سرنوشت تلخ پیروز و غم مردم
شریفییزدی، جامعه شناس طی یادداشتی در جهان صنعت نوشت:
دیروز صبح «پیروز» آخرین فرزند از سه توله به دنیاآمده «ایران» که به دلیل اشتباه تیم پزشکی و دست زدن به بدنشان بعد از عمل سزارین زودرس از سوی مادر طرد شده بود، پس از ده ماه و بر اثر بیماری کلیوی که میتواند ناشی از عوارض تصمیمات اشتباه بدو تولد این تولهیوزها در خوراندن شیرخشک نامناسب یا استرسهای ناشی از زندگی در اسارت باشد، قصهاش را به پایان برد. پیروز و احتمال انقراضش، بخشی از بزرگترین دغدغه تعداد زیادی ایرانی شده بود که متاسفانه به پایانی غمانگیز ختم شد. انتشار خبر مرگ او به قدری جانکاه بود که تمام آحاد جامعه را تحت تاثیر قرار داد. البته شخصا از توجهات افکار عمومی نسبت به مرگ پیروز خوشحال شدم، چراکه میزان توجهات افکار عمومی نسبت به محیطزیست و حیاتوحش ستودنی است. این در حالی است که ۲۰ سال پیش در جامعه چنین حساسیتی نسبت به محیطزیست و حیاتوحش نداشت، اما این روزها نگاه افکار عمومی نسبت به حفظ گونههای جانوری کشور یک پیروزی بزرگ تلقی میشود. همچنین مردم متوجه شدهاند برای حفظ کیان تمدنی و توسعه پایدار باید حساسیت بیشتری نسبت به حیاتوحش و محیطزیست کشور نشان داد.
با این حال پیروز زمانی متولد شد که خبرهای تلخ از جمله تورم و مشکلات اقتصادی جامعه را احاطه کرده بود. پیروز در همان دوران به یکی از قهرمانان ملی مردمی تبدیل شده بود. قهرمانی که این روزها در دل میلیونها ایرانی جا خوش کرده بود. از لحاظ آسیبشناسی اجتماعی انسانها به نقطه اتصالی نیاز دارند تا به آن افتخار کنند و تسلیخاطرشان باشد. چراکه این روزها به دلایل اقتصادی تابآوری جامعه کاهش یافته است. انتشار هر خبر تلخی میتواند احساسات مردم را به راحتی جریحهدار کند، زیرا اخیرا فشارهای ریز و درشت زیادی به مردم تحمیل شده است. به همین دلیل افکارعمومی دچار بههمریختگی و اضطراب شده است. حال یکی از قهرمانان ملی مردم با ناکارآمدی دولت و به خصوص سازمان محیطزیست جان خود را از دست داد. ایرانیها مدتهاست که یک قهرمان ملی ندارند. یک نقطه اتصال برای اینکه بدون ترس دوستش داشته باشند. حال با از دست دادن پیروز ضربه سنگینی به جامعه وارد شده است؛ جامعهای که خود درگیر هزاران مشکل ریز و درشت است. مردم احساس شادمانی ماندگاری ندارند، پیروز در روزهای سختی به دنیا آمد و نویدبخش ایرانیها شد و اما در کوتاهترین زمان هم ما را ترک کرد. احساس شادمانی ایرانیها در این مورد به قدری کوتاه بود که دیروز بذر یأس و ناامیدی در جامعه پاشیده بودند. تمام این موارد در حالی است که طی سالهای گذشته گروهی از فعالان محیطزیست بارها درخصوص نابودی بخش بزرگی از حیاتوحش هشدار دادهاند، اما تاکنون گوش شنوایی برای این هشدارها وجود نداشته است. بنابراین اگر حساسیت جامعه نسبت به حیاتوحش به همین منوال پیش رود از تخریب محیطزیست و شکار گونههای نایاب جانوری جلوگیری میشود. با اینکه پیروز یکی از قهرمانان ملی ۸۵ میلیون ایرانی شده بود اما مرگ این یوزپلنگ هم تلنگری به افکارعمومی وارد شده است. از طرفی بار دیگر ناکارآمدی دولت و سازمان محیطزیست برای همه عیان شد. قطعا سازمانی که با کمترین بودجه از گرانبهاترین گونههای جانوری ایران حفاظت میکند، در اولویت دولت نیست. اما سازمان محیطزیست به دلایل مختلف نتوانست برای نگهداری و درمان پیروز از دامپزشکان حاذق بینالمللی استفاده کند تا چنین اتفاقی رخ ندهد. وقتی تصاویر «آذر» و «توران» بر پشتبام سازمان محیطزیست برای هواخوری در رسانهای منتشر شد، میزان تخصص مسوولان سازمان محیطزیست به طور کلی مشخص شد. طبیعتا اولویتهای آنها با دغدغههای مردم متفاوت است.
انتهای پیام