خرید تور تابستان

خاطرات هاشمی | «به محسن گفتم رهبری می‌توانند اوضاع را مهار كنند»

انصاف نیوز: بخش‌هایی از خاطرات روزنوشت آیت‌الله اکبر هاشمی در سال ۱۳۷۸ (یکم تا هفتم فروردین) را در ادامه می‌خوانید:

يكشنبه 1 فروردين 1378 

* بعد از نماز و  مراسم تحويل سال، به استماع اخبار  و ديدن گزارش‌ها روي صفحه كامپيوتر پرداختم. در پيام [آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای]، رهبري  و [آقای سیدمحمد خاتمی]، رياست‌جمهوري، با پذيرش مشكلات اقتصادي مردم، اظهار اميدواري براي رفع مشكلات شده، اما راه و برنامه‌اي ارایه نشده.

* بخشي از وقت را صرف مطالعه كتاب «پله پله تا ملاقات خدا»، نوشته دكتر عبدالحسين زرين‌كوب كردم. درباره تاريخ زندگي و انديشه جلال‌الدين محمد بلخي، معروف به مولوي، صاحب مثنوي، نوشته؛ جالب است. 

* فائزه و بچه‌هايش [مونا و حسن]، ديشب اينجا خوابيده بودند. صبحانه را با هم خورديم. عيدي بچه‌ها را دادم؛ هر يك هزارتومان. دكتر حميد لاهوتي، [همسر فائزه] آمد. وضع كار خود و وضع كارخانه توليد نخ و تور كيسه نايلوني و اسفنج را گفت. هفته‌اي سه روز كار مي‌كند. اخيراً صادرات را  به ايتاليا، استراليا و تركمنستان شروع كرده‌اند.

* ظهر مهدي و فائزه و بچه‌ها بودند. عصر به سوي كيش پروازكرديم. در مسير، اكبر صفريان، [مدیرعامل شرکت تعاونی پسته رفسنجان]، وضع شركت تعاوني توليدكنندگان و صادرات‌كنندگان پسته رفسنجان را توضيح داد. صادرات خوب است و با قيمت بالاي ارز، قيمت پسته هم بالا رفته.

* در فرودگاه كيش، آقايان [حمید] ميرزاده و [محمدرضا] يزدان‌پناه، [مديرعامل منطقه آزاد کيش]، به استقبال آمده بودند. شب و عصر در ساحل دريا قدم زدم. هوا خوب است. امسال در استان [هرمزگان]، باران كم باريده، ولي جزيره سبز است. شب، گزارش‌ها را از روي كامپيوتر كيفي – لپ‌تاپ – خواندم.

دوشنبه 2 فروردين 1378   

* بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب در ساحل قدم زدم. منظره طلوع آفتاب بسيار زيبا و شاعرانه جلوه كرد. با مسئول كلوپ ورزشي در كنار پاويون صحبت‌كردم. قايق و جت‌اسكي به مردم كرايه مي‌دهند. چون در محوطه پاويون است، محافظان به خاطر مراعات امنيت، آنها را تعطيل كرده‌اند؛ ناراحت شدم. گفتند چاره‌اي نيست. حفظ امنيت با اين وضع مشكل است. اشتباه سازمان است كه اينجا را به بخش خصوصي واگذار كرده و به فكر انتقال پاويون بوده‌اند، ولي محل جديد آماده نشده است.

سه‌شنبه 3 فروردين 1378 

* در اظهارات آيت‌الله خامنه‌اي، در سخنراني [اول فروردین در صحن امام رضا (ع) در] مشهد، تعریض‌هاي متعددي به مسایل مهم اجتماعي است كه مي‌تواند مخالفت با سياست‌هاي دولت به حساب آيد؛ از قبيل اينكه از اسم آزادي سوءاستفاده مي‌كنند و اينكه اعطای آزادي‌ها از اصول انقلاب است و از اول بوده، يا مشكلات زندگي مردم، جدي است و دولت بايد اولويت را به رفع مشكلات مردم بدهد. 

* با قايق دوموتوره، گشتي روي دريا زديم. آقاي فرازنده، مدير باشگاه تفريحي، خواهش كرد كه برويم؛ به خاطر مشكلي كه براي كارش با حضور ما در پاويون پيش آمده، پذيرفتم. با روي باز اظهارخوشحالي‌كرد و گفت، با توجه به حقي‌كه شما برگردن كشور داريد، با خوشحالي از اين مشكل استقبال مي‌كنيم.

* مديران كيش آمدند؛ بعضي‌ها جديد اند. توضيحاتي دربارة امور فرهنگي و اقتصادي و عمراني و آموزشي دادند. آقاي [محمدرضا] يزدان‌پناه گفت، سال گذشته حدود 35 درصد از برنامه، به‌خاطر عدم تحقق درآمدها اجرا نشده است. دكتر [رضا] داوري اردكاني، [رییس فرهنگستان علوم] هم همراهشان بود؛ خواست ملاقات به اعضاي فرهنگستان علوم بدهم. 

* عصر پياده‌روي طولاني در جزيره كرديم؛ از طريق جنگل‌ تا ساحل جنوبي رفتيم. آقاي موحدي، فرمانده حفاظت همراه بود و با نگراني سئوالات زيادي از وضع سياسي، فرهنگي و اقتصادي كشور و پيش‌بيني حوادث آينده داشت؛ من هم توضيحات و راهكارهايي دادم.

چهار‌شنبه 4  فروردين 1378 

* تمام وقت پيش از ظهر، به مطالعه و قدم زدن گذشت. بچه‌ها سوار بر موج و قايق، در دريا تفريح مي‌كردند. نگران غرق شدن بچه‌هاي موج‌سوار بودم؛ چيزي به شكل موز كه چند نفري روي آن مي‌نشينند، به پشت قايق مي‌بندند و در دريا با سرعت حركت مي‌كنند. هنگام دور زدن قايق، احتمال چپ شدن آن زياد است. عصر در دريا شنا كردم. محسن و عفت از دبي به كيش آمدند. گفتند، دوبي امسال خلوت بوده و كالاها بسيارگران است.

* شب اعضاي شوراي شهر كيش آمدند؛ جديداً انتخاب شده‌اند. گفتند جمع آرای كيش چهار هزار نفر بوده كه خيلي‌كم است. ابهام زيادي در كار و وظايف و اختيارات دارند. معلوم نيست، كيش شهر است يا روستا. شهردار ندارد، بخشدار دارد. سازمان عمران كيش، اعتقادي به شورا ندارد. بودجه‌، ساختمان و امكاناتي ندارند و منابع مالي آينده، برايشان مجهول است.گفتم، سعي كنند با سازمان [عمران کیش] هماهنگ باشند.

* امروز جمعي از حجاج در حال طواف، عليه آمريكا و اسرایيل شعار داده‌اند و با آمدن نيروهاي امنيتي عربستان، آرام شده‌اند. اسرایيلي‌ها مي‌خواهند بگويند، اينها ايراني‌اند.

پنج‌شنبه 5  فروردين 1378 

* ديشب ساعت هشت شب به وقت گرينويچ، حمله به صربستان آغاز شده. ده‌‌ها مركز حساس را با بمب و موشك زده‌اند و دو هواپيماي بی- 52 آمريكا هم كه از ديد رادار مستورند، درحمله شركت دارند. هشت كشور آمريكا، انگليس، اسپانيا، ايتاليا، آلمان، فرانسه، هلند وكانادا اعلان كرده‌اند، در عمليات شركت دارند. روسيه نماينده خود در ناتو را فراخوانده؛ چين، هند و مكزيك هم مخالفت كرده‌اند. جلسه شوراي امنيت [سازمان ملل]، بدون اخذ تصميمي پايان يافته. دبيركل سازمان ملل ضمن تأييد اصل عمليات، گفته است كه بايد با شوراي امنيت هماهنگ مي‌شد. صربستان ادعا كرد كه دو هواپيماي ناتو را ساقط كرده، اما تأييد نشده است. افكار عمومي جهان، با توجه به خشونت‌هاي صرب‌ها در بوسني و كوزوو، مخالفتي با اين اقدام ناتو ندارد. كشورهاي اسلامي و منجمله ايران هم راضي هستند؛ به خاطر مسلمان مظلوم بودن آلباني‌تبارهاي كوزوو؛ نگراني از تكرار تاريخ بوسني. گرچه به صورت ظاهر با حمله نظامي مخالفت خواهد شد.

* سه نفر از انتشارات الهُدي آمدند. مركزي براي فعاليت جهاني در كيش، براي معرفي و تبليغ فرهنگ ايران و انقلاب تأسيس كرده‌اند و گفتند استقبال خوبي از نمايشگاه‌شان شده كه اكنون داير است. از من خواستند كه به سازمان [عمران کیش] بگويم، حمايت‌شان كنند. 

* ظهر ملكه- همشيره‌زاده – و جمعي از بستگان میهمان بودند. به مناسبت ازدواج محمد، فرزندش با دختر حسين سالاري- همشيره‌زاده  ديگر- به كيش آمده‌اند. ملكه، مادر شهيد است و روحيه خوبي دارد. با محسن مقداري دربارة شرايط سياسي كشور و احتمالات مختلف آينده انقلاب صحبت‌كرديم. گفتم، رهبري مي‌توانند اوضاع را مهار كنند و … 

جمعه 6  فروردين 1378 

* بعد از نماز، مقداري در ساحل قدم زدم. مه فضاي جزيره كيش را پوشانده؛ تاكنون  كيش را اين طور با مه نديده بودم. ماهي‌هاي زيادي به كنار ساحل آمده بودند و دريا مقدار  زيادي از فضولات دريا را كه به صورت گياهان ژله است، به ساحل آورده است.

پيش از ظهر از چند طرح به ثمر رسيده كيش بازديدكردم؛ يك پاساژ و سه هتل و قنات. با آقايان سيدمحمد خامنه‌اي و [مهدی] كروبي و [محمدرضا] عباسي‌فرد مذاكره كردم. با مديران كيش، دربارة قيمت قرارداد تأمين آب شيرين بحث كردم؛ به نظر مي‌رسد، گران است. 

شنبه 7  فروردين 1378

* به دفترم رفتيم. چند گروه از مديران كشور، براي ديدن عيد نوروز آمدند. با آقاي [مرتضی] محمدخان، [معاون اقتصادی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام]، درباره طرح نيشكر اهواز و با آقاي [حسین] كمالي، [وزیر کار و امور اجتماعی] درباره مشكل اشتغال و با آقاي [جلیل] بشارتي، [رییس دفتر امور مناطق محروم ریاست‌جمهوری]، درباره طرح‌هاي مناطق‌محروم صحبت‌كردم. بعضي‌ها گفتند، گران‌شدن زياد هزينه‌ها و آثار آن بر سايركالاها، باعث رنجش توده مردم شده است. با آقاي [سیدمحسن] يحيوي، [عضو شوراي عالي نظارت بر انتخابات شوراها]، در مورد اشكالات شيوه نظارت بر انتخابات صحبت‌كردم. دكتر [عباس] شيباني، [نماینده تهران]، درخواست داشت كه به فاطي بگويم، چند دستگاه دياليز كليه به مراكز درماني برساند. عصر سري به ادارات مربوط به دفتر ریيس مجمع [تشخیص مصلحت نظام] زدم و با آنها مذاكره كردم؛ اتاق‌هايشان كوچك و فضاي كارشان تنگ است.

منبع: کتاب «حضور و انصراف»؛ خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۸

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا