تاثیر انقلاب مشروطه ایران بر دیگر کشورها | نعمت احمدی
نعمت احمدی طی یادداشتی در روزنامه جهان صنعت نوشت: انقلاب مشروطه ایران مانند بسیاری از انقلابها و جنبشها پیشزمینه تاریخی دارد و از عوامل موثر داخلی و خارجی سود برده است. با حرکتهای استعماری اروپا در پی انقلاب صنعتی که با تکیه بر تکنولوژیهای جدید مانند تلگراف، راهآهن و غیره باعث حضور و ورود کشورهای اروپای به کشورهای دور دست شدند تولد این تفکر در روسیه به وجود آمد. زمانی که آنها در صدد رساندن خود به آبهای گرم بودند تا گرد و خاک چکمههای روسی را در آبهای خلیجفارس و دریا بشویند؛ روسیه را به مرزهای ایران رساند. از آن طرف نیز بریتانیا به کمک نیروی دریایی پرقدرتاش دامنه متصرفاتش را آن قدر گسترش داد که آفتاب در سرزمینهای تحت حاکمیت انگلیس غروب نمیکرد. به همین دلیل رفتن به هند برای ایران دردسر شد. همچنین جدایی بخشهایی از خاک اصلی ایران و انضمام آن به خاک روسیه در پی معاهدات گلستان، ترکمنچای، آخال و سپس عهدهنامه پاریس به این جداییها جنبه رسمی و بینالمللی بخشید. سرخوردگی ایرانیان و ناتوانی دولت مرکزی در تامین حداقلهای زندگی منجر به دلسردی مردم از دولت شده بود. به همین خاطر مردم به دنبال برونرفت از وضع موجود بودند. نخستین نشانههای حرکت مردمی را باید در حوادث اسفند سال ۱۲۸۳ هجری شمسی دید؛ وقتی که حاکم تهران به بهانه گرانی قند و شکر در پی جنگهای ژاپن و روسیه چند تاجر خوشنام از جمله سیدهاشم قندچی را شلاق زد. در پی همین امر بازاریان متحد شدند و برای مدتی بازار را تعطیل کردند. همچنین آنها به سنتیترین و مذهبیترین شیوه اعتراض یعنی بسطنشینی در حرم عبدالعظیم روی آوردند؛ حرکتی که مورد تایید دو تن از مجتهدین مورد اعتماد مردم تهران یعنی سیدعبدالله بهبهانی و سیدمحمد طباطبایی واقع شد. همین موضوع منجر شد تا مردم برای اولین بار خواستار تشکیل عدالتخانه شوند. مظفرالدینشاه بیمار به ظاهر قول همکاری با معترضین را داد اما در واقع دنبال راهحلی میگشت که اعتراضات را بدون نتیجه خاموش کند.
آتشی که سالها قبل از شکست در جنگهای ایران و روسیه در ذهن مردم روشن شده بود؛ در اتحاد و اتفاق روس و انگلیس علیه ایران زیر خاکستر رفته بود با حوادث بعدی مانند تحریم تنباکو و سپس قتل ناصرالدینشاه خاموش شده بود را به سادگی نمیشد مهار کرد. آینه تمامنمای وضع ایران در این سالها را میتوان از درون پاسخهای میرزا رضای کرمانی قاتل ناصرالدینشاه به بازجوی خود میرزا ابوتراب ناظمالدوله پیدا کرد: «مگر این مردم بیچاره، این آدمها رعیت ایران و دایه خداوند نیستند؟ قدری پایتان را از خاک ایران بیرون بگذارید. در عراق عرب، بلاد قفقاز، عشقآباد و اوایل خاک روسیه هزاران رعایای بیچاره ایران را میبینید که از وطن عزیز خود از دست ظلم فرار کرده و کثیفترین کسب و شغلها را از ناچاری پیش گرفتند. هر چه حمال و الاغچی در آن نقاط میبینید همگی ایرانی هستند. آخرین گلههای گوسفند شما برای سیر کردن شکم برههایشان و شما نیاز به چرای مرتع دارید؛ این در حالی است که اگر گوسفندی شیر نداشت، بیهیچ بهانهای سرش را از تنش جدا میکنید. گوسفندهای شما همه رفتند و نتیجه ظلم همین است که میبینید.» کاسه صبر مردم لبریز شده بود و چون شاه به وعده خود نیز عمل نکرد، در تیر ۱۲۸۵ جمعیتی بالغ بر ۱۴ هزار تا ۲۵ هزار تن برای جلوگیری از حمله قزاقها به سربازان دولتی در سفارتخانه بریتانیا تحصن کردند تا فرمان مشروطه در مرداد به امضای مظفرالدینشاه رسید. بنابراین اولین مجلس شورای ملی تشکیل شد. انقلاب مشروطه ایران هم زمینه داخلی داشت و هم متاثر از جنبشهایی که در دیگر کشورها در شرف رخداد بود، بعد خارجی هم داشت. در آن دوران سه کشور روسیه، عثمانی و مصر نقش پررنگی در این جنبشها داشتند.
روسیه تزاری که با کمک دیگر دولتهای اروپایی توانسته بود ناپلئون را شکست دهد، به واسطه جنگ جهانی و عهدنامههای ننگین گلستان و ترکمنچای تمامی قفقاز و بخشهای وسیعی از آذربایجان را از پیکر ایران جدا کرد و رود ارس را مرز ایران و روسیه قرار داد. نبود قدرت مرکزی در ایران نیز منجر به جدایی بخشهای وسیعی از خاک ایران شد. بنابراین بدون هیچ جنگ و جدالی برابر عهدنامه آخال خط مرزی کاملا به سود روسها طراحی شده بود. به گفته لرد کرزن «روسها در ضمن بستن قرارداد مرزی، نخست کوههای بلند مرتفع سرحدی را در مرز خودشان انداختند، سپس سرچشمه رودخانهها را نیز جزو خاک روسیه ثبت کردند که هروقت اراده کنند آب را از آبادیهای ایرانی قطع کنند و در نتیجه محصول خراسان را تباه سازند.» همچنین در سال ۱۲۷۳ افغانستان را برابر عهدنامه پاریس از ایران جدا کردند. اما قرن ۱۹ مطابق با خواسته تزارهای روسی پیش نرفت. ژاپن که قدرت تازه آسیا شده بود با روسیه وارد جنگ شد. در بهت و ناباوری روسیه بزرگ از ژاپن شکست خورد. این شکست در تجارت خارجی ایران نیز اثر گذاشت. مهمترین محصولی که از روسیه وارد ایران میشد مانند قند و شکر نایاب شد. صدای اعتراضات مردم ایران در پی کمبود قند منجر به اتفاقهای مشروطه شد.
اخبار ناآرامیهای روسیه نیز به ایران میرسید. روسیه ملتهب و درگیر اعتراضات کارگری و دانشجویی شد. در سال ۱۹۰۷ نیز روسیه همانند مظفرالدینشاه تن به امضای فرمان مشروطه داد. اگرچه جمعیت کمیته اتحاد و ترقی عثمانی که سالها به صورت مخفیانه فعالیت میکردند نیز با انقلاب مشروطه ایران آنها هم دست به اعتراضات منتهی به انقلاب مشروطه زدند. همین روند در سال ۱۹۱۹ نیز در مصر صورت گرفت. لذا باید برخود ببالیم که انقلاب مشروطه ایران در آن زمان که تعداد کشورهای دنیا زیر ۵۰ تا بود، جزو اولینها بود. مردم ایران دست به انقلابی زدند که توانست در کشورهای پیرامونی از نیل تا سند و از خلیجفارس تا رود ودگا و دریای آدریاتیک را تحت تاثیر قرار دهد. انقلاب مشروطه ایران نخستین فریاد آزادیخواهی بود و مردم را از رعیت به ملت تبدیل کردن در منطقه وسیع برپا شد و این افتخار برای ایرانیان در سینه تاریخ باقی ماند.
انتهای پیام