چرا گردشگران خارجی به ایران نمیآیند؟
نمودارهای سازمان جهانی گردشگری نشان میدهد که ایران در سال ۲۰۲۲ میزبان ۴.۱ میلیون توریست خارجی بوده است. این آمار ۵۵ درصد کمتر از آمار مسافران در سال ۲۰۱۹ و پیش از همهگیری کروناست که عدد ۹.۱۱ میلیون نفر را نشان میدهد. ابراهیم پورفرج رییس هیأت جامعه تورگردانان ایران نیز در خصوص وضعیت گردشگری در ایران ابراز نگرانی کرده است.
به گزارش فرارو، پورفرج معتقد است اگر بیتفاوت باشیم ایران از فهرست مقاصد سفر حذف میشود. او میگوید: «باید تلاش کنیم بازار ایران را برگردانیم. بسیاری از توراپراتورهای خارجی، ایران را از فهرست مقاصد سفر خارج کردهاند. اگر این رویه طولانی شود، دیگر نامی از ایران در بین مقاصد سفر آورده نمیشود. نباید مبنای کار ما این باشد که مثلاً ۱۰۰ هزار نفر از عراق به ایران بیایند و باقی بازارهای گردشگری را تعطیل کنیم.»
یک اقتصاددان معتقد است: ««متاسفانه برخی مسئولان میگویند بهتر است روی گردشگران عراقی تمرکز کنیم. شکی وجود ندارد که جذب گردشگران عراقی مثبت است، اما تعداد گردشگران عراقی در برابر حجم بالای جذابیتهای گردشگری در ایران، بسیار اندک به نظر میرسد. برای آن که گردشگران بین المللی را به کشور جذب کنیم باید به اعتماد زایی و افزایش حس امنیت گردشگران متمرکز باشیم.»
فرارو در این زمینه با مرتضی افقه اقتصاددان و سید محمد بهشتی شیرازی، نخستین رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گفتگو کرده است.
جای خالی «گردشگری فقرزدا»
مرتضی افقه، در گفتگو با فرارو گفت: «اگر قرار باشد اقدامی در حوزه گردشگری و اقتصاد گردشگری کشور انجام دهیم، این است که ابتدا گردشگران داخلی را حفظ کنیم. در حال حاضر ما از کشورهایی محسوب میشویم که صادرات بالای گردشگر را به کشورهای مختلف و به ویژه کشورهای همسایه داریم. این موضوع هم به دلیل مسائل فرهنگی است و هم به دلیل مسائل اجتماعی موجود. قشر زیادی از جوانان ما به کشورهایی از جمله امارات و ترکیه سفر میکنند و حتی کشورهای آسیای میانه نیز به مقاصد گردشگران ایرانی تبدیل شده اند. به عبارت دقیقتر ما در حال اجرای «گردشگری منفی» هستیم و توجه نمیکنیم که هم چرخش گردشگران داخلی در کشور مهم است و هم حضور گردشگران خارجی در کشور.»
وی افزود: «در حال حاضر یکی از منابع مالی اصلی در بسیاری از کشورها (حتی کشورهای آفریقایی)، گردشگری است. درآمد گردشگری تنها یک شهر، در برخی کشورها با کل درآمدهای نفتی ما برابری میکند. این در حالیست که کشور ما میتواند یکی از قطبهای گردشگری جهان باشد چرا که کشوری چهار فصل است. کشور ترکیه در خط طولی استوا قرار دارد، یعنی دمای این کشور در شهرهای مختلف به اندازه ایران که در خط عمودی قرار گرفته است، از تنوع برخوردار نیست. در ایران ما گاهی تا ۴۵ درجه تفاوت دما را در استانهای مختلف در زمان یکسان را داریم، این، خود یکی از برترین مزیتها برای جذب گردشگران است.»
این اقتصاددان گفت: «یکی از مسائل مهم مرتبط با گردشگری که عموما درباره آن صحبت نمیشود و در ایران مطالعات کمی در این زمینه انجام شده، گردشگری فقر زدا (Pro-poor tourism) است. درواقع گردشگری خود، یک کالای لوکس است، اما استفاده از گردشگری برای کاهش فقر، کاهش نابرابری و ایجاد اشتغال، یکی از عواملی است که در بسیاری از کشورهای فقیر از آن استفاده میکنند. بسیاری از جاذبههای گردشگری ما در نقاطی از کشور قرار دارند که افراد فقیرند؛ بنابراین اگر در این مناطق سرمایه گذاریهای درستی انجام شود و جذب گردشگران داخلی و خارجی را شاهد باشیم، میتوانیم انتظار کاهش فقر را داشته باشیم؛ بنابراین گردشگری دو کاربرد دارد، یکی افزایش تولید ملی و رفاه کشور و دیگری استفاده ویژه، خاص و هدفمند روشهای مختلف برای کاهش فقر، نابرابری و بیکاری.»
وی افزود: «متاسفانه برخی مسئولان نه تنها از وضعیت فعلی ناراضی نیستند، بلکه میگویند بهتر است روی گردشگران عراقی تمرکز کنیم. شکی وجود ندارد که جذب گردشگران عراقی مثبت است، اما تعداد گردشگران عراقی در برابر حجم بالای جذابیتهای گردشگری در ایران، بسیار اندک به نظر میرسد. برای آن که گردشگران بین المللی را به کشور جذب کنیم باید به اعتماد زایی و افزایش حس امنیت گردشگران متمرکز باشیم. همچنین باید تسهیلات جا به جایی پول را داشته باشیم. ما روابط بانکی بین المللی نداریم. حتی زمانی که در حوزه FATF مشکلی نداشتیم، باز هم مانند سایر کشورها، به مستر کارت و ویزا کارت، دسترسی نداشتیم. گردشگران خارجی نمیتوانند حجم بالای پول نقد را با خود جا به جا کنند. در کشور همسایه ما ترکیه، گردشگران این مشکلات را ندارند و به راحتی از انواع کارتهای خرید استفاده میکنند.»
افقه گفت: «محدودیتهای فرهنگی نیز میتواند باعث شود که نه تنها گردشگران خارجی، بلکه گردشگران داخلی نیز، ایران را به عنوان مقصد گردشگری خود انتخاب نکنند. چهرهای که از ایران در رسانههای بین المللی ترسیم میشود، باعث شده برخی گردشگران نسبت به سفر به ایران تردید جدی داشته باشند. برای خنثی کردن این نوع تبلیغات هیچ حرکت خاصی انجام نشده است، با این شرایط حتی سرمایه گذاران خارجی نیز به امنیت سرمایه گذاری در ایران اعتمادی ندارند، چه برسد به گردشگران.»
وی افزود: «اگر قرار است گردشگری تبدیل به یکی از منابع درامد کشور شود، باید کاملا هدف دار انجام شود. گردشگری سلامت یا گردشگری مذهبی، نیاز به زیرساختهای جدی ندارد و درواقع مسئولان با کمترین تلاش، بیشترین بهره برداری را از این حوزهها خواهند کرد. برای مثال ما پزشکان حرفهای و قیمتهای درمانی پایینی داریم و در نتیجه تعداد زیادی گردشگر سلامت داریم. بر این اساس تاکید برخی مسئولان بر این دو حوزه، چندان قابل تامل نیست. برای افزایش تعداد گردشگرانی که به کشور میآیند، باید در همه حوزه ها، سرمایه گذاری گسترده داشته باشیم؛ از خدمات رفاهی و هتلداری تا ارتقای سطح ناوگان حمل و نقل بین شهری و درون شهری. متاسفانه تا زمانی که تحولات گستردهای در تصمیم گیری و برنامه ریزی این حوزه رخ ندهد، گردشگری کشور، رشد چندانی نخواهد کرد.»
سفر به ایران یعنی گردشگری ماجراجویانه
محمد بهشتی شیرازی، در گفتگو با فرارو گفت: «شرایط فعلی ناشی از این است که تلقی مدیریت کلان کشور از گردشگری صرفا اقتصادی است و به ابعاد دیگر گردشگری کمترین توجه را دارد. حتی در بعد اقتصادی نیز به صنعت گردشگری به عنوان یک فرایند زودبازده نگاه میشود نه اقتصادی که بتوان اساس توسعه را بر مبنای آن پیش برد. ما معمولا زمانی به یاد گردشگری میافتادیم که سایر روشهای درامدزای کشور، با مشکلاتی مواجه میشد، مثلا وقتی که قیمت نفت پایین میآمد. عجیبتر این که به محض بالاتر رفتن قیمت نفت، همه فراموش میکردند که گردشگری اهمیت دارد. این نوع نگاه به گردشگری، عملا به تمام جریان گردشگری و بخش وابسته به آن از جمله صنایع دستی ضربه میزند و اقتصاد گردشگری را به شدت ناپایدار میکند. نوسانات گاه و بیگاه اقتصاد گردشگری کشور نیز نشان دهنده همین شیوه برخورد با موضوع گردشگری است.»
وی افزود: «اقتصاد گردشگری را میتوان در تمام دنیا، آسیب پذیرترین نوع اقتصاد دانست. به محض این که شرایط غیرمتعارفی در هر کجای دنیا رخ دهد، گردشگری متاثر از این شرایط سقوط خواهد کرد. اما کشور ما اصولا همواره در شرایط حساس به سر میبرد. در این شرایط چگونه میتوانیم اقتصاد گردشگری را رونق ببخشیم؟ نکته دیگر این است که ما در سالهای اخیر نه تنها شرایط پیشین را بهبود نداده ایم، بلکه در شرایط سختتری نیز قرار گرفته ایم. فضایی که به غلط، در سایه دستگیری برخی جاسوسان در ایران ایجاد شده به این شکل است که گویی هر گردشگری که از کشورهای اروپای غربی و آمریکایی شمالی به ایران بیاید فورا دستگیر میشود. به دلیل ایجاد همین نوع فضای رعب و وحشت، گردشگران خارجی ترجیح میدهند مقاصد گردشگری دیگری را انتخاب کنند. برخی کشورها نیز ایران را به عنوان یک مقصد گردشگری ناامن و با درجه خطر بالا طبقه بندی کرده اند و به شهروندانشان توصیه میکنند به ایران سفر نکنند؛ بنابراین برای گردشگرانی که از مناطقی خاص به ایران سفر میکنند، سفر به کشور ما تبدیل به گردشگری ماجراجویانه (Adventure Tourism) میشود. طبیعیست که در چنین شرایط گردشگران هراس از سفر به کشور ما داشته باشند.»
رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در ادامه گفت: «چقدر احتمال دارد که ما یک گردشگر روس، عراقی یا چینی را به اتهام جاسوسی دستگیر کنیم؟ بنابراین طبیعیست که گردشگران این نوع کشورها با آرامش خاطر بیشتری به ایران سفر کنند. ارزش پول کشور ما نیز به شکلی است که سفر به ایران برای شهروندان این کشورها مقرون به صرفه است. البته جذب گردشگران این کشورها نیز برای ما بسیار مفید خواهد بود، اما نباید فقط به همین کشورها قانع باشیم.»
وی افزود: «افراد تصمیم گیرنده در کشور باید دیدگاه خود نسبت به گردشگری را اصلاح کنند و متوجه باشند که گردشگری یک رکن اساسی در توسعه اقتصادی کشور است. گردشگری در شرایط مطلوب، به همکاری حداقل هفتاد نهاد در کشور نیاز دارد. وزارت بهداشت و درمان، راه و شهرسازی و بسیاری دیگر از نهادها باید با یکدیگر همکاری کنند تا سطح گردشگری کشور را ارتقاء دهیم. کارگردان این همکاری، سازمان میراث فرهنگی است. متاسفانه سازمان گردشگری در کشور به عنوان رکن توسعه در نظر گرفته نمیشود. ما به تصمیماتی بزرگ و راهبردی در سطح کلان نیاز داریم که سازمانها و وزارتخانهها را مکلف کند، با وزارت میرات فرهنگی و گردشگری هم ساز شوند. متاسفانه وزارت میراث فرهنگی به عنوان اولویت آخر در کشور در نظر گرفته میشود.»
انتهای پیام