دانش آموزان، رفتارهای دیده نشده معلمِ «خیلی خری» را فاش کردند
سایت برترینها نوشت: تقریبا دو سال پیش، ویدئویی طنز از یک معلم منتشر شد که دانش آموزان و مخاطب های زیادی برای خود جذب کرد. الفاظ جالب و نوجوان پسند این معلم، «اصطلاحا خیلی خری» باعث شد تصویر او به سرعت در جریان شوخی ها و طنز ها پخش شود. اکنون، خاطره دانش آموزان این معلم که پیش تر که از اون «میم» یا همان «شوخیِ اینترنتی» ساخته شده بود، در توییتر منتشر شده.
اسحان در این باره نوشته: ایشون معلم گسستهی ما بود. یه بار منو فرستاد پای تخته، حین حل کردن یهو برگشت گفت: “آهنی! چرا آکولاد میکشی؟” منم نمکدون درونم فوران کرد و گفتم: “پس پپسیکولاد بکشم؟” و در حالی که منتظر اخراج بودم با خنده گفت: “خیلی خری..” هنوز هر بار ویدیوش رو میبینم حس میکنم که مخاطبش منم..
شماس هم اینطور روایت کرد: ایشون معلم دیفرانسیل ما بود. تو یکی از آزمونآ اون درصدی که باید میزدم رو نزده بودم. اومد بالاسرم و یه ربع آمار گرفت که تمرینا رو انجام دادم یا نه و گفتم آره، تازه بیشتر هم انجام داده بودم. از تو کلاس مشاورمون رو با داد صدا زد. بنده خدا بدو بدو اومد تو کلاس، پرسید چی شده؟ گفت بیا و ببین یه فرآیند جدید شیمیایی کشف کردیم. باید آماده بشیم واسه نوبل شیمی. تبدیل فسفر به پِهن.
مهدی گفته: ایشون معلم هندسه تحلیلی ما هم بود. یه بار وسط کلاس درس به بچهها توصیه کرد که همه چیتون رو از امام زمان بخواین. هرچی. روزمرهترین کارهاتون رو هم. حتی برین بهش بگین نیاز دارین و زن میخواین. هرچی میخواین از آقا بخواین و مطمئن باشین بهتون میده.
مورسو در تعجب از خاطره های کاربران نوشته: ایشون اقای ایزد پناه هستند معلم من بودن یهبار سر صبح تو کلاس ازم پرسید کسینوس ۶۰درجه چی میشه رفتم پشت میز و گردنشو گرفتم سرشو چسبوندم به میز…
پویان در وصف سختگیری این معلم توییت کرد: معلّم ما هم بود. زنگ اوّل باهاش کلاس داشتیم، منم طبق معمول همیشه دیر میرسیدم، بهم میگفت آقای تاخیریان و سر کلاس رام نمیداد. خاطرهم همینجا تموم میشه، چون سر کلاس رام نمیداد.
محمدحسین خاطره خود را اینگونه روایت کرد: این بشر معلم گسستهی پیش دانشگاهی ما بود، فوق العاده بود. اکثرا عاشق کلاسش بودن اونم به خاطر همین روحیهای که داشت. وقتی فیلم «خیلی خری» ازش اومد بیرون چندبار دیدم و کلی خندیدم و خاطرات کلاسای جذابش برام زنده شد
فرانسیس نوشته: ایشون استاد حسابان و ریاضیات کنکور ما بودهنوز که هنوزم یادمه بنده خدا چقدر تلاش میکرد با همون امکانات کم اوایل کرونا بهترین سطح آموزش رو برای راحتی ما ارائه بده… دو سه تا گوشی لبتاپ داشت سر همین حتی باعث بانی فیبر نوری محلشون هم شد برا همین داستان..ما که دوسش داشتیم…
عارف هم اینطور روایت کرد: حالا ایشون معلم دیفرانسیل مدرسه ما بودن و من تجربی بودم با هم کلاسم نداشتیم ولی وقتی منو میدیدن یه مشت محکم میکوبید تو شکم من منم شکم رو سفت میکردم میگفت افرین خیلی سفته!
کاربری به اسم «R» ظاهرا خاطره خوبی نداشته: سر امتحان فیزیک پیش دانشگاهی که نهایی بود و تو سالن بزرگی برگزار میشد، معلمم امد بالای سرم ورقه ام رو گرفت نگاه کرد بعد دست گذاشت روی یکی از جواب ها گفت این چیه؟ چه کار داری می کنی؟ هنوز نفهمیده بودم چی شده برگه رو گرفت بالا داد زد گفت بچه ها دقت کنید تو محاسبات!
یکی از کاربران هم به شوخی این تصویر را به اشتراک گذاشته:
انتهای پیام