از داوری فرهنگی تا داوری سیاسی | بررسی اظهارات مصطفی ملکیان درباره سیدابراهیم رئیسی
روزنامه سازندگی نوشت: مصطفی ملکیان که طرفدارانش اغلب از او به عنوان «استاد ملکیان» یاد میکنند، به تازگی گفتوگویی تصویری با پایگاه خبری دیدارنیوز داشته و در آن درباره ابراهیم رئیسی، سخنانی عنوان کرده که در شبکههای اجتماعی واکنشهای زیاد و متفاوتی برانگیخته است. او در این گفتوگو میگوید: «در حال حاضر ۷۰ میلیون نفر از جمعیت ایران از رئیسی داناتر هستند، برای او تاسف میخورم!» ملکیان با بیان این که در اسلام کسی که میداند داناتر از او برای پستی وجود دارد و پست را قبول کند، مورد سرزنش واقع شده، به نقد شدیداللحن رئیسی و رأیدهندگان به او میپردازد. این گفتههای ملکیان اگر از طرف کنشگری سیاسی بیان میشد شاید چندان جای تعجب نداشت چراکه اصولاً فعالان سیاسی به گفتن نظرات اغراق شده و کلی عادت دارند اما شنیدن چنین نظراتی از جانب مصطفی ملکیان که به دقت و انصاف در بیان نظرات و عقایدش مشهور است، جای تعجب دارد. از فایل تصویری این گفتوگو کاملاً مشخص است که ملکیان عدد ۷۰ میلیون را خیلی آنی و بیتأمل به کار میبرد و فقط خواسته برای نظرش عددی غلوآمیز بیان کند و اینگونه سخن گفتن و عددسازی از ملکیان دور از انتظار بود. مصطفی ملکیان که در ابتدای این گفتوگو هم عنوان کرده از ابتدای فعالیت فکریاش دلنگران سنت یا تجدد با هیچ امر انتزاعی دیگری نبوده بلکه دلنگران انسانهاي گوشت و پوست و استخوانداري است که ميآيند، رنج میکشند و میروند اما در این گفتوگو نکاتی بیان میکند که تناسبی با مشی محتاطانه و دوراندیشانه او در سالهای متمادی ندارد.
♦️مصطفی ملکیان طی این چند دهه، ادوار مختلف فکری را از سرگذرانده و خودش در گفتوگو با شماره ۳۲ مهرنامه (آذر ۱۳۹۲) به این ادوار مختلف اشاره میکند؛ با توجه به اظهاراتش در این گفتوگو و دیگر اظهارات پراکندهاش طی یک سال اخیر به نظر میرسد در مواجهه با سیاست هم دچار چرخش و دگردیسی اساسی شده است. برای بررسی و تحلیل این دگردیسی بد نیست ابتدا نگاهی به تحولات فکری او داشته باشیم.
♦️از شریعتی و مطهری تا مصباح یزدی
مصطفی ملکیان از خانوادهای مذهبی و روحانی برآمده و پدرش یکی از روحانیون مذهبی سرشناس شهرضای اصفهان بود. به گفته خودش تا پیش از دانشگاه غیر از آثار مذهبی، برخی نوشتههای فلسفی و ادبی شامل رمانهای نویسندگانی چون آندره ژید و ویکتور هوگو را نیز میخوانده است. ملکیان در ۱۸ سالگی (۱۳۵۲) برای تحصیل در رشته مهندسی مکانیک به دانشگاه تبریز رفت. در این زمان غیر از مطالعات پیشین به طور خاص به مطالعه آثار دکتر علی شریعتی میپرداخت؛یکی از برجستهترین روشنفکران زمانه و از چهرههای اصلی جریان روشنفکری دینی یا نواندیشی دینی یا دیناندیشان متجدد. ملکیان به دلیل بردن نوشتههای شریعتی به دانشگاه در سال ۱۳۵۷ از دانشگاه اخراج شد. اگرچه پس از پیروزی انقلاب به دانشگاه بازگشت و فارغالتحصیل شد اما دیگر چندان علاقهای به مهندسی نداشت و شیفته فلسفه غرب و فلسفه اسلامی شد و میان این دو رفتوآمد میکرد. ملکیان اگرچه در کلاسهای درس استاد مطهری شرکت نکرده اما شیفته فلسفه اسلامی شد و در نتیجه برای یادگیری فلسفه اسلامی از سرچشمهها به قم رفت و همزمان با تحصیل در حوزه علمیه قم در موسسه در راه حق به سرپرستی آیتالله محمدتقی مصباحیزدی ثبتنام کرد. مصباحیزدی که بعداً در دهه ۱۳۷۰ به عنوان یکی از نظریهپردازان جریان اصولگرا شناخته شد در آن سالها از مدرسان مبرز و خوشفکر و جستوجوگر فلسفه اسلامی بود که به دلیل ویژگیهایی چون کوشش برای اجتهاد فکری در آرای فلسفی، شیوه تدریس، تلاش برای گفتوگوی انتقادی با فلسفههای غربی و گشودگی به اندیشههای نو به عقیده بسیاری خلف صالح استاد مطهری تلقی میشد. ملکیان به گفته خودش جذب دروس مدرسه مصباح نشد زیرا زبان انگلیسی و فلسفه غرب و اقتصاد را پیشتر و بهتر آموخته بود و اقتصادی که در آنجا تدریس میشد یعنی کتابهای اقتصادی محمدباقر صدر را قبلا خوانده بود. این دورهای است که ملکیان از آن تحت عنوان مرحله بنیادگرایی دینی خود یاد میکند. ارتباط گسترده و عمیق با بسیاری از طلبهها و حوزویان جوان و آموزش مباحث فلسفی و کلامی جدید به ایشان ذیل رویکرد تحلیلی از دستاوردهای اصلی ملکیان در این دوره است که ضمن تدریس در قم در دانشکده الهیات دانشگاه تهران و برخی موسسات تازه تأسیس در قم نیز تدریس کرد. هنوز بسیاری از گفتارهای ملکیان در آن سالها در قالب درس گفتار و جزوه درسی و کتاب در زمینههایی چون تاریخ فلسفه، آموزش فلسفه تحلیلی، فلسفه دین، فلسفه اخلاق و…. در فضای مجازی یا در کتابخانههای اهالی فلسفه موجود است.
انتهای پیام