اصلاحات دست اصولگرایان است!
محسن صنیعی (مدرس دانشگاه) در روزنامه همدلی نوشت: این روزها، یک پرسش اساسی وجود دارد که اصلاحطلبان در کجای سپهر سیاسی ایران قرار دارند؟ پس از ۲۵سال از آغاز اصلاحات، دستاورد اصلاحات چه بوده است؟ وظیفه امروز اصلاحطلبان چیست؟ مصاحبه طولانی آقای عباس عبدی با خبرگزاری تسنیم، در مورد سیر تاریخی اصلاحطلبی و اصلاحطلبان خواندنی است. اخیراً در فضای کلاب هاوس، مباحثات بسیار طولانی میان آقای تاجزاده بهعنوان مدافع اصلاحات ساختاری و حتی نمایندگان تفکر براندازی صورت میگیرد که جمعیت بسیار زیادی شنونده را به خود جلب میکند. مناظره آقای تاجزاده و مراد ویسی، از جدیترین این مناظرهها در فضای کلاب هاوس برگزارشده است. در این مباحثات، تأکید آقای تاجزاده بر آن است که شرایط مملکت به نحوی است که ناگزیر به تغییرات ساختاری هستیم و این اصلاحات هم فقط در توان حاکمیت است. شاید بد نباشد تاریخچه اصلاحطلبی را مرور کنیم. مجادلات دهه شصت، عمدتاً روی مسائل اقتصادی بود و کمتر حقوق فعالان سیاسی موردتوجه قرار میگرفت. در دهه هفتاد به بعد که با پدیده رد صلاحیتها در همه انتخاباتها مواجه شدیم، عمدتاً روی حقوق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی متمرکز شد. نیازی بهمرور اتفاقات سالهای۷۶ تا ۱۴۰۰ نیست. ایران امروز با بحرانهای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بینالمللی روبهروست. در حوزه اقتصادی، تورمش انگار که ترمز بریده است، رکود و بیکاری و گرانتر شدن روزانه قیمت ارز و از طرف دیگر کسری بودجه دولت به دغدغه اصلی مردم و دولتمردان بدل شده است. بحرانهای اجتماعی را در پدیده مهاجرت جوانان، نخبگان و حتی افراد جویای کار به خارج از کشور میبینیم، از طرف دیگر اعتراضات بازنشستگان، معلمان، بازاریان، کارگران و اقشار و اصناف مختلف را شاهد هستیم. در حوزه بینالمللی، پرونده هستهای ایران، در نقطه نامعلومی قرار دارد که به نظر امیدی برای باز شدن گره آن وجود ندارد و از طرف دیگر، شرایط بینالمللی ایران به ترتیبی است که دوستان ایران اندک و دشمنانش زیاد شدهاند. متأسفانه خرابکاری در مراکز هستهای، نظامی و موشکی، ترورهای سرداران سپاه و مرگهای مرموز بعضی از نیروهای متخصص صنعت هوا و فضا، نیز از بحرانهای امنیتی داخلی است که شاید تغییر حسین طائب از ریاست سازمان اطلاعات سپاه، پس از ۱۳سال را در این راستا دید. حال چه باید کرد و از اصلاحطلبان چه میآید؟ آنچه امروز دیده میشود نهادهای سیاستگذار چون مجمع تشخیص مصلحت، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی فضای مجازی و مجلس و شورای نگهبان و خود مجمع تشخیص بهعنوان قوه قانونگذار و نیز دولت بهعنوان برنامهریز و مجری و قوه قضاییه و سازمان بازرسی و دیوان محاسبات و نیز هیات نظارت بر سیاستهای کلی بهعنوان قوای ناظر و نیز بسیاری از نهادهای اقتصادی چون بنیاد مستضعفان، آستان قدس، بنیاد برکت، قرارگاه خاتمالانبیاء و… همه در اختیار اصولگرایان قرار دارند. در همه این نهادها، همه مدیران تا حد میانی و حتی جز نیز در اختیار اصولگرایان قرار دارند. پس اصلاحطلبان در کجا قرار دارند؟ اصلاحطلبان را نه اصلاحطلبان رسمی در احزاب و گروههای رسمی که نیروهای خواهان اصلاحطلبی باید تعریف کرد. این نیروها کموبیش همچنان در بدنه کارشناسی دولت، بخش خصوصی و فضای رسانهای حضور دارند. وظیفه امروز اصلاحطلبی در ایران چیست؟ به نظر میآید که تنها وظیفه اخلاقی اصلاحطلبان در ایران، نقد سیاستها، برنامهها و عملکردها در همه حوزههای اجرایی، تقتینی و قضایی و ارائه نظرات کارشناسی مناسب به دستگاههای سیاستگذار، قانونگذار، برنامهریز و مجری است؛ اما اگر امروز ایران با بحرانهای متعدد داخلی و خارجی روبهروست، با عدم حضور اصلاحطلبان در همه حوزههای حاکمیتی از قوای سهگانه تا نهادهای سیاستگذار، انجام اصلاحات از دست اصلاحطلبان و نیروهای خارج از حاکمیت خارجشده است، هیچ مسئولیت حقوقی، متوجه اصلاحطلبان و نیروهای خارج از حاکمیت نیست. پس مجموعه قوای یکدست موجود، میتوانند از دیدگاههای کارشناسی اصلاحطلبان و سایر نخبگان و دلسوزان در دانشگاهها، رسانهها و مؤسسات علمی و پژوهشی بهره ببرند. در این مرحله و برای خروج کشور از بحرانهای فراگیر در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و امیدبخشی به جامعه، اصلاحات فقط باهمت اصولگرایان امکانپذیر است.
انتهای پیام