وقتی زنان رزمنده موهایشان را کوتاه کردند
تعدادی از بانوان رزمنده دفاع مقدس در نشست «روایت زنانه از جنگ؛ روایت خاطره از ۴۵ روز محاصره خرمشهر و پس از آن»، با بیان خاطراتی از آن دوران، بر ثبت تاریخ شفاهی زنان رزمنده تاکید کردند. این نشست با حضور شهلا طالبزاده، صباح وطنخواه و فاطمه جهانآرا، در سالن فرهنگ کتابخانه ملی برگزار شد.
به گزارش دریافتی انصاف نیوز، در ابتدای این مراسم فخرالسادات محتشمی پور، با بیان اینکه این برنامه به پیشنهاد انجمن زنان پژوهشگر تاریخ، موسسه بهار خرمشهر و موسسه راز (رسانه اندیشه زن)، برگزار میشود، گفت: این نشست از معدود برنامههایی است که انجمن زنان پژوهشگر تاریخ به صورت مشترک برگزار میکند که از این کار بسیار خوشحال هستیم.
او ادامه داد: قطعا روابطی که نهادها و سازمانهای غیر دولتی با یکدیگر برقرار میکنند، موجب هم افزایی آنها خواهد شد.
محتشمیپور با اشاره به «روزهایی که وطن ما مورد هجوم وحشیانه دشمن قرار گرفت»، تصریح کرد: در سالهای جنگ مصائبی بر جهان رفت؛ چرا که امروزه مسائل یک کشور تنها به خود آن کشور مربوط نمیشود و همسایههای آن نیز از جنگ متاثر میشوند و تبعات جنگ در هر کجای دنیا، دامنگیر جهانیان می شود.
در ادامه فاطمه جهانآرا، خواهر شهیدان جهانآرا با اشاره به تاسیس موسسه بهار خرمشهر در سال ۸۱، گفت: این تشکل ابتدا از خانههای پرمهرمان آغاز شد که مخفف بانوان هم آوای رشد است. کار ما با خاطره گویی و آگاه شدن از وضعیت همشهریانمان در شهرهای مختلف آغاز شد.
او با بیان اینکه طی این سالها تلاشهای زیادی در این موسسه انجام دادیم، که اولین تلاشمان ایجاد منطقه آزاد تجاری در دوره اصلاحات بود، اظهار کرد: از سال ۸۸ شروع به شناسایی ایتام و خانوادههای بد سرپرست و بیسرپرست کردیم که تا الان ۸۰۰ نفر از این خانوادهها را تحت پوشش داریم. همچنین دورههای کارآفرینی داشتیم که تا امروز نیز ادامه داشته است.
خواهر شهیدان جهانآرا با بیان خاطراتی از زمان جنگ تحمیلی گفت: دو واقعه خیلی مهم در کشور ما انجام شد که یکی انقلاب اسلامی و دیگری جنگ بود. زمانی که انقلاب پیروز شد برادرم علی و زمانی که خرمشهر آزاد شد، محمد به شهادت رسیدند. در این دو واقعه مهم برادرانم شهید شده بودند و امیدوارم ما و دوستان بتوانیم راهشان را ادامه دهیم.
شهلا طالبزاده نیز در ادامه این برنامه به بیان خاطراتی از دوران دفاع مقدس پرداخت. او گفت: پس از انقلاب اسلامی و آشنایی ما با تفکر امام (ره) ایشان فرمان ارتش بیست میلیونی را صادر کردند. پس از گذشت مدتی شرایط سختی پیش آمد. عراقیها در آبادان و خرمشهر حضور داشتند و کسی نمیدانست که چه کسی دشمن و ستون پنجم و چه کسی خودی است. به همین دلیل ما از خانه بیرون نمیآمدیم.
این رزمنده دوران دفاع مقدس، با بیان اینکه پس از پایان این جنگ، اعلام کردند کسانی که دوره بسیج را گذراندند بیایند و دوره سپاه ذخیره را بگذرانند، اضافه کرد: دوره که تمام شد رادیو اعلام کرد خواهرانی که این دوره را گذراندند به پایگاه ها بیایند و خودشان را معرفی کنند. در خرمشهر گفتند که احتمال حمله زیاد است و اسلحه کم داریم. از همان شب عراق شروع به زدن کرد و فردای آن روز به شهر زد. روزهای اول هر روز حدود ۴۰۰ شهید میدادیم.
طالبزاده با بیان اینکه نگهداری مهمات در خرمشهر به من و تعدادی دیگر از خواهران رزمنده سپرده شد، عنوان کرد: خیلیها سوال میکنند که آیا شما میترسیدید که باید بگویم بله؛ زمانی که به ما میگفتند تکاورهای عراقی وارد شهر میشوند، با این که قرار بود پاس بدهیم اما وحشت میکردیم. شبی که خیلی حملاتشان شدید شده بود، دور خودمان مهمات قرار دادیم و حتی عدهای این مهمات را به خودشان میبستند.
او تصریح کرد: همان شب بود که به ما گفتند اینجا لو رفته و باید مقر را خالی کنیم. ما را سمت دیگر رودخانه و محلی به نام کوی بهروز بردند و در یک مدرسه جا دادند. همه مهمات را در یک کلاس گذاشتیم و بیرون آمدیم. ما در جویها سنگر میگرفتیم و حتی میخوابیدیم و گاهی برادران رزمنده به ما سر میزدند.
این رزمنده در ادامه خاطراتش گفت: این منطقه هم پس از مدتی لو رفت و مهمات را به بیابانهای وسط آبادان و خرمشهر بردیم. خاکریزهایی را درست کردند که امکانات زیادی هم نداشتیم. حتی آب کافی برای سرویس بهداشتی و شستوشو وجود نداشت. در نتیجه همه خواهران تصمیم گرفتند که موهایشان را کوتاه کنند تا حداقل برای شستوشوی سر به آب نیاز نداشته باشیم.
در پایان این نشست نیز سخنرانان به سؤال حاضران پاسخ گفتند. در این جلسه از سوی مؤسسات برگزارکننده مراسم بر ضرورت ثبت این خاطرات و نیز تاریخ شفاهی زنان رزمنده و ایثارگر تأکید شد.
انتهای پیام
دوران جنگ برای افرادی که در آن دوران بوده اند همواره با سختی و درد همراه است. از دست دادن عزیزان و نیز وحشت همیشگی زندگی را برای مردم تلخ نموده بود.