کانال آبی ترانس ایرانی، باخت یا برد؟
پیوست دادن دریای خزر با خلیج فارس توسط کانال، ایدۀ جسور و با جرأتی اواخر قرن هفده بود که امروز بازهم بحث داغ و جان گرفته اقتصاددانان، زیست شناسان و کارشناسان علوم سیاسی شده است.
اولین دفعه مفکوره عملی کردن پروژه در مرز قرون نوزده و بیست ظهور کرد. تحلیلگر آلکساندر فیرسوف خاطر نشان کرده است که “بر اساس کار بزرگ تحقیقی امپراتری روسیه و ایران وقت به نتیجه رسیدند که کندن و کشیدن 700 کیلومتر راه آبی، واقعبینانه و عملی است ولی طرفین نتوانستند بر سر وضعیت حقوقی آن به توافق برسند. مذاکرات با بن بست روبروشده و بحران طولانی سیاسی ایران را تا سال 1925 با سقوط سلسله قاجار و با کسب قدرت سلطنت پهلوی فرا گرفت”.
به گزارش اسپوتنیک روسیه، آشکار است که پروژه دو باره زنده شده ای که توسط کارشناسان 7 میلیارد دلار تخمین زده می شد، بر منافع همه کشورهای همجوار دریای خزر ارتباط دارد و برخورد آنان با این موضوع یکسان نیست.
سلطانبِک سلطانقالیوف، کارشناس علوم سیاسی جمهوری قزاقستان در سایت ZAKON.kz قید می کند که “الحاق قزاقستان به پروژه ساخت کانال دریای خزر و خلیج فارس را پیش از همه میتوان به عنوان پیروزی دستگاه دیپلماسی ایران در حوزه سیاست خارجی ارزیابی کرد زیرا دولت ایران برای نمایش شفافیت در بخش همکاری بین المللی نیازمند این پروژه است. با در نظر داشت امکانات ورود سریع برای همه کشورهای همجوار دریای خزر به بازار عظیم شبه جزایر عربستان و هندوستان که امروز و در دورنمای میان مدت روابط دوستانه با ایران خواهند داشت، ظرفیت اقتصادی کانال ماورای قاره بی اندازه است”.
ولی از سوی دیگر، ایلگار ولیزاده، رئیس انجمن کارشناسان علوم سیاسی موسوم به “قفقاز جنوبی” بیشتر به ساخت کانال تردید و مشکوک است. وی تذکر می دهد که باید زیان و ضرر احتمالی به طبیعت منطقه از عملی ساختن پروژه فراموش نشود. آقای ولیزاده تأکید می کند که در صورت کاهش چند متری سطح دریای خزر، امکان جدا و خشک شدن خلیج کارا بوگاز گُل پیش بینی می شود. همزمان گسترش نمکهای کارا بوگاز گُل توسط باد به مساحت بزرگ امکان پذیر است. وضع اکولوژی هم در منطقه خزر و هم در فرامنطقه به صورت چشمگیر وخیم و بر وضعیت جانداران تأثیر گذار شود، جاهای پرورش و تخم ریزی گونه های پرقیمت ماهی مورد تهدید قرار بگیرد.
طبق ارزیابی چنگیز اسمایلوف، رئیس کرسی “برنامه ریزی و مدیریت توصعه ثابت”، دانشکده مدیریت دولتی نزد ریاست جمهوری آذربایجان، کانال مذکور باید دارای پهنای بیش از 100 متر و حد اقل عمق آن 5 متر باشد. فعالیت چنین کانال در صورت دارا بودن حد اقل 10% جریان آب رودخانه ولگا که 85% خوراندن دریای خزر را تأمین می کند امکان پذیر است.
لئونید لویتسکی، تحلیلگر روسی در مجله “فدراسیون روسیه امروز” می نویسد:”روسیه به ابعاد هجومی رشد اقتصادی نیازمند است. طی سه قرن، دریای خزر که بزرگترین دریاچه نمکی در جهان است توسط کانالهای ولگا-دُن و بِلومورسک-بالتیک تا دریاهای شمالی و شمالگان رسیده است. یک جریان کشتی خنجری به وجود آمده که منطقه روسیه را از شمال به جنوب به شکل عمودی شکاف داده است. چیزی نمانده که راه آب تا خلیج فارس و اقیانوس هند تمدید شود. چنین راه دو برابر کوتاه تر، پس در قیاس مسیر سنتی ترکی با تنگه هایش به مراتب ارزان تر خواهد بود. اقتصادی بودن پروژه ساخت کانال فعلاً مبهم است. توجیه تأیید شده فنی و اقتصادی توسط تهران هنوز بیان نشده است. مطابق اطلاعات کارشناسان و خبرگان ایرانی طول کانال 700 کیلومتر است که از جمله 450 آن از طریق رودخانه های قابل کشتیرانی می گذرد. فقط 250 کیلومتر باید کنده شود که کیلومترهای آن از کوه ها می گذرند. دریای خزر 27-29 متر پایین تر از سطح اقیانوس جهان قرار گرفته نیازی به سیستم دروازه های متصل دارد. مشکلات زیاد فنی و اکولوژی در پیش است. برای موشکافی مفصل و جلوگیری از عواقب منفی به ویژه، تکرار نکردن سرنوشت و بلای دریای آرال وقت کافی در پیش است”.
انتهای پیام