سنجش روایتهای دولتی از مسأله دلار
رضا صادقیان در روزنامه همدلی نوشت: برجستهترین رویکرد برای سنجش روایتهای درست از نادرست درباره به وقوع پیوستن تحلیلهای ارایه شده، پیشه کردن صبر و گذر زمان است.
یک: در زمانه تحصیل یکی از اساتیدمان که انحصار ارائه تحلیلهای خاص و ترسیم چشماندازهای خاصتر در حوزه خاورمیانه و آمریکا را در اختیار داشت، پس از کسب کرسی ریاست جمهوری توسط بارک اوباما میگفت: «مطمئن باشید تا سال آینده اوباما به دلیل اینکه اولین رئیس جمهور آفریقایی-آمریکایی کشور آمریکا است توسط الیگارشی و طبقه ثروتمند و نژادگرای آمریکا ترور میشود، این افراد نمیتوانند یک سیاهپوست را به عنوان آقا بالاسر نگاه و در برابر این تحقیر سکوت کنند.» سالها گذشت و ترور رئیس جمهور آمریکا رخ نداد. اوباما هشت سال ریاست جمهوری را به پایان رساند و چهار سال بعد، از سالخوردهترین کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا در برابر یکی از ثروتمندان آمریکا و حتی جهان، حمایت و زمینه پیروزی بایدن را فراهم کرد. گذر زمان نشان داد حرفهای آن استاد چیزی به غیر از ارائه تصویرهای ذهنیاش نبوده است. تصاویری درهم و آشفته که همه چیز در آن یافت میشد؛ به غیر از واقعیتهای موجود.
دو: وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی قبلتر از آنکه بر کرسی مدیریت ارشد یک وزارتخانه تکیه بزند، اینجا و آنجا از بیاثر بودن تحریمهای بینالمللی میگفت؛ فیلمهای این ادعا در سایتهای خبری موجود است. با اطمینان خاطر از ایجاد شغل با یک میلیون تومان سخن به میان آورد و عرض درب پارکینگ منازل در کره جنوبی را به عنوان ستیز با سیاستهای آمریکا توسط مردم این کشور عنوان میکرد. کمتر از یک سال حتی برای ایشان و برخی دیگر مشخص شد که تحریمهای ظالمانه اثرگذار بوده و هست، همچنین عیار حرفهایی که درباره دلار و سایر تحلیلهای اقتصادی ارایه شده بود، مشخصتر شد. چرا که هیچ چیزی بهتر از لمس واقعیت بدون واسطه در ساختار فکری انسانها موثر نیست.
سه: سال 1399 برخی از پزشکان با صدور بیانیه به اردوگاه مخالفت با واکسیناسیون پیوسته بودند. پزشکانی که نام پزشک داشتند اما حاملان حرفهای بدون پشتوانه علمی، تکرار کنندگان خبرهای جعلی و مدافعان شبهعلم بودند. افزایش مرگ شهروندان در موجهای شیوع کرونا نشان داد تکیه بر حرفهای این گروه از پزشکان هیچ دستاوردی به غیر از بالاتر رفتن آمار مرگ مردم را به همراه نخواهد داشت. درسخواندههای پزشکی که گمان میکردند با مرگ فاصله بسیار دارند و میتوانند با نوشیدن دمنوش با کرونا ویروس مبارزه کنند؛ شیوع ویروس کرونا و افزایش آمارهای مرگومیر ابطال ادعاهای آنان را نشان داد.
چهار: رئیسجمهور در دیدار با نمایندگان ولیفقیه و ائمهجمعه درباره وضعیت بازار ارز گفته است:«چطور ممکن است که قیمت ارز در ۳ روز تعطیلی که هیچ معاملهای صورت نمیگیرد، افزایش پیدا کند؟! نمیگوییم که جهش قیمت صرفا به خاطر دشمنیهاست اما بدانید همان جریانی که اغتشاشات خیابانی را بهراه انداخت، در التهابات ارزی نقش دارد.» خلاصه سخن سایر دولتمردان سیزدهم نیز چنین است. میگفتند و میگویند که اتقاقی که در بازار ارز افتاده «عددسازی» است و نرخ دلار واقعی نیست؛ مخاطب در نگاه نخست چنین روایتی را قبول میکند. آنطور که همین سخن را روسای بانک مرکزی در دولت محمود احمدینژاد، حسن روحانی و ابراهیم رئیسی تکرار کردند. اما آن سوی ماجرا که ارتباط مستقیم و بدون واسطه با زندگی مردم دارد، چگونه است؟ تابلو قیمتگذاری مرکز مبادله قیمت دلار 43 هزار تومان را نشان میدهد، قیمت بازار آزاد و «تتر» هم چیزی دیگر را میگویند. سوال اینجاست؛ آیا جهش قیمت دلار در مرکز مبادله ارز از 30 هزار به 43 هزار تومان طی یک ماه گذشته عددسازی است؟ آیا در این مسئله پای کانالهای عددساز و جاعلان خبر در میان است؟ آیا پای توطئهگران در میان است؟ تا این لحظه مخاطب میتواند چنین روایتی را به دلیل نادرست بودن آن قبول نکند.
پنج: یکی از اساتید رشته اقتصاد در مصاحبهای گفته است: تنها پولی که در برابر دلار آمریکا توانسته ارزش خود را حفظ کند، ریال است، در ادامه نیز افزوده برای این حرف مدل ریاضی وجود دارد. آنگونه که برخی از اقتصاددانان درباره این حرف موضعگیری کردند و چنین ادعایی را بیان حرفهایی از سر ذوق و هیجان گفتهاند، میتوان به حرفهای آقایان محسن رضایی و عبدالناصر همتی در سال 1400 رجوع کرد. دو تن از افرادی که در میان سایر کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری درک روشنتری از اقتصاد و اعداد داشتند، مدعی بودند باید ارزش ریال به آن بازگردانده شود، بنابراین برای این چهرههای سیاسی مشخص بوده ارزش ریال کاهش یافته و باید برای ترمیم آن راهکاری واقعنگر یافت. نمودار دلار و ریال و جایگاه این دو پول در سالهای گذشته وجود دارد، حتی اگر این نمودار را قبول نکنیم، سنجش درآمد و هزینههای شهروندان ایران با دلار نکات قابل توجهی برای ارائه و تحلیل به همراه دارد، بنابراین تکیه و تکرار حرفهایی از سر شوق نه تنها قابل اثبات نخواهد بود، بلکه توسط اطلاعات منتشر شده بانک مرکزی و مرکز آمار ایران قابل ابطال است.
انتهای پیام