گزارش میدانی – ۱ | مردم «انقلاب» میخواهند؟
محمد توکلی، انصاف نیوز: «آیا میتوان اعتراضات 1401 را یک انقلاب نامید؟» این پرسش از جمله سوالهایی است که در هفتههای اخیر و پس از فروکش کردن ناآرامیهای خیابانی، در هنگام بررسی رخدادهای پس از مرگ ابهامآمیز مهسا امینی در محافل مختلف دانشگاهی و پژوهشی مطرح شده است. این سوال را با مردم در میان گذاشتهایم و از آنها پرسیدیم که آیا به وقوع «انقلاب» دیگری تمایل دارند یا خیر؟
این گزارش میدانی که خلاصهای از آن در پی میآید در استانهای آذربایجان شرقی، اصفهان، تهران، خراسان، خوزستان، قم و مازندران در طول یک ماه گذشته تهیه شده است.
مردم نان میخواهند
جوانی 26 ساله که میگوید اهل ایرانشهر سیستان و بلوچستان و بیکار است و برای یافتن شغلی به تهران آمده در پاسخ به این سوال انصاف نیوز که «آیا مردم انقلاب میخواهند؟» گفت: مردم نان میخواهند، با انقلاب کردن یا بدون انقلاب کردن اصل ماجرا نان است. من نه ماهواره دارم نه فرصتی برای تماشای آنها را در زندگیام داشتهام اما این را میفهمم که نان ندارم، نه در این چند ماهی که تهران بودم و دنبال یک کار آبرومند میگشتم و نه وقتی در بلوچستان بودم هیچ وقت در این درگیریها شرکت نکردم اما این را میدانم که بیشتر این مردم مشکل اقتصادی دارند و اگر ناراحت هستند به همین خاطر است که نانشان را بریدهاند. واقعا مسئولان نمیدانند وضعیت مردم چطور است که این سوالها را از ما میپرسید؟!
ببینید چه افتضاحی به بار آوردهاند
محسن، 25 ساله که دانشجوی دانشگاه تهران بوده و به شکل پاره وقت در یک کتابفروشی در حوالی میدان انقلاب مشغول کار است، میگوید: من نمیدانم مردم چه میخواهند اما از طرف خودم میتوانم حرف بزنم که خواستهی مشخص من آزادی است. الان ما در ایران در حد کشورهای همسایه هم دیگر آزادی نداریم و این وضعیت برای کشوری که این همه ادعا دارد واقعا زشت است. مثلا همین وضعیت اینترنت در ایران را ببینید، اینجا که پایتخت است وضعیت اینطور شده وای به حال جاهای دورافتاده! ببینید چه افتضاحی به بار آوردهاند؛ این آقای رئیسجمهور که زمان انتخابات از اینترنت فوق پر سرعت برای گیمرها میگفت حالا کاری کرده که از دانلود یک فایل پی دی اف و یا باز کردن یک عکس هم عاجز ماندهایم. اگر این مسائل با انقلاب کردن حل میشود چه بهتر که مردم انقلاب کنند ولی من بعید میدانم که با انقلاب هم این وضعیت ما حتی از کشورهای همسایه هم بهتر شود.
چرا دنبال دردسر میگردید؟!
یک سرباز راهور ناجا که اهل یزد است و خدمت سربازی خود را در تهران میگذراند در پاسخ به سوال این گزارش میگوید: چرا دنبال دردسر میگردید؟! مردم ناراضی هستند اما حرف زدن دربارهی اینجور چیزها هم برای من هم برای شما دردسر درست میکند. پدر و پدربزرگ من هر دو روحانی هستند ولی آنها هم وقتی حرف میزنند با اینکه خیلی احتیاط میکنند اما معلوم است که از وضعیت مملکت دیگر راضی نیستند. مسئولان کشور هم حتما در خانههایشان این حرفها را از نزدیکان خود شنیدهاند و برای همین خیلی عجیب است که هیچ کاری برای حل مشکل مردم نمیکنند.
وضعیت با انقلاب هم درست نمیشود
مسعود، رانندهی تاکسی که 65 ساله و اهل تهران است با اشاره به انقلاب 57 میگوید: این وضعیت، چه خوب باشد چه بد، نتیجهی همان انقلاب امثال ما است، اگر فکر میکنید انقلاب کردن خوب است دوباره انقلاب کنید ولی من با تجربه و درسی که از زندگی گرفتم تقریبا دیگر مطمئن شدهام که وضعیت کار و زندگی ما و بچهها و نوههایمان دیگر با انقلاب هم درست نمیشود.
مسئله را اشتباه طرح میکنید
مالک، پیشنماز مسجدی در جنوب شرق تهران است، او در پاسخ به سوال خبرنگار انصاف نیوز میگوید: مسئله را اشتباه طرح میکنید، مسئلهی امروز جامعهی ما انقلاب نیست، مسئلهای که با آن درگیر هستیم فرهنگ مردم است. تا زمانی که فرهنگ و اخلاق حاکم بر جامعه امروز ایران سامان نیابد انقلابی به بزرگی انقلاب اسلامی هم نخواهد توانست مشکلات را از پیش روی ملت بردارد. ما به انقلاب اخلاقی نیازمند هستیم و نه انقلاب سیاسی. تقلیل آنچه که در کشور شاهدیم و مشکلات موجود اقتصادی به نظام و مسئولان آن نشانی نادرستی است که سیاستمداران چپ و راست به مردم میدهند. مسیر صحیحی که حلّال مشکلات خواهد بود انقلاب در حوزهی فرهنگ و اخلاق است.
مردم انقلاب اسلامی را میخواهند؛ نه انقلاب اینترنشنال
یک زن میانسال که معلم است و در مشهد زندگی میکند دربارهی «انقلاب» میگوید: مردم انقلابیها را دوست دارند و به ارزشهای انقلاب پایبند هستند به همین دلیل هم هست که آقای رئیسی بر خلاف آقای روحانی در جامعه محبوبیت بالایی دارد و یا علاقهای که همهی مردم به رهبری و امام دارند هم از همین جا سرچشمه میگیرد. مردم انقلاب اسلامی را میخواهند و نه انقلاب اینترنشنال و بی بی سی.
شما که اینها را نمینویسید
یک دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد میگوید: شما که اینها را نمینویسید اما من حرفم را میزنم که به گوش مسئولان بالا برسانید. بله، انقلاب میخواهند چون از وضع موجود دیگر خسته شدهاند. و از آن طرف هم راهی جز همین مسیر پیش روی آنان قرار داده شده؟ ما بهبود شرایط را میخواهیم و به آن هم خواهیم رسید.
فقط کمی آزادی میخواهیم
دختر نوجوانی که اهل مشهد است میگوید: ما حجاب اجباری نمیخواهیم، و این خواسته اصلا هم سیاسی نیست. ما فقط کمی آزادی برای زندگی کردن به شکلی که خودمان دوست داریم میخواهیم، همین. این انقلاب است؟!
زیر قولشان زدهاند
مصطفی، کشاورز آبادانی که برای زیارت به مشهد آمده است، در واکنش به سوال این گزارش میگوید: آقا! به همین امام رضا قسم، ما کاری به کار سیاست و این مسئولان مملکت نداریم اما وقتی قول میدهند و مرد عمل به آن نیستند معلوم است که خون مردم هم به جوش میآید و به خیابان میآیند. میخواهی اسمش را انقلاب بگذار یا هر چه، ما که کاری به کار مسئولان نداشتیم، آنها قول دادند وضع مملکت را از این رو به آن رو میکنند و حالا زیر قولشان زدهاند. کجای اعتراض کردن به بدقولی اینها انقلاب است؟!
باید مثل ابتدای انقلاب برخورد شود
خیاطی اهل قم میگوید: حتی اگر مردم هم انقلاب بخواهند یک تب زودگذر است که بهخاطر جوّ رسانههای خارجی ایجاد شده و وقتی تب آن بخوابد و از این احساسات خارج شوند میفهمند مسیری که رفتهاند خطاست و به نظام برمیگردند. با آنهایی هم که بعد از پایان قضایا سر موضع خودشان بمانند باید مثل ابتدای انقلاب برخورد شود.
مسئولان کار مردم را به خیابان میکشانند
یک روحانی که در کتابفروشی حوالی حرم حضرت معصومه در قم مشغول فعالیت است در پاسخ به سوال «آیا مردم انقلاب میخواهند؟» گفت: اینکه مردم چه میخواهند یا نمیخواهند را نه من میتوانم تشخیص دهم و نه مسئولان و نه رسانهها. ممکن است هر رسانهای به فراخور جناح سیاسی که برای آن فعالیت میکند بخشی از نظرات را پررنگتر جلوه دهد و یا مسئولان یا من بر مبنای تمایلات سیاسی و یا حتی نفسانی یا هر چه دیدگاه خود را با عنوان نظر مردم برای جامعهی هدف خودمان مطرح کنیم. اما واقعیت این است که هیچکدام از اینها قابل اتکا نیست و تنها زمانی میتوانیم از نظر مردم سخن بگوییم که رفراندومی برگزار شود. اتفاقا در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز چنین ظرفیتی وجود دارد و بسیار عجیب است که مسئولان کشور همچنان نمیخواهند از چنین ظرفیتهایی هیچ استفادهای کنند و خودشان کار مردم را به خیابان میکشانند.
مردم ثبات میخواهند نه انقلاب
کارمندی اهل اصفهان میگوید: مردم ثبات میخواهند نه انقلاب. هر چیزی که این ثبات را از بین ببرد با مخالفت بیشتر مردم روبرو خواهد شد. در اتفاقاتی که سال 88 افتاد هم تا زمانی مردم در خیابان بودند که ثبات به خطر نیفتاده بود و بعد از اینکه به سمت بی ثباتی رفت همه کنار کشیدند و کسی نماند. دلیل آن هم واضح است، به هر حال مردم زندگی با ثبات را با وجود همهی سختیهایی که در کشور وجود دارد به زندگی بی ثباتی که وعدهی آیندهی روشنی هم در آن داده شود ترجیح میدهند. سال 57 هم یک تجربهای بود که بی ثباتی چه نتایجی خواهد داشت. جنگ و نابسمانیهای اقتصادی و اجتماعی بعد از آن هم از اثرات بی ثباتی بود.
خیلی هم شلوغ نشده بود که بگوییم مردم انقلاب کردند
یک زن خانهدار در اصفهان میگوید: انقلاب برای زمانی است که نتوانیم با رای دادن خواستههایمان را پیش ببریم. تا وقتی که انتخابات هست چرا باید به سمت انقلاب رفت. شبکههای خارجی خیلی تبلیغ میکنند که در ایران انقلاب شده اما تا جایی که من دیدهام اگر هفتههای اول را کنار بگذاریم خیلی هم شلوغ نشده بود که بگوییم مردم انقلاب کردند.
ممکن است اتفاقات بدی بیفتد
یک استاد نجار در خوزستان میگوید: مردم از اینکه تبعیض میبینند خسته شدهاند و برای همین اعتراض میکنند. اینکه در آخر نتیجهاش انقلاب میشود یا نه قابل پیشبینی نیست اما به هر حال مردم ناراضی شدهاند و این هم فقط برای ماجراهای چند ماه اخیر نیست و حداقل از سال 96 که موسسات پولهای ما را خوردند ادامه دارد و هر دفعه هم به شکلی خودش را نشان میدهد. مسئولان که بی توجهی میکنند شرایط سختتر میشود و ممکن است اتفاقات بدی هم بیفتد به ویژه در کشوری مثل کشور ما که دشمن هم کم ندارد.
انقلاب ضرورتا نمیتواند شرایط را بهبود بخشد
یک عضو هیئت علمی دانشگاه در اهواز گفت: با نگاهی به نتایج انقلابها در جهان میتوان به این نتیجه رسید که شاید در ابتدای امر رهبران و یا حامیان یک انقلاب اهداف متعالی را در دستور کار قرار دهند اما علیالاغلب در هنگام عمل با محدودیتهایی برای اجرای آن ایدهآلها مواجه خواهند شد. به همین علت حتی اگر اکثریتی از مردم هم خواستار وقوع انقلابی دیگر در ایران شوند ضرورتا وقوع چنین رخدادی نمیتواند شرایط را بهبود بخشد و به دلایل گوناگون ممکن است خطراتی همچون تجزیه و فعال شدن بیش از پیش گروههای مسلح را شاهد باشیم.
معلمی اهل تبریز در پاسخ به سوال این گزارش میگوید: انقلاب در سالهای اول آن فضای خیلی صمیمی بین مردم ایجاد کرده بود و جدای از مسائل سیاسی مردم با هم همدل و مهربان شده بودند. اگر منظور از انقلاب کردن بازگشت به چنان فضاهایی است همه موافقند اما برای تغییر سیاسی نمیدانم نظر مردم به کدام سمت باشد.
کسی به شما نظر واقعی خودش را نخواهد گفت
یک دانشجوی علوم سیاسی که به گفتهی خودش برای تحصیل از یکی از روستاهای کردستان به تبریز آمده است، میگوید: پرسیدن این سوال از مردم کار بسیار غلطی است، چون کسی به شما نظر واقعی خودش را نخواهد گفت. و در نتیجه نمیتوانید واقعیتی که در جامعه وجود دارد را متوجه شوید. مردم از حرف زدن میترسند، شرایط به شکلی شده است که افراد با خانواده و نزدیکان خودشان هم نمیتوانند راحت صحبت کنند و نظر واقعی خود را به دلایل مختلف پنهان میکنند. در نتیجه یا خلاف واقعیت صحبت میکنند یا اصل خواستههایشان را مطرح نمیکنند. من هم بهخاطر همین ترسها نمیتوانم نه اسمم را بگویم، نه نظر واقعی خودم دربارهی این سوال. حتی در شبکههای اجتماعی مثل توییتر و اینستاگرام هم مجبور هستیم با اکانت فیک حرف بزنیم که دچار دردسر نشویم.
یک پزشک که در غرب مازندران مشغول فعالیت است میگوید: من فکر میکنم که اغلب مردم دنبال انقلاب نباشند اما اگر به خواستههای حداقلی اقتصادی که دارند توجه نشود و سیاستمداران منفعت شخصی خود را به خواست جمعی مردم ترجیح دهند این اکثریت در برابر آن عدهای که به دلایل مختلفی راه نجات را در انقلاب میبینند منفعل خواهند شد و ممکن است کشور به وضعیت بدتری از وضعیت امروز برسد.
پایان بخش نخست
[عبدالله صامتی، صدرا جمشیدیان، شروین و شیرین شیرانی در تهیهی این گزارش کمک کردهاند]
انتهای پیام
حرفهای خوبی البته می دانم که مجبور بودید مقدار زیادی هم سانسور وشاید هم مصاحبه شونده گان ….
چرا حاشیه می روید؟ چرا حرف راست و حرف حق را نمی گویید؟ چرا گزینشی مصاحبه ها را منتشر می کنید؟ اجازه دهید خواسته مردم را برای شما در چند خط عرض کنم:
1- مردم آزادی واقعی می خواهند
2- مردم خواهان صداقت و روراستی و پاکدستی مسئولان کشور هستند
3- مردم خواستار برقراری ارتباط دوستانه با تمامی کشورهای جهان هستند
4- مردم خواهان صلح و دوستی با تمامی ملل هستند
5- مردم خواستار ثبات اقتصادی و برابری همه آحاد ملت در برابر قانون هستند
6- مردم خواستار آزادی واردات و صادرات با تعرفه مناسب و عدم کلاهبرداری حکومت از ملت هستند.
این خواسته های ملت است. اسمش را هر چه می خواهید بگذارید. اگر حکومت مستقر بتواند به این خواسته ها جامه عمل بپوشاند (که بسیار بعید است) می تواند به حیات خود ادامه دهد وگرنه باید جای خود را به حکومت دیگری که شایسته است بدهد.
اگر منظور از آزادی مثل حیوان ها لخت در هم بلولیم پیش کش خودت آقا ولی آزادی واقعی بله که هر فردی در جامعه احساس راحتی کند نه مورد تجاوز و هتک حرمت یا خانوم ها وسیله تبلیغات و رسیدن آقایان به خواسته های مادی شان و اینکه تساوی مرد و زن در مشاغل بلکه هر کسی به فراخور و قابلیت ذاتی بر سر کاری مناسب با توانایی خود باشد بسیار عالی است روسری از سر زن محجبه کشیدن آزادی است ولی روسری گذاشتن خانوم روسپی که موجب بهم ریختن کانون خانواده و معضلاتی که خود غربی ها گرفتارش هستند عدم آزادی است واقعا که!!!
مردم ظلم را نمیخوان حالا اول تلاش میکردن اصلاح بشه نشد تظاهرات سکوت میکردن تو ۸۸ که جوابشون باتوم بود نویسنده ها کتاب مینوشتن که …. بعد به این نتیجه میرسن که باید انقلاب کنن هر چند که انقلاب ممکنه ضررهای خودش رو داشته باشه
وقتی فضارو ایجاد می کنن وقتی روزنامه ها رو میبندن خط دادن اخبار میفته دست یک طرف دیگه حالا میخواد بی بی سی باشه میخواد منوتو باشه میخواد ایران اینترنشنال باشه یا میخواد یک شبکه ای باشه که هنوز تاسیس نشده.
وقتی نه فضای سیاسی بازه نه اجتماعی و نه اقتصادی مردم چه باید بکنن
سال ۱۴۰۰ تو انتخابات حداقل ۵۵ درصد واجدین شرایط (رای سفید و عدم رای) گفتن که ما نمیخوایم ... وگرنه به همون همتی هرچند ضعیف رای میدادن
وقتی اصل دین رو ول میکنن و میچسبن به چیزی که درجه صد اون دینه
وقتی ربا، دزدی، دروغ و…. عادی میشه ولی تار موی زن پیرهن عثمون
خاتمی و موسوی هم حتی به زبون بی زبونی میگن نمیشه اصلاح دیگه مردم بهشون هجوم میارن و دلیل خیلی مهمی داره اونم حمایت از روحانی و لاریجانی بود که درسته نتایج مثبتی داشت اما اتفاقاتی که سر قضیه بورس و آبان ۹۸ افتاد از چشم اصلاح طلبا هم دیده شد یا وقایع سال ۶۷ هم با صحبت های موسوی از چشم اون هم دیده میشه
واله بعضى حرفها قابل تامل است و آدم را به فکر فرو مى برد و از خودش سئوال مى کند مبادا انقلاب دوباره توسط عده اى اقليت به سرقت برود.