نگاهی به ماجراهای ادامه دار ایران اینترنشنال
مهسا بهادری در خبرآنلاین نوشت: مسئلهای که این روزها اهل فن بر آن باور دارند از دست رفتن مرجعیت رسانهای در داخل است و ابراهیم داروغهزاده بر این باور دارد که بدیهی است اگر مردم خودشان را در رسانههای داخلی نبینند به رسانههای بیگانه پناه میبرند.
از هر چیزی مرجعیتش را بگیریم، آن موقعیت را در اختیار رقبایی قرار دادیم که چون مخاطب دارند هرکاری میتوانند انجام دهند. بارها درباره مرجعیت صحبت شده و مهمترین موضوع از دست رفتن مرجعیت رسانههای داخلی است. درست مانند وضعیتی که صداوسیما و دیگر رسانههای داخلی کمابیش برای خود رقم زدهاند و باعث شدند که مخاطب سراغ شبکههای دیگری برود، شبکههایی که ظرفیت رسانهای، اهداف و محتوای تولیدیشان مشخص است اما به واسطه سیاسی شدن رسانههای داخلی، میدانداری میکنند و با هر شیوه و ترفندی که دارند، در حال یکه تازی هستند و دلیلش هم کاملا مشخص است؛ جایی مانند صداوسیما که باید مرجعیت داشته باشد و پاسخگوی نیاز اقشار جامعه باشد، به جای اینکه سر سازگاری با مخاطب داشته باشد، این فضا را به عرصه سیاسی تنگی تبدیل کرده که تنها پاسخگوی نیاز افراد محدودی است و به جای آن شبکهای مانند ایران اینترنشنال روی کار آمده که به واسطه موقعیتی که برای خودش ایجاد کرده مخاطبان زیادی هم دارد.
توافق ایران و عربستان را به خاطر دارید؟ همان توافقی که بعدها تاثیرش را روی شبکه معروف خبر آن هم گذاشت تا جایی که روزنامه ایران در اینباره نوشت: «پس از توافق دو کشور ایران و عربستان و تغییر رویکردهای سیاسی دو کشور در قبال یکدیگر، شاهد کاهش چشمگیر فعالیتهای رسانهای وابسته به دربار سعودی – خصوصاً رسانههای فارسی زبان – علیه جمهوری اسلامی ایران بودیم.
نسبت برخی رسانههای فارسی زبان با دولت سعودی عمدتاً به سه صورت است: یا مستقیماً زیرنظر دولت مدیریت میشوند یا برخی دولتمردان و شاهزادههای سعودی سهامدار این رسانهها هستند یا در موارد دیگری دولت به صورت غیرمستقیم از این رسانهها حمایت میکند. با این حال برخی از این رسانهها، اعم از وب سایتها و صفحات مجازی منتسب به عربستان که از تحریریه ضدانقلاب تشکیل شده است، سعی دارند تا رویه سابق را هرچند با شدت کمتر اما همچنان ادامه دهند.
تا پیش از توافق ایران و عربستان، شبکه فارسی زبان «ایران اینترنشنال» یکی از رسانههایی بود که سهام آن متعلق به برخی دولتمردان سعودی بود و سعید کمالی دهقان طی گزارشی در روزنامه گاردین نحوه وابستگی این شبکه و برخی دیگر از رسانههای سعودی را توضیح داده بود. این شبکه به دلیل وابستگی امنیتی به سرویسهای اطلاعاتی بیگانه و تلاش رسمی برای بازتولید آشوب و جنگ داخلی در ایران، توسط وزارت اطلاعات به عنوان شبکهای تروریستی تلقی شده بود که گفته میشود با توافق میان ایران و عربستان، عوامل این شبکه تلاش داشتند تا از طریق رژیم صهیونیستی به تأمین مالی خود بپردازند.
نگاهی به برخی رسانهها نظیر العربیه فارسی، ام بیسی پرشیا، کلمه، وصال، شرق الاوسط فارسی یا ایندیپندنت فارسی نشان میدهد که عوامل آنها نیز در حال کوچ به سمت سایر رسانههای فارسیزبان معاند یا ایجاد رسانههای جدید با قابلیتهای کوچکتر هستند اما ناگفته نماند که هنوز برخی چهرههای رسانهای شاخص در ضدیت با ایران همچنان در این شبکهها حضور داشته و به تولید محتوا میپردازند.»
این روند کاهشی ادامه داشت و ایران اینترنشنال به شدت از فعالیت خود در زمینه دخالت در امور داخلی کشور کاسته بود تا اینکه خبر رسید این شبکه فعالیت خود را با یک اسپانسر جدید از سرگرفته است، پیرو همین ماجرا ابراهیم داروغهزاده در شبکه ایکس (توییتر سابق) نوشت: «به عربستان امتیازاتی دادید و توافق کردید از ایران اینترنشنال حمایت نکنند، آن روز از لندن رفتند و امروز با اسپانسر جدید بازگشتند. اگر به جای باج دادن به اجنبی، صدای مردم خودمان را بشنویم و به خواستههایشان احترام بگذاریم، خارجیها مجبور میشوند سر تعظیم فرود آورند.
او در ارتباط با همین ماجرا به خبرآنلاین توضیح میدهد: «بدیهی است اگر مردم خودشان را در رسانههای داخلی نبینند به رسانههای بیگانه پناه میبرند، اگر خبرنگارها نتوانند آزادانه نظرات مردم را در رسانههایشان منعکس کنند جذب رسانههای فارسی زبان خارجی میشوند، اگر کارشناسان خبره دانشگاهی ما نتوانند نظرات علمی خود پیرامون مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را از طریق رسانههای داخلی بیان کنند، تبدیل به میهمان برنامههای خبری و تحلیلی رسانههای فارسی زبان خارج از کشور میشوند. حکومت باید پذیرای نظرات متنوع اقشار مختلف مردم باشد و با تقویت رسانههای داخلی و ایجاد زمینه مناسب کمک کند که صدای مردم بهتر شنیده شود.»
فریدون صدیقی، روزنامهنگار و استاد رسانه در رابطه با همین از دست رفتن مرجعیت رسانهای میگوید: «رسانهها دو دسته هستند، یکی رسانههای دولتی مثل کیهان، اطلاعات و جام جم یکسری هم نیمه دولتی یا مستقل هستند. متاسفانه این دو نوع رسانه به دلیل نگاه بستهای که دارند سعی میکنند یکدیگر را سرکوب کنند و یک جنگ رسانهای راه میاندازند. نکته این است که رسانههای بخش خصوصی در دامن زدن به موضوعات خیلی نقشی ندارند و عملکرد رسانههای غیردولتی در این موضوع خیلی خوب بود اما رسانههای دولتی تریبون دولت هستند و چیزی را میگویند که دولت میگوید. ماجرا هم این است که رویکرد دولت نسبت به رسانهها و بازگویی آنها رویکرد اشتباهی است و مرجعیت آنها را گرفته است. رسانهها کمابیش اطلاعاتی را منتشر میکنند که بازهم بابت همین اطلاعات مورد سرزنش قرار میگیرند. پس مشکل از رسانهها نیست چون مجالی برای پرسشگری ندارند. منابع موثق اطلاعات، منابع دولتی هستند، آنها اطلاعرسانی نمیکنند و اتفاقا پدیدهها را میپوشانند بعد از مدتی میگویند ما کلی تحقیق کردیم این مواد سمی کشنده نیست. رسانههای داخلی مرجعیت ندارند، الان خبر را بیبیسی و ایران اینترنشنال منتشر میکنند و بعد از آن مسئولین توضیح میدهند.»
انتهای پیام