مسئولیت رسانه در شرایط بحران چیست؟ | گفتوگو با سردبیر هممیهن
سرویس سیاسی انصاف نیوز: یک رسانه در زمان بحران باید چگونه عمل کند؟ آیا باید تمام واقعیت را در بحرانها به مخاطب انتقال داد یا باید مصالحی را در نظر گرفت؟ اتفاقات 10 روز اخیر از جنس کدام بحرانها بود؟ محمدجواد روح، سردبیر روزنامهی هممیهن، یکی از کارشناسان رسانه است که در گفتوگو با انصاف نیوز به این سوالات پاسخ داده است:
انصاف نیوز – ارزيابی شما از رفتار رسانههای داخلی در زمانهای بحرانی از جمله بحرانی كه چند روز گذشته كشور با آن سر و كار داشته، چيست؟
فعالیت رسانهای موثر در شرایط بحران، نیازمند دو بستر درونی و بیرونی رسانه است. در بستر درونی، رسانه باید ظرفیتهای اقتصادی، ساختاری و نیروی انسانی توانمند، حرفهای و با انگیزه را در اختیار داشته باشد تا در شرایط بحران، به شکلی منسجم و بههنگام در میدان حضور یابد و پوشش خبری جامع و منصفانهای از رویداد ارائه دهد. در بستر بیرونی هم، تامین آزادی و امنیت فعالیت رسانهای از سوی ساختار سیاسی الزامی است. یعنی، هم خبرنگار، عکاس و فیلمبرداری که برای پوشش رویداد به میان بحران میرود، باید در آنجا آزادی عمل و امنیت جانی و روانی لازم را در حد مناسبی داشته باشد و هم مهمتر از آن، رسانه و فعال رسانهای پس از پوشش رویداد و انتشار گزارش، عکس و فیلمهای آن در رسانه یا شبکههای اجتماعی با برخوردهایی مواجه نشود که آزادی و امنیت رسانه یا فعال رسانهای را تهدید یا تحدید کند. بنابراین، هر دو بستر درونی و بیرونی باید فراهم باشد. متاسفانه، ما الآن رسانههایی داريم كه حتی اگر آن آزادی و امنیت مطلوب را نيز داشته باشند خودشان توان و ظرفيت كافی را برای پيگيری و حضور در صحنه را ندارند و از رسانههای دیگر کپی میکنند و یا ضدرسانههایی هستند که فلسفه وجودی آنها، وارونهنمایی رخدادهاست. بنابراین، هم خود رسانه باید توانمند و حرفهای باشد و هم نظام سیاسی و نهادهای مسئول آزادی و امنیت لازم را برای خبرنگاران و اهالی رسانه فراهم کنند. یعنی، هم در مکانی که آن تجمع یا حادثه اتفاق میافتد، امنیت و آزادی کنشگران رسانهای باید تامین شود و هم، دستگاههای مسئول که بعضا سوژه انتقاد گزارشگر و رسانه هم هستند، بعد از انتشار گزارش باید با سعهصدر، حق اطلاعرسانی رسانه را محترم بشمارند و فشاری به خبرنگار یا رسانه وارد نکنند.
انصاف نیوز – اطلاعرسانی در زمانهای بحران چه ویژگیهایی دارد؟ رسانهها چه بایدها و نبایدهایی را باید منظور کنند؟
در این زمینه، دو بحث وجود دارد. یکی بحث اطلاعرسانی و دیگری تحلیل و تفسیر که موضعگیری رسانه است. در مورد اطلاعرسانی، رسانه باید آنچه را در صحنهی بحران دریافت میکند، به همراه اطلاعات و مصاحبههای تکمیلی از طرفهای مختلف ماجرا بهشکلی واقعی و بیطرفانه منعکس کند. بنابراین، رسانهها در حوزه اطلاعرسانی باید رویداد بحرانی را کامل پوشش دهند و اخبار مستند و مستدل به مخاطب ارائه دهند.
اما درباره اثرگذاری روی جامعه (چه به شکل دعوت به خویشتنداری هر دو طرف باشد و چه اینکه بخواهد باعث عصبانیت یا تحریک جامعه شود)؛ مساله دیگری است که به حوزهی کار خبرنگار مربوط نیست؛ بلکه حوزهی کار مدیریت و سردبیری و سیاستگذاری روزنامه است که در قالب سرمقاله یا یادداشت اشخاصی که حرفشان در جامعه شنیده میشود، فضای جامعه را به سمت آرامش ببرند یا در قبال روند بحران، تحلیل و موضعگیری کنند. بنابراین، برخلاف توقعی که برخی نهادهای مسئول از خبرنگاران و رسانهها دارند، در وجه اطلاعرسانی رویداد باید یا نبایدی وجود ندارد و تنها معیار در اطلاعرسانی مستند بودن، صداقت و جامعیت گزارشی است که منتشر میشود.
انصاف نیوز – عملکرد رسانههای فارسی زبان خارج از کشور را در این زمانهای بحرانی چطور ارزیابی میکنید؟
رسانههای خارج از کشور دستهبندیها و رویکردهای متفاوتی دارند و نباید همهی آنها را به یک چوب راند. حتی در یک شبکه تلویزیونی، ما خبرنگاران و تحلیلگرانی را میبینیم که وجه حرفهای و مستدل بودن گزارشهای آنها بر وجه تحریکآمیز یا تبلیغاتی آنها غلبه دارد و درعینحال، خبرنگاران و تحلیلگرانی را میبینیم که صرفا از حضور در این شبکهها به دنبال شعار دادن و مطرح کردن خود هستند و حتی ادعای رهبری سیاسی معترضان را دارند و بعد هم، خود را روزنامهنگار معرفی میکنند. در سطح شبکههای ماهوارهای هم، برخی از آنها سعی در اطلاعرسانی نسبتا حرفهای دارند که البته آنها هم جهتگیریهای خاص خود را دارند. اما رویکرد و سیاستگذاری برخی شبکهها صرفا سیاسی و تبلیغاتی است و بهیکمعنا، آنها اصلا رسانه نیستند و فقط به دنبال تندکردن فضا و تحریف واقعیات هستند. متاسفانه، در چند سال اخیر این طیف از رسانههای خارج از کشور قدرت بیشتری گرفتهاند و پرمخاطب شدهاند که بخش مهمی از آن، نتیجه شرایط داخلی کشور و به حاشیه رفتن گفتمانها و راهبردهای میانه است و بخشی هم، ناشی از تقویت جریانهای راست افراطی در اروپا و آمریکا و مخصوصا دوران دولت ترامپ و نیز حمایتهای مالی برخی کشورهای منطقه از این شبکههاست.
در نتیجه این مجموعه شرایط، عجیب نیست که نسلهای جوانتر جامعه ایران که امیدی به بهبود شرایط و تغییر روند زندگی خود چه از بعد اقتصادی و چه بعد فشارهای اجتماعی و سیاسی ندارند، تحت تاثیر چنین شبکههایی قرار میگیرند و بسیار کمتر از نسلهای قبل گوشی برای شنیدن هشدارها و حرفهای جامعهشناسان، سیاستمداران و روشنفکران دارند؛ نتیجه چنین روندی هم طبعا میشود جنبشهای کور و پرهزینهای که الان شکل گرفته است.
اصولا، رسانههای مهم خارج از کشور در بستری شکل گرفتند که بهویژه پس از سال ۱۳۸۸ بهتدریج، بستر فعالیتهای مسالمتآمیز برای تغییر و بهبود شرایط کشور به بنبست برخورد و این وضعیت از سال ۱۳۹۸ بهبعد، بیش از پیش تشدید شد و گفتمان براندازی صدایی بلندتر در رسانههای خارج و مخاطبانی بیشتر در داخل پیدا کرد. وقتی اصلاحطلبی و میانهروی مخاطبان و پایگاه اجتماعی گسترده خود را از دست دادند و امیدی به بهبودخواهی و اصلاحطلبی نماند، طبیعی بود که برخلاف خواست جریان اقتدارگرا که تصور میکرد با حذف این نیروها مردم تابع آنها میشوند، مردم به سمت رفتارهای رادیکالتر و خشنتر بروند و طبیعتا از تحلیلگران و سخنگویان تندروی شبکههایی مثل ایراناینترنشنال تبعیت یا احساس همدلی و همراهی کنند.
انصاف نیوز – چه نکات یا راهکارهایی برای بهبود شرایط اطلاعرسانی کشور بهخصوص در چنین زمانهای بحرانی پیشنهاد میکنید؟
تحقق چنین خواست و انتظاری، کار یک روز و دو روز نیست! اولین قدم و پیششرط تحقق این خواست، این است که شرایط رسانهای کشور باید برگردد به یک فضای آزادانه و توام با اعتماد به رسانههای داخلی.
اینطور نمیشود که روزنامهای مثل کیهان که وجههی رسمی و حکومتی هم دارد، طی یک ماه گذشته در چندین گزارش تیتر یک خود رسانهها و شخصیتهای مطرح رسانهای کشور را مورد هجمه قرار دهد، آنها را مستقيما عامل اسرائيل بداند و هيچ مقام قضائی یا امنیتی هم كوچكترين واكنشی به این تهمتزنیها نشان ندهد؛ آن وقت در شرایط بحران، بیاییم و بگوييم چرا رسانههای مستقل كمكاری میكنند؟ چطور از رسانههایی که عامل اسرائیل معرفی شدهاند، میتوان در زمان بحران انتطار مرجعيت يا اعتبار یا عملکرد بیطرفانه داشت كه بتوانند به كمک سيستم بيايند و در جهت آرام كردن فضا نقشآفرينی كنند؟ انتظارات باید متناسب با واقعیات باشد.
در شرایط کنونی هم، حداقل شرط لازم اين است كه اعتماد به رسانهها و فعالين رسانهای در عمل و نه صرفا در حرف برقرار شود و نابرابریهای موجود بين رسانهها چه به لحاظ آزادی در نشر مطالبشان و چه به لحاظ اقتصادی بين رسانههای خصوصی و دولتی برطرف شود تا بتوان بهتدریج، رسانههایی توانمند، حرفهای و کارآمد در شرایط بحران داشت.
انصاف نیوز – جنس بحرانهای اخیر از نظر نوع فعالیت رسانه با بحرانهایی مثل سیل و زلزله متفاوت است؟
رسانه در هر بحرانی بايد در میدان حضور داشته باشد؛ ولی طبيعتا جنس بحرانها متفاوت است. در بحرانهای سیاسی تعارضهایی وجود دارد که طبعا در بحران ناشی از حوادث طبیعی یا غیرطبیعی وجود ندارد. ما در زلزله نمیبینیم كه خبرنگاری احضار شود برای اينكه چرا اخبار زلزله را پوشش داده؟! اما در مورد یک تجمع یا حرکت اعتراضی، این موارد را میبینیم. چنین برخوردی، ناشی از تفکر و رویکردی است که میگوید رسانه باید ابزار تبلیغاتی سیستم باشد و همهچیز را باید آنطور ببیند که آنها میبینند. درحالیکه رسانه باید نگاه صادقانه، بیطرفانه و جامع خود را در گزارش داشته باشد. حتی در حوزه تحلیل و تفسیر نیز، هر رسانه بنا بر نگاه و رویکردی که به مسائل جامعه دارد و نیز ایدئولوژی و جهانبینی خاص آن رسانه یا جریان سیاسی و فکری، تحلیل خود را ارائه میکند و کسی هم نمیتواند بگويد تحليل فلان رسانه درست يا غلط است. بلکه رسانهها دیدگاههای یکدیگر را نقد میکنند و سیستم سیاسی هم میتواند این تحلیلهای متکثر را تحلیل محتوا و در صورت نیاز، بهرهبرداری کند.
انصاف نیوز – ارزيابی شما از نگاه دستگاههای مختلف نسبت به اطلاع رسانی در زمانهای بحرانی مثل هفتهی گذشته چيست؟
بعضی دستگاهها سعی دارند نگاه تعاملی داشته باشند و بعضی ديد امنيتی بيشتری دارند؛ احساس خطر نسبت به اطلاعرسانی میکنند و ممكن است برخوردهایی را لازم ببينند. اما بهطور کلی، در شرايط بحران نمیتوان انتظار داشت همه درست عمل كنند؛ بلکه پیش از بحران بايد شرایط درست شده باشد. برداشتن تبعیضها، اعتماد به رسانهها، برقراری آزادی، پذیرش حق رسانهها باید در شرایط عادی و غیربحرانی وجود داشته باشد و همه به آن رسیده باشند. اگر چنین شرایطی مهیا شده باشد، در شرایط بحران هم رسانهها و هم دستگاههای مربوطه، به آن عمل میکنند و اگر وجود نداشته باشد، چندپارگی و تشتت بیشتر میشود و ممکن است یک دستگاه امنیتی تصمیم به تعامل با رسانهها بگیرد و دیگری تصمیم به برخورد! بدینترتیب، از آنجا که فهم روشن و مشترکی وجود ندارد، هر نهادی به یک شکل برخورد میکند و در نتیجه، ظرفیتهای رسانهای که میتوانست باعث همافزایی شود، دچار استهلاک میشود و از همین ظرفیت حداقلی هم که وجود دارد، بهدرستی استفاده نمیشود و حتی تعارضات و شکافهایی هم در این حوزه سر باز میکند.
انتهای پیام
من شاعرم .رسانه چی یا خبرنگار نیستم.