احیای مجمع
محمد توکلی، انصاف نیوز: محمد عطریانفر، عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی معتقد است که انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام میتواند جایگاه این نهاد را ارتقا ببخشد، اما صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران بر این باور است که «این نهاد انگار به پارکینگ رجال از کارافتادهی نظام» تبدیل شده و تفاوتی ندارد که چه کسی در آن حضور داشته باشد.
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا با تاکید بر اینکه «مجمع محل افرادی که به نوعی قبلا فعالیتهای سیاسی یا حکومتی داشتند و الان دیگر امکان فعالیت ندارند نیست»، میگوید: تصور میکنم فعالیت مجمع در این دورهی اخیر به آن حدی که باید باشد مورد توجه قرار نگرفته است و قاعدتا در این دوره جدید باید اعضای مجمع به گونهای تعیین شود که هم چابکسازی صورت بگیرد و هم اینکه افراد موثر در مجمع حضور پیدا کنند.
رسول منتجبنیا، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز در پاسخ به اینکه «چه کسانی را برای حضور در دورهی تازهی فعالیت مجمع تشخیص پیشنهاد میکند؟»، گفت: آنهایی که نظام را قبول دارند و در یک چارچوبی میگنجند و قانون اساسی را قبول دارند برای حضور در مجمع تشخیص دعوت شوند تا یک توازنی بین چند نظریه در آنجا به وجود بیاید. من درخواستم این است که در نوع انتخاب اعضای مجمع تشخیص مصلحت تجدیدنظر شود که یکدستی بینشان نباشد و همگی همفکر باشند، بلکه دارای نظرات و دیدگاههای مختلف و سلایق متفاوت باشند تا بهتر بتوانند خواسته های مردم را تامین کنند.
با پایان یافتن دورهی اخیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گمانهزنیهایی پیرامون انتخاب اعضای جدید این نهاد که بنا بر شنیدهها تا چند روز دیگر حکم انتصاب آنان از سوی رهبری انقلاب ابلاغ خواهد شد در محافل سیاسی و رسانهای شنیده میشود.
انصاف نیوز در گزارش پیش رو از برخی فعالان سیاسی کشور پرسیده است که عملکرد مجمع تشخیص را چگونه ارزیابی میکنند و چه کسانی را برای حضور در دورهی تازهی فعالیت این نهاد پیشنهاد میکنند؟
محمد عطریانفر، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو ارشد حزب کارگزاران با بیان اینکه «مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال 1366 و با توجه به اختلافاتی که میان مجلس و شورای نگهبان پدید آمده بود از سوی مرحوم امام خمینی تشکیل شد» گفت: این نهاد پس از بازنگری قانون اساسی در سال 1368 و تعیین وظایف قانونی آن جایگاه ویژهای در نظام پیدا کرد.
آقای عطریانفر دربارهی عملکرد مجمع تشخیص میگوید: برای ارزیابی عملکرد مجمع تشخیص میتوانیم آن را به دو مقطع زمانی تقسیم کنیم. از سال 1368 تا سال 1395 که مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی عهدهدار ریاست آن بود و پس از فوت آقای هاشمی تا امروز.
او ادامه میدهد: با ارزیابی عملکرد مجمع تشخیص مصلحت نظام در دوران ریاست آیتالله هاشمی میتوانیم به این نتیجه برسیم که در آن 27 سالی که ایشان ریاست مجمع را بر عهده داشت در مجموع عملکرد خوبی را از مجمع شاهد بودهایم. البته روشن است که اعضای مجمع تشخیص مانند هر نهاد دیگری در همهی دورهها نقاط ضعف و قوتی داشتهاند و در این مقطع زمانی نیز همینطور بوده اما حضور آقای هاشمی در ریاست مجمع تشخیص وزانت و عملکرد این نهاد را افزایش داده بود و نقاط ضعف کمتری مشاهده میشد.
عطریانفر دربارهی عملکرد مجمع تشخیص در دوران پس از هاشمی رفسنجانی گفت: اما پس از درگذشت آیتالله هاشمی و حضور دیگر عزیزانی که البته آنان هم شخصیتهای قابل احترام و مورد تاییدی هستند مجمع تشخیص دیگر نتوانست آنطور که باید و شاید اقدامات مثبت و تاثیرگذاری داشته باشد و عملکردی از مجمع در فضای سیاسی کشور دیده نمیشود.
این عضو حزب کارگزاران پیرامون برخی شنیدههای ماههای اخیر مبنی بر احتمال حضور حسن روحانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: من هم این مطالب را شنیدهام، به نظرم حضور آقای روحانی در مجمع و انتخاب او بهعنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام میتواند بار دیگر مانند زمان ریاست آیتالله هاشمی جایگاه این نهاد را ارتقا بخشد. البته مناسب است که شایستگان و بزرگانی از هر دو جناح سیاسی کشور در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور داشته باشند تا شاهد عملکرد بهتری از این مجموعه باشیم.
عطریانفر با بیان اینکه «افرادی که در مجمع حضور دارند به دو شکل انتخاب میشوند»، گفت: یک بخش شخصیتهای حقوقی همچون سران قوا و… هستند که به واسطهی جایگاهی که در آن حضور دارند در مجمع خواهند بود و همینطور بخش دیگر شخصیت حقیقی هستند که از سوی رهبری انتخاب میشوند. برای انتخاب شخصیتهای حقیقی میتوان بزرگانی از دو جناح عمدهی سیاسی کشور را در دورهی جدید فعالیتهای مجمع تشخیص مصلحت نظام برای حضور در این نهاد در نظر داشت تا شاهد عملکرد مثبتتر و مناسبتر آن باشیم.
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا در این ارتباط گفت: طبق قانون اساسی کار مهم و سختی در کشور بر عهدهی مجمع تشخیص مصلحت نظام گذاشته شده که عبارت است از مسئلهی حل اختلاف بین مجلس و شورای محترم نگهبان از طریق تشخیص مصلحت. این موضوع امر خیلی سخت و پیچیدهای است و اینکه مثلا مجمع رای مجلس را در نظر بگیرد یا شورای محترم نگهبان هر کدام تبعاتی در افکار عمومی دارد که کار را برای مجمع تشخیص مصلحت نظام سخت میکند. از طرف دیگر مجمع واقعا جایگاه خیلی روشن و واضحی در افکار عمومی مردم ندارد. زیرا موضوع جایگاه و اهمیت مجمع تشخیص مصلحت نظام خیلی تبیین نشده است. از وظایف دیگری که بر عهدهی مجمع نهاده شده است مسئلهی مشورت دادن به رهبری است که مواردی که رهبری به مجمع ارجاع میدهند مانند مشاور رهبری عمل میکنند.
آقای ایمانی در ادامه افزود: من تصور میکنم فعالیت مجمع در این دورهی اخیر به آن حدی که باید باشد مورد توجه قرار نگرفته است و قاعدتا در این دوره جدید باید اعضای مجمع به گونهای تعیین شود که هم چابکسازی صورت بگیرد و هم اینکه افراد موثر در مجمع حضور پیدا کنند. مجمع محل افرادی که به نوعی قبلا فعالیتهای سیاسی یا حکومتی داشتند و الان دیگر امکان فعالیت ندارند نیست و جایگاه بسیار پر اهمیتتری دارد.
این فعال سیاسی اصولگرا با بیان اینکه «ترجیح میدهم که مصداقا وارد این موضوع نشوم چون اینها در حیطهی تشخیص مقام معظم رهبری است»، گفت: به شکل کلی عرض میکنم که چون مشکلات عمده کشور اقتصادی است، من افرادی که بالاخص در اقتصاد کلان صاحب نظر هستند را برای حضور در مجمع پیشنهاد میکنم و همنطور استفادهی مجمع تشخیص از کارشناسان زبدهای که در بخشهای مختلف اعم از بخش خصوصی یا دولتی کار کردند و صاحب نظرهستند تا بتواند این نهاد موثرتر فعالیت کند.
ایمانی در توضیح بیشتر پیشنهاد خود برای حضور اقتصاددانان در مجمع تشخیص گفت: به نظر من حضور اقتصاددانهایی که اقتصاد کلان را خوب میفهمند هم از نظر تئوریک و هم از نظر عملی برای کشور با مشکلاتی که با آن مواجه است خیلی اهمیت دارد. الان بعضی از افرادی که در مجمع تشریف دارند البته آقایان بسیار بزرگ و محترمی هستند ولی خیلی کارایی زیادی ندارند و صرفا در مجمع حضور پیدا میکنند و موثر نیستند. به نظر من افرادی که موثر هستند و صاحب نظرند و با نظراتشان میتوانند تعیینکننده باشند باید در مجمع حضور پیدا کنند و احتیاج هم نیست که تعداد افراد زیادی باشند. مجمع باید یک مقداری به لحاظ کمّی تعدادش محدودتر باشد که بتواند به خوبی ایفای نقش کند.
حجتالاسلام رسول منتجبنیا، فعال سیاسی اصلاحطلب و دبیرکل حزب جمهوریت در مورد انتخاب اعضای دورهی جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: چهرهها و شخصیتهایی که سابقهی ریاست جمهوری دارند و یا سابقهی وزارت و نمایندگی داشتهاند میتوانند برای حضور در مجمع انتخاب شوند. به خصوص افرادی که سابقه داشته باشند. اینکه مجمع صرفا ترکیبی از تعدادی از مجتهدین شود درست نیست زیرا در آنجا که نمیخواهند بحثهای فقهی کنند، در آنجا بحث مصحلت نظام است و بیشتر توجه به واقعیتهاست. حضور چهرههای دانشگاهی بیشتر را باید شاهد باشیم و یا از چهرههایی که در مجلس بودند. به هر حال افراد زیادی داریم که در ادوار مختلف در مجلس حضور داشتند اما در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضورشان خیلی کم است. افراد زیادی هستند که این لیاقت و شایستگی را دارند؛ ممکن است یک مقدار زبانشان تند بوده باشد یا دو تا انتقاد به دولتی یا یک مسئولی هم کرده باشند یا فرض کنیم سلیقهشان اصلاحطلبی است؛ اینکه جرم نیست.
آقای منتجبنیا در ادامه میگوید: اگر مجمع تشخیص هم در اختیار یک جریان خاص و یک جناح خاص باشد باز همان یکدستی و یکنواختی به وجود میآید که نتیجهاش حفظ منافع مردم نیست و حفظ منافع یک جناح خاص است. در قوه قضاییه و به خصوص دولت و مجلس آنچه که مورد نظر آقایان است عمدتا منافع جناح خاصی از مردم است نه منافع ملی و مصالح کشور. این در حالی است که نظام متعلق به همه است، متعلق به هشتاد و پنچ میلیون ایرانی است. مردم هم دارای سلایق مختلف هستند؛ اصولگرا، اصلاحطلب و سلایق مختلف دیگر دارند. آنهایی که در درون نظام میگنجند اینها باید در مسئولیتها باشند و آنهایی هم که حتی نظام را قبول ندارند هم به هر حال از جمله صاحبان کشور هستند و در کشور سهمی دارند. باید سهمشان به آنها پرداخت شود و از حقوق اجتماعی محروم نشوند. البته پیشنهاد نمیکنم در مراکزی مانند مجمع تشخیص کسانی وارد شوند که نظام را قبول ندارند ولی آنهایی که نظام را قبول دارند و گرایش اصلاحطلبی دارند نباید به این دلیل کنار گذاشته شوند. اصلاحطلبی هم یک تفکری است که من معتقدم اکثریت جامعه ما این تفکر را دارند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه در توضیحی پیرامون جایگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام در نظام جمهوری اسلامی گفت: فلسفهی تاریخی و انگیزهی تاسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام توسط حضرت امام رفع اختلافنظرها بین مجلس و شورای نگهبان و تامین نیازها و ضرورتهای زمان است. فلسفهی دوم که برای مجمع به وجود آمده مسئلهی مشاورهی رهبری و کانونی که ارجاعهای رهبری را مور بررسی قرار میدهد و به نظر شخص رهبری برساند. مثل برنامههای خاصی از جمله برنامهی هفتم که مورد بررسی قرار میگیرد. مجمع تشخیص مصلحت نظام با این انگیزه به وجود آمد که ضرورتها و نیازهای جامعه شناخته شود و در پیچ و خمهای نقطهنظرهای شورای نگهبان قرار نگیرید و منافع مردم مورد غفلت واقع نشود. من معتقدم که متاسفانه آنطور که باید مجمع نتوانسته جایگاه خودش را حفظ کند و آن نیتی که حضرت امام داشتند و حتی درخواستی که از نمایندگان در دورهی دوم و سوم به حضرت امام داشتیم آن نظریه تامین نشد. گاهی چنین تصور شده که مجمع حق قانونگذاری دارد که ما در همان موقع هشدار میدادیم ما سه قوه بیشتر نداریم و قانونگذاری فقط با مجلس است. مجمع تشخیص مصلحت نظام برای حل مشکلات است نه برای تعارض با قوه مقننه.
وی در ادامه پیرامون عملکرد مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از درگذشت هاشمی رفسنجانی گفت: مسئلهی دیگری که وجود دارد یکنواختی است که در کشور به وجود آمده و این مسئله به خصوص بعد از فوت مرحوم آیتالله هاشمی روی مجمع هم تاثیر گذاشته است. آقای هاشمی شخصیتی داشت که هر کجا میرفت آنجا را تقویت میکرد و دیدگاه مترقی که ایشان داشت نوعا در آن تشکیلات حاکم میشد و یا حداقل مورد بحث و بررسی قرار میگرفت. بعد از فوت آقای هاشمی مجموعهای که در مجمع هستند و با تغییراتی که دوره به دوره به وجود میآید نیروهای خوشفکر و آشنا با نیازهای جامعه در اقلیت محدودند و مجمع تشخیص هم مثل دولت و مجلس و قوه قضاییه دارد یکدست میشود. من فکر میکنم اگر اینطور شود این نهاد فلسفهی وجودی خود را از دست میدهد. فلسفه مجمع تشخیص این بود که در آن افرادی باشند که مرتبط با مردم هستند تا درد مردم را تشخیص دهند و درصدد حل مشکلات باشند وگرنه در شرایطی که مجلس و شورای نگهبان و روسای قوا با هم هماهنگ هستند اگر بخشی از شخصیتهای حقیقی حاضر در مجمع هم با آنها هماهنگ باشند دیگر تغییر و تحولی ایجاد نمیشود و کار لغوی است. در چنین شرایطی چه بهتر که مسیر قانونی طی شود و قوانین به شورای نگهبان ارسال و رد یا تایید شود و مسائل بین مجلس و شورای نگهبان حل میشود.
منتجبنیا در ادامه افزود: اینکه مسائل اختلافی مجلس و شورای نگهبان به مجمع ارجاع داده میشود برای این است که خواست مردم تامین شود. شورای نگهبان یک مجموعهای هستند که شش نفر فقیه محترم در آن حضور دارند که ارتباطشان با مردم بسیار کم است و شش نفر هم حقوقدان هستند که آنها هم در حد یک حقوقدان با مردم ارتباط دارند. برخلاف مجلس که به خصوص در دورههایی که نمایندگان با آرا حداکثری وارد مجلس شدند 290 نفر نماینده ملت و برخاسته از رای مردم هستند که نمایندهی مردم محسوب میشوند و گوش و چشم و زبان مردم خواهند بود. من نگران این هستم که رفته رفته مجمع تشخیص مصلحت هم رفته رفته به عنوان یک نهاد و ارگانی شود که در عرض مجلس و شورای نگهبان باشد و در واقع همان حرف شورای نگهبان و خط مشی شورای نگهبان را دنبال کند. مگر آنکه در مجمع تشخیص مصلحت افراد مختلف و دیدگاههای مختلف در آنجا جمع شوند که یک مسئله ای که به آنجا ارجاع داده میشود، چه قانونی که مورد اختلاف است و چه در موضوع مشورت به رهبری مورد تضارب افکار قراربگیرد. الان من فکر نمیکنم تضارب افکار چندانی وجود داشته باشد چون اکثریت قوی مجمع تشخیص مصلحت همصدا و هماهنگ هستند و با شورای نگهبان هیچ اختلاف نظری ندارند و به سادگی میتوانند با آنها کنار بیایند.
دبیر کل حزب جمهوریت در پاسخ به این سوال که «چه کسانی را بر دورهی جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام پیشنهاد میکند؟»، گفت: بهترین راه این است که در انتخاب دوره بعد یک مقدار با نظر بازتر برخورد شود و افراد مختلفی در مجمع حضور داشته باشند. ما در دورههای گذشته افراد خوبی داشتیم که در دورهی بعد از آنها دعوت نشده است. من نمیگویم آنهایی که ساختارشکن هستند یا نظام را قبول ندارند برای حضور در مجمع دعوت شوند اما حداقل آنهایی که نظام را قبول دارند و در یک چارچوبی میگنجند و قانون اساسی را قبول دارند برای حضور در مجمع تشخیص دعوت شوند تا یک توازنی بین چند نظریه در آنجا به وجود بیاید. من درخواستم این است که در نوع انتخاب اعضای مجمع تشخیص مصلحت تجدیدنظر شود که یکدستی بینشان نباشد و همگی همفکر باشند، بلکه دارای نظرات و دیدگاههای مختلف و سلایق متفاوت باشند تا بهتر بتوانند خواسته های مردم را تامین کنند.
اما از سوی دیگر صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران در پاسخ به سوال خبرنگار انصاف نیوز دربارهی پیشنهاد او برای دورهی تازهی فعالیتهای مجمع تشخیص گفت: ابتدا باید بگویید که مجمع تشخیص مصلحت نظام چه نقشی بر عهده دارد؟! به نظر من مجمع تشخیص یک نام بیشتر نبوده و انگار پارکینگ رجال از کارافتادهی نظام است. بنابراین چه فرقی میکند که آنگلا مرکل در آن عضو باشد یا صادق زیباکلام؟!
علی جنتی، وزیر فرهنگ دولت اول حسن روحانی نیز دیدگاهی مشابه آقای زیباکلام دارد و معتقد است این نهاد اصولا جایگاهی ندارد که فرد شاخصی برای آن معرفی شود.
منصور حقیقتپور، فعال سیاسی اصولگرا اما در پاسخ به این سوال انصاف نیوز گفت: در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیاز به افرادی با توان نظریهپردازی داریم و نه اینکه این مجمع «محلی برای اجتماع بازنشستگان» باشد.
او دربارهی مصداق «افرادی با توان نظریهپردازی» نیز گفت: آقای دکتر علی لاریجانی و امثالهم به درد حضور در مجمع تشخیص مصلحت میخورند.
الهه کولایی، فعال سیاسی اصلاحطلب و نمایندهی مجلس ششم نیز در پاسخ به این سوال که «چه کسانی را برای حضور در دورهی جدید فعالیت مجمع تشخیص مصلحت نظام مناسب میدانید؟»، اسامی این شخصیتهای سیاسی و دانشگاهی را مطرح کرد: محمدرضا عارف، علینقی مشایخی، زهرا شجاعی، شهیندخت مولاوردی، علی شکوریراد، جواد ظریف، احمد خرم، فرشاد مومنی، معصومه ابتکار، طهماسب مظاهری، دکتر ایرج فاضل (رئیس سازمان نظام پزشکی)، محمدرضا واعظ مهدوی، سهیلا پروین، محمدرضا تاجیک، محمود سریعالقلم و…
[انصاف نیوز از طیف گستردهتری از چهرههای سیاسی کشور نیز در این ارتباط نظرخواهی کرد که برخی از آنان تمایلی به اظهارنظر پیرامون این موضوع نداشتهاند]
انتهای پیام
… حسن روحانی و دولت … که کلاه میلیونها خانواده سطح متوسط و پایین کشور را در بورس برداشت و سرمایه های پس انداز کل عمرشون را غارت کرد.
… و حامیان …
اشتباهی منفی دادم اما مثبت هم نمیخواستم بدم 🙂