بخرید اگر کارشناس معاینه فنی شما همزمان از بستگان فروشنده باشد و همزمان مسئول قیمت گذاری و مسئول نوشتن سند فروش، طبیعی است که شما با احتیاط عمل میکنید. برای همین هم در چنین مواردی شما نظر بازرس یا ناظر مستقل را میپرسید. این اصل به قدری بدیهی است که اینکه لازم است آن را به برخی از مدیران یادآوری کنیم شگفتانگیز است.
مشکل دیگر اینکه برای مثال گاهی این ارتباطها پنهان میشود یا برای مثال در پیشمقاله یکی از این واکسنها به طور رسمی وجود تضاد منافع انکار شده است. اینها خطرناک است. حتی اگر واکسن بهترین واکسن جهان باشد، این روند برخورد باعث میشود اعتمادی به آن شکل نگیرد. از سوی دیگر این تضاد در کنار این تنوع عجیبی که در تولید واکسن ایرانی وجود دارد و حدود هفت تا هشت پروژه در حال ساخت هستند، ممکن است باعث موضعگیری با اهداف غیر علمی مسئولان به نفع یا علیه دیگر واکسنها شود.
ناکارآمدی و تعلل و تاخیر در واکسیناسیون بیشتر محصول کدام نقصها یا قصورهاست؟
بدون کوچکترین شک و شبههای مدیریت همهگیری، وزارت بهداشت و ستاد مقابله با کرونا.
شما به نمودار بیماری و فوت نگاه کنید. چند کشور را با وضع مشابه میبینید؟ ما دومین کانون بزرگ همه گیری پس از چین بودیم و هنوز در حال تجربهی موجهای عظیم، یکی پس از دیگری هستیم. این قطعا به مدیریت اشتباه برمیگردد. البته برخی از مدیران مسایلی مانند تحریم و این موارد را مسئول میدانند. شاید این موارد نقش داشته باشد اما این چیزی از سوءمدیریت کم نمیکند. برای مثال ما از چند هفته پس از همهگیری دیگر آمار محلی و شهری را نداشتیم. تقریبا همه جای دنیا، این آمار با تفکیک محلههای شهری منتشر میشد تا مردم درک درستی داشته باشند. از همه مهمتر سوال این است که پیش از همهگیری آیا وزارت بهداشت برنامهای برای شیوع همهگیری داشت؟ (یا شاید بهتر باشد بپرسیم الان برای همهگیری بعدی که مطمئن هستیم رخ میدهد برنامهای وجود دارد؟) روند غیر حضوری کردن برخی از خدمات چقدر درست انجام شد، کمک به بخش درمان تا چه حد صورت گرفت؟ چقدر دادههای درست منتقل شد؟ و زمانی که امکانش وجود داشت چقدر در تهیه واکسن تلاش شد؟
مدیریت عجیب وزارت بهداشت ایران – و ستاد کرونا – به طور قطع عامل اصلی است و به نظر من پرونده ایران در مقابل این همهگیری پس از پایان، آن یکی از موضوعاتی است که باید به طور جدی از سوی محققان سلامت عمومی بررسی شود. این رفتارها مجموعه بینظیری از تصمیماتی را آشکار میکند که باید به عنوان سرفصلی چون «کارهایی که هنگام همهگیری نباید انجام داد»، تدریس خواهد شد.
با روند فعلی بیماری و سویههای جدید آن و تولید و واردات واکسنهای مختلف در ایران، تخمینی دارید که واکسیناسیون چه چشماندازی خواهد داشت؟ ما چند پیک دیگر را خواهیم گذراند؟
متاسفانه در غیاب دادههای درست و دقیق امکان تطبیق آن با مدلهای مختلف وجود ندارد و پیشبینی دقیق نیز سخت است. ضمن اینکه ما برخی از مشکلات دیگر مانند تعداد کم گزارشهای توالییابی ژنتیکی سویهها در ایران را هم داریم که باعث میشود تصویر دقیقی از وضعیت سویهها و جهشهای احتمالی در ایران نداشته باشیم.
اگر وضع امروز واکسیناسیون را در نظر بگیریم تا زمانی که من این پاسخ را مینویسم، طی هفته قبل میانگین تزریق حدود 70 هزار دز در روز بوده است. چیزی بیش از دو و نیم میلیون نفر دو دوز را دریافت کردهاند و همین حدود هم تنها یک دز را گرفتهاند. با فرض جمعیت 85 میلیونی ایران و اینکه فرض کنیم هدف ما رسیدن به واکسینه کردن 80 درصد جمعیت باشد، ادامه این روند و در صورت اضافه نشدن به سرعت آن، ما چند سال (نزدیک به 5 سال) تا رسیدن به این حد فاصله داریم. البته این خیلی بدبینانه است و ما با افزایش واردات و تولید واکسن حتما این سرعت را افزایش خواهیم داد اما در اینجا باید توجه کنیم که مهم است که برای مثال واکسنهایی که تولید شده است چقدر اثرگذاری دارند و چه مدت ایمنی ایجاد میکنند و به خصوص که در برابر سویهها چطور عمل میکنند. ما به طور جدی احتیاج به سرعت بخشیدن به روند واکسیناسیون مطمئن داریم. اگر این رعایت نشود نگرانی جدی وجود دارد که بیماری در ایران تبدیل به اندمیک شود و به چرخهی طبیعی بیماری در آید و برای همیشه باقی بماند.
دلیل اظهار نظرهای متفاوت و متناقض مسئولین و محققین ایرانی درمورد واکسنها چیست؟ مردم باید به صحبتهای چه کسی یا نهادهایی در اینمورد اتکا و اعتماد کنند؟
متاسفانه این موضوع از اصلیترین مشکلات مدیریت همهگیری بوده است که در فرآیند اطلاعرسانی به دلایل مختلف اعتماد مردم را از دست دادهاند. به نظر من شاید چیزی که در این مورد کمک کند اعتنا به توصیههای نهادهای بین المللی و به طور کلی درخواست سند و استناد درباره هر ادعایی است. به خصوص رسانههای ما شاید باید با احتیاط بیشتری خبرهای ادعایی مقامات را پوشش دهند و آن را در بافتار خود قرار دهند تا مردم حداقل بتوانند به رسانههای حرفهای اعتماد کنند.
اگر واقعا بتوانند ۵۰ میلیون دوز تا آخر تابستان واکسن تولید کنند چه تاثیرات اقتصادی میتواند داشته باشد؟
ما حتی اگر بتوانیم تا اوایل پاییز چنین مقداری را تولید و توزیع کنیم (البته مشروط به انتشار دادههای واکسنهای تولیدی و اطمینان از اثر بخشی آنها) اتفاق فوق العاده مهمی خواهد بود. این یعنی واکسینه شدن 25 میلیون نفر تا اوایل پاییز و به شرط کارآمدی واکسن این یعنی بخش بزرگی از گروههای در خطر ایمنی نسبی پیدا میکنند. خود این مساله میتواند فشار به سیستم اقتصاد سلامت را کم کرده و در نهایت به نفع اقتصاد کشور عمل کند؛ اما به نظرم همزمان ایران باید از هر راه و هر مسیری که میتواند -چه از طریق قرار دادهای مستقیم با تولید کنندههای معتبر و چه از طریق ساز و کارهایی مانند کووکس- هر چه سریعتر تعداد بیشتری واکسن معتبر وارد و تزریق کند. و البته مردم هم باید در نظر داشته باشند که این روند واکسیناسیون به معنی پایان همهگیری نیست و تا مدتی نسبتا طولانی باید رعایتهای اولیه را انجام دهند.
انتهای پیام
سلام
تو رو خدا ما کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه استان خوزستان شهرستان شوش دانیال به خدا هنوز حقوق برج دو ( اردیبهشت ماه 1400 ) امسال را نگرفتیم با توجه به نیاز خانواده ها و شرایط اقتصادی و بدهی به بانک ها و اقساط و بدهی به بازارها لطفا پیگیری کنید و اطلاع رسانی کنید .