گفتوگو با محمدرضا زائری دربارهی امام موسی صدر
گفتوگوی خبرگزاری فارس با حجتالاسلام محمدرضا زائری، فعال فرهنگی اصولگرا دربارهی امام موسی صدر را در ادامه میخوانید:
*مهمترین ویژگی معرفتی امام موسی صدر که او را تبدیل به یکی از چهرههای درخشان جهان اسلام در دوران معاصر کرده بود، چیست؟
مهمترین ویژگی امام موسی صدر که در سیره، رفتار و کارنامه ایشان دیده میشود، توجه و تمرکز مبنایی امام موسی صدر به رسالت و کارکرد دین در عرصه و ساحت اجتماع برای اداره امر «انسان» است. امام موسی صدر همانطور که در جمله معروف «دین در خدمت انسان، نه انسان در خدمت دین» که به شکل تفصیلی هم بدان پرداخته است، معتقدند که اساسا رسالت دین و عرضه آن به انسان برای اداره فرد و جامعه است و این دینداری باید قبل از آخرت در دنیا اثر و فایده خود را نشان دهد.
امام موسی صدر، کسی که بذر حزبالله را در خاک دواند
با این رویکرد که کاملاً واقعبینانه و مطابق با عینیّات است، وقتی ایشان به لبنان رفتند با گردآوری مستندات و مدارک و طرحریزی یک برنامه منسجم، در طول بیست سالی که فرصت فعالیت یافتند، شرایط و زمینهای را فراهم کردند که به گفته دوست و دشمن موجب تولد و شکلگیری «حزبالله» لبنان شد. این موضوعی است که بارها سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله به آن اشاره کرده و از امام موسی صدر به عنوان «معلم اول» حزبالله یاد کردهاست. علت هم این است که امام موسی صدر با آن رویکرد به سراغ و کمک انسانی آمد که نیازمند هدایت الهی و دینی است؛ دینی که کاملا کاربرد خود را در زندگی عملی شخص نشان میدهد.
اجتهادِ پیغمبرفهمی امام موسی صدر
تعبیری از آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی (رضوانالله علیه) نقل شده که ایشان اجتهاد را «روش پیغمبرفهمی» تعریف میکنند. یعنی اگر در شرایطی پیامبر اکرم حاضر بودند، چه موضعی میگرفتند و چه حکمی صادر میکردند. امام موسی صدر دقیقاً با این نگرش وارد در فضای اجتماعی و محیط جغرافیایی لبنان میشود. بسیار فرق میکند که ما به امام موسی صدر به عنوان یک سیاستمدار کارکشته و باهوش بنگریم که فعالیتهایی در لبنان انجام میدهد، یا به ایشان به عنوان یک «فقیه» نگاه کنیم که از منظر فقاهت و اجتهاد در حال ارزیابی و اخذ موضع نسبت به مسائل است. متأسفانه ما کمتر به این موضوع توجه داشتهایم که اگر امام موسی صدر کنش و واکنشی را لحاظ میدارد، آن موضع در فرایند اجتهاد و فقاهت بوده است.
*آیا رویکرد امام موسی صدر صرفاً امر عارضی و متأثر از شرایط زیستی ایشان بوده یا حکایت از یک امر ذاتی دارد که در سایر شرایط هم به همین شکل عمل میکرده؟
در این مورد دو بحث قابل بررسی است، یک؛ انطباق و سازگاری احکام فقهی با موقعیتهای زمانی و مکانی است. مسألهای که مرحوم امام خمینی (رضوانالله علیه) هم طی بحث عناصر زمانی و مکانی به آن بالاخص در اواخر عمرشان پرداختند و یکی از مصادیقش را میتوان حکم به حلیت بازی شطرنج دانست که در این بحث، شخصیت فقیه و محیط جغرافیایی چندان مدخلیت ندارد. اما نکته دومی نیز وجود دارد و آن این است که فقیه در فرایند حکم شرعی چه بخواهد چه نخواهد، متأثر از پیشینهها، نوع نگرش، نوع نگاه به انسان و تشخیص اولویتهاست. این موضوع کاملا مبنای دینی دارد، مثلا مرحوم سیدعبدالحسین شرفالدین وقتی تازه مسلمان شدهای از مسیحیان از او در مورد نماز کسب تکلیف کرد، ایشان ابتدا فقط خواندن نماز ظهر را برنامه او قرار داد؛ چون طبیعتاً برای تازه مسلمان شدهای مثل او مدارا و نرمشی لازم است تا با شرایط عادت کند. این رویکرد دقیقاً مطابق با سنت امام باقر (علیهالسلام) است که با تازه مسلمانی دقیقاً همین کار را کردند و مدتها طول کشید تا امام هر ۵ وعده نماز را برای او به شکل کامل تجویز کنند و او را به مراقبت از نماز کامل امر بفرمایند.
پولی که برای مسجد کنار گذاشته میشود، باید خرج کلیسا هم بشود
خلاصه کلام این است که باید دید با توجه به آن مبنا چه موضعی را باید اخذ کرد که این موضوع و تشخیصش به فقیه برمیگردد و به او ربط دارد. یک نمونه از این رویکردها در خاطرهای از امام موسی صدر است که وقتی کلیسایی در یکی از روستاهای لبنان آتش گرفت و خراب شد، این اتفاق داشت به نام مسلمین تمام میشد و این یعنی شروع یک فتنه. اما امام موسی صدر با حضورشان در آنجا طی یک سخنرانی بیان داشتند که هر پولی که برای ساخت مسجد این روستا کنار گذاشته میشود، باید نصفش برای تعمیر و مرمت این کلیسا خرج شود. این رویکرد امام موسی و حکم ایشان هم از ایجاد فتنه جلوگیری کرد و هم در درازمدت نشان داد عامل آتشسوزی یک امر شخصی توسط یک مسیحی بوده است.
امام موسی صدر در کنار کشیشان مسیحی
این حکم را صادر کردند که خیلی از فقهای نجف حتی خرید لغتنامه «المنجد» که ناشرش یکی مسیحی در لبنان بود، از لحاظ فقهی جایز نمیشمردند. این تشخیص فرد است که در آن شرایط چه حکمی صادر کرده و اخذ موضع میکند. مثلا وقتی شخصی مثل آیتالله خامنهای که انواع پستهای اجرایی مثل نمایندگی شورای عالی دفاع، ریاست جمهوری و… را بر عهده داشته وقتی رهبر و ولیفقیه جامعه میشود، به عنوان فقیه حکمی صادر میکند که حتما شرایطش با فقیه دیگر که تنها در محیط محدودی تنفس کرده و تجربه زیستی داشته است، متفاوت خواهد بود.
*آیا این عبارت امام موسی صدر که گفتند: «برای انسان گرد آمدهایم» ایشان را متهم به داشتن انگارههای اومانیستی نمیکند؟ تبیین این حرف چیست؟
کاملا متفاوت است که ما این رویکرد را از موضع فعالیت ببینیم یا انفعال، از موضع ضعف بدان بنگریم یا از موضع قدرت. برای جا افتادن موضوع مثالی میزنم؛ یکی از فضایل اخلاقی ما که در روایات از آن به «العفو عندالقدرة» تعبیر شده است، حاکی از آن است که شخص قدرت پاسخگویی به ستم یا بدی را داشته باشد، اما از سر فضل ببخشد و عفو کند. حال دو شخص را در نظر بگیرید که به آنها ستم شده، یکی از منظر قدرت میبخشد، یعنی قدرت پاسخگویی دارد، اما فضل و عفوش موجب گذشتن از آن بدی میشود؛ اما دیگری از سر ترس کاری نمیکند. در ظاهر عمل این دو یکی است، سکوت در برابر ستمی که به آنها شده، اما دقیقتر اگر به موضوع نگاه کنیم به تفاوت این دو پی خواهیم برد.
انسان مهم است، چون باید آن را هدایت کرد
نگاه ما به انسان هم همین شکل است، اگر انسان را اصیل بدانیم به شکلی که او مستقل از خداست و غایت و اصل، زندگی دنیوی اوست، این نگاه میشود اومانیستی. اما نگاه دیگر به انسان، نگاه اسلامی است، نگاهی که هدف را «هدایت انسان» میداند. در اینجا دیگر رویکرد و اهمیت به انسان نه از سر نگاه دنیوی بلکه منشعب از یک دیدگاه الهی و قرآنی است و امام موسی صدر هم پیگیر همین نگاه بود. شاید دلیل برخی سوتفاهات در مورد این نگاه امام موسی صدر ناشی از تفاوت الفاظ و اختیار برخی عبارات باشد.
اگر قرار بود مسیح تجلی کند، در وجود امام موسی صدر بود
*امام موسی صدر چه آورده و فایدهای برای جوان امروزی دارد و چه طور میشود با آن ارتباط برقرار کرد؟
مهمترین خصوصیت امام موسی صدر برای دنیای امروز این است که سیره امام صدر ثابت میکند دین کارآمدی خود را از دست نداده است. برخلاف تصور عدهای که دیگر تاریخ مصرف دین را تمام شده میدانستند و معتقد بودند که کارآمدیای برای انسان امروزی ندارد، امام موسی صدر با مجاهدت همیشگی خود، صبر و تلاش، با آغوشی باز، بدون لحظهای استراحت، با هوشمندی و دقت نظر و مدارا و محبت، کاری کرد که مسیحیان در مورد او گفتند اگر قرار بود مسیح بیاید ما آن را در وجود سید موسی صدر میدیدیم و هنگام ملاقات با او گویی مسیح را میبینیم.
این رویکرد امام موسی صدر که در اصل اخذ شده از مکتب اهلبیت عصمت و طهارت است، نشان میدهد همچنان دین حرفهایی برای گفتن دارد و برای ارتباط با دنیای امروزی و نسل جدید دلیلی ندارد که باورهای دینی را کنار بگذاریم و به آنها بیتوجهی کنیم.
انتهای پیام