چرا دونالد ترامپ؟
سید محمد قدمگاهی، دانشجوی دکتری علوم سیاسی در یادداشتی در روزنامه ی اطلاعات نوشت:
پیروزی دونالد ترامپ طبعاً علل و عوامل متعددی دارد. در این باب میتوان موارد مختلفی را ذکر کرد، از قبیل نارضایتی مردم آمریکا نسبت به کارنامة سیستم حاکم، عصیان عمومی علیه نارساییهای عمیق و نابسامانیهای عظیم اجتماعی، تهییج روحیه ملی و میهنی و نژادی و قومیتی، ابراز خشم نسبت به آنچه تحقیر آمریکا و پرچم آمریکا و سربازهای آمریکا خوانده میشود و نظائر این امور. اما به نظر میرسد که از لحاظ روانشناسی اجتماعی واقعاً میتوان گفت، مردمی که خود را از نظر جایگاه ملیتی و حتی فردی در میان مردم جهان تافته جدا بافته میدانند و از لحاظ اقتصادی و اجتماعی نسبت به سایر کشورها احساس برتری میکنند، در انتخابات اخیرشان فردی را انتخاب کردند که تا قبل از رئیس جمهور شدن وی بسیاری از فرهیختگان، نخبگان آمریکایی و حتی بسیاری از مردم آمریکا در خلال نظر سنجیها، ریاست جمهوری احتمالی او را مایه بیاعتباری و بیآبرویی ایالات متحده آمریکا ارزیابی میکردند.
کلاس درس دانشگاه را به یاد میآورم که وقتی میخواستیم راجع به مفهوم «پوپولیسم» بحث کنیم برخی از شرکت کنندگان در بحث که خود را دارای فضل و فرهیختگی میدانستند بادی به غبغب انداخته و میگفتند: «البته این پوپولیسم که گفته میشود، برای ما جهان سومیها و عقب ماندههاست. ما به خاطر همین است که مردم عقب افتادهای بوده و هستیم! ما باید برای توسعه و پیشرفت نگاهی به کشورهای مترقی بیندازیم و دنبالهروی آنها باشیم.» اگر هم وقتی میگفتیم مگر آنها چه چیزشان از ما بهتر است؟ میگفتند: « فهمشان؛ فهمشان! آنها خیلی بهتر از ما میفهمند. نگاه کنید، ببینید آنها در انتخابات چگونه عمل میکنند، چقدر آزادند و چگونه با فهم و کمال پای صندوقهای رأی میروند.» میگفتیم آری اگر آنها هم میفهمند، حرفی نیست. اما به عنوان مثال ببینید میزان مخارج انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا حدود ۶ میلیارد دلار است، در حالی که هزینه انتخابات ما حتی با ملاحظه تفاوت جمعیتی باز هم به مراتب کمتر است. آنجا هم عمدتاً دو گروه چپ و راست در حال مبارزه انتخاباتی هستند. براستی چرا آنقدر هزینه لازم دارند؟ خود همین هزینههای سنگین، تأییدی بر نفوذ گسترده سیاستهای پوپولیستی در آن جوامع هست یا خیر؟ ما اما عادت کردهایم خودزنی کنیم. مخاطبان پرسشهای ما در مقام جواب باز هم میگفتند: «این نکته که اشاره کردید، دلیل بر نفوذ گسترده پوپولیسم در میان مردم آن خطّه و دیار، یعنی در میان از ما بهتران، نیست.» حال معلوم شد که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا انگار حرف ما درباره «پوپولیسم آمریکایی» درست بوده است. کاخ سفید اقرار کرد که ترامپ از شعارهای پوپولیستی استفاده کرده است و به این ترتیب توانسته رقبای خود را در حزب جمهوریخواه کنار بزند و خود را بالا بیاورد. دیدیم که دولتِ در قدرتِ اوباما با همه فشارهایی که به افکار عمومی وارد کرد و همچنین حامی او یعنی حزب دموکرات با تمامی دستگاههای تبلیغاتی خود از جمله مؤسسات نظرسنجی که همیشه خانم کلینتون را پیشرو معرفی میکردند، نتوانست پیروز انتخابات شود. باز میبینیم که سران حزب جمهوریخواه هم از ترامپ رو برگرداندند و او را در کارزار انتخاباتی تنها گذاشتند. یعنی به این ترتیب با نگاه آقایان صاحب نظر، ترامپ با یک حساب سرانگشتی ساده باید میشد «هیچ هیچ». ولی میبینیم که او به تنهایی توانست رأی اکثریت را به دست آورد و پیروز بلامنازع انتخابات شود. حالا هم که همه عقلای سیاسی دستها را بالا برده و ماندهاند حیران و سرگردان که واقعاً چه شده و چه اتفاقی افتاده است. غافل از این که زبان مردم عامی چیز دیگری است. آنها تا به حال همزبان خودشان را پیدا نکرده بودند.
حالا که پیدا شد به او رأی دادند. بنابراین میتوانیم به سادگی بگوییم که تئوری نخبگان آقای «ویلفردو پاره تو» واقعا در تمامی جهان، عملیاتی است و هر چه کشورها پیشرفتهتر و قدرتمندتر، پوپولیسم هم بیشتر و قویتر.
البته وقتی میگوییم «ترامپ» از تبلیغات پوپولیستی استفاده کرد، این نظریه لزوماً منافاتی با آن نظریه دیگر ندارد که معتقد است افشاگریهای ترامپ علیه سیستم حاکم بر آمریکا، بیان واقعیتها بوده است. بله، هر چند سخنان وی در بخش تشریح معضلات و فجایع و نارساییها میتواند بیانگر واقعیت باشد که بود، اما همزمان در بخش ارائه راه حلها ممکن است مبتنی بر شعارهای پوپولیستی و عامه پسند و مشتری جلب کن و رأی آور باشد که هست.
هر چند سیاستمداران زیرک و باهوش آن کشورها اجازه ندادند که پرده کنار رفته و این مهم عیان شود، اما به هر حال واقعیت برای کسانی که در پی شناخت واقعیت هستند، آشکار شد.
جالب این است که اگر سخنان قبل از انتخابات ترامپ با سخنان بعد از انتخاب شدنش دقیق مقایسه کنیم به روشنی میبینیم که تغییر کرده است و همین تغییر نشان میدهد او میخواست تا قبل از روز رأی گیری همچنان بر امواج سونامیوار اعتراضات و نارضایتیهای طبقات مهم و تاثیرگذار آمریکا سوار باشد، حتی اگر این کار به قیمت اعلام شعارهای ناشدنی مانند محاکمه و محبوس کردن کلینتونها و پاره کردن سند بینالمللی برجام و اخراج بیش از ۱۰ میلیون مهاجر و امثال آن تمام شود. و این یعنی نیروی نفوذ عمیق و گسترده پوپولیسم در میان ملتی که خود را در سراسر جهان برترین و پیشرفتهترین میداند.
انتهای پیام