بازخوانی ادعاها و اتهامزنیها به کاندیداهای ریاستجمهوری به بهانه محکومیت اسحاق جهانگیری با شکایت محمدباقر قالیباف
فرهاد فخرآبادی در روزنامه هم میهن نوشت:
در مسیر بهدست آوردن رای و به خصوص جلب توجه آرا خاکستری، در تمام سیستمهای سیاسی که بر انتخابات متکی است، معمولاً سخنان بسیاری بهخصوص در ماههای منتهی به هر انتخابات به میان میآید و در کنار انواع و اقسام ادعاها و شعارهایی که برای نشان دادن کارآمدی مطرح میشود، تلاش برای برجسته کردن نقاط ضعف رقیب نیز به میان میآید البته که در این بین معمولاً ادعاهایی نیز مطرح میشود که گاهی از آن بهعنوان اتهامزنی سخن به میان میآید و هم طرحش و هم پاسخگویی به آن موضوع حائز اهمیتی برای کاندیداهاست؛ گاهی هم همین اتهامزنیها باعث شکسته شدن رای کاندیدا در برابر رقیب میشود. این موضوع هم در انتخابات مجلس و هم در انتخابات ریاستجمهوری بهویژه در مناظرههای آن که فرصتی برای بیان نظرات و انتقاد از سایر رقبا و البته بیان چنین ادعاهایی نیز هست، مطرح میشود. یکی از راههای اصلی معرفی و شناساندن کاندیداها و البته دادن فرصت به آنها برای نشان دادن دست بالا در رقابت مناظره به شمار میرود. کاندیداها روبهروی هم قرار گرفته و جدال با یکدیگر را برای جلب توجه آنها که هنوز برای انتخاب مردد هستند، آغاز میکنند؛ موضوعی که در ایران پس از انقلاب 57 و بهویژه در فضای انتخابات ریاستجمهوری بیشتر دیده میشود. طبیعتاً در انتخابات مجلس هم طرح ادعاها به دلیل منطقهای بودن نیاز به پژوهش متناسب با آن دارد اما با توجه به آنچه که طی ماه گذشته بهعنوان شکایت محمدباقر قالیباف از اسحاق جهانگیری صورت گرفت و منجر به دادن حکم شده، به این ادعاها و اتهامات در مناظرههای انتخاباتی میتوان پرداخت.
مناظرهها و ادعاها
در تاریخ برگزاری انتخاباتهای ریاستجمهوری و در دورههایی که رقابت بالایی بین کاندیداها وجود داشته، مناظره برقرار بوده ولی سه شکل متفاوت را پشت سر گذاشته است. تا سال 1384، این نماینده کاندیداها بودند که روبهروی هم قرار میگرفتند. در دوره دهم انتخابات ریاستجمهوری در سال 1388، برای اولین بار مناظره مستقیم در دستور کار قرار گرفت و کاندیداها دو به دو با هم مناظره میکردند اما این سیاست از دوره یازدهم در سال 1392 تغییر کرد و مناظره گروهی نامزدها جایگزین مناظره دو به دو شد. نکته مهم در مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری، حملهها و در برخی موارد اتهاماتی بود که کاندیداها به هم میزدند. این اتهامات تا چندی پیش تنها در افکار عمومی چرخش داشت اما شکایت محمدباقر قالیباف از اسحاق جهانگیری (مربوط به مناظرههای سال 1396) باعث شد تا پنجره جدیدی در این روند باز شود، روندی که ممکن است از این به بعد موج بیشتری گرفته و باران شکایتها آغاز شود.
1388 – رگبار اتهام
اولین مناظره مستقیم کاندیداهای ریاستجمهوری 13 خرداد 1388 برگزار و تبدیل به شبی جنجالی شد. بهعبارت دیگر از همان شب اول، روند اتهامات و حملهها آغاز شد. شاید همه آن شب جنجالی را با «بگمبگم»گفتنهای محمود احمدینژاد و نشان دادن تصویر مدرک زهرا رهنورد به میرحسین موسوی به یاد داشته باشند اما در همین مناظره، اتهامات مهمی از سوی احمدینژاد به موسوی و حامیان او زده شد. او درباره میرحسین موسوی در این مناظره ابتدا اتهام زد: «من نمیخواهم وارد این بشوم که 95میلیارد تومان ازحساب بانک مرکزی در دولت شما بدون مصوبه مجلس برداشته شد.» و یا در بخش دیگری گفت: «جناب آقای موسوی بسیاری از مدیران شما و جناب آقای هاشمی دست خالی آمدند و با یک امتیاز دلار 7تومانی یا واردات و صادرات میلیاردر شدند.»
در همین مناظره، احمدینژاد اتهاماتی را متوجه 4 شخصیت دیگر میکند که ویژهترین آنها اکبر هاشمیرفسنجانی بود. او در ابتدای این مناظره گفته بود: «در همان اوایل این دولت (دولت نهم) آقای هاشمی پیغامی برای یکی از این پادشاهان حاشیه خلیجفارس فرستاد که شما نگران نباشید ظرف شش ماه این دولت ساقط میشود.» او در ادعاهای دیگری درباره هاشمی گفته بود: «باور ما این است که صحنهگردان اصلی اصلاً آقای هاشمی است بالاخره ما میبینیم چه کسی رئیس ستاد انتخاباتی چه کسی است؟ اینها از کجا میروند جلسه میگذارند، ارتباطاتشان را برقرار میکنند؟» او همچنین درباره فرزندان هاشمیرفسنجانی اینگونه اتهام زده بود: «400 هکتار زمین را در هرمزگان گرفتهاند اما مردم به منظور اشتغال جوانانشان برای 2 هکتار زمین مستأصل هستند، جناب آقای موسوی اینگونه مسائل و قرارداد استاتاویل بیقانونی است که یک فرد در ایران محاکمه و محکوم میشود اما از زندان فراری داده میشود و به خارج میرود و عقبه آن پسر آقای هاشمی است.»
اما علاوه بر هاشمی، این مناظره با اتهامات دیگری از سوی احمدینژاد خطاب به شخصیتهای دیگر همراه بود. او درباره صفاییفراهانی و همچنین فرزندان هاشمیرفسنجانی گفته بود: «آقای صفاییفراهانی مدیر دولت شماست. از دولت شما پولدار شده؛ فهرست بلندی است من نمیخواهم اینجا اسم ببرم. شما میگویید میلیاردر شدند، پسرهای آقای هاشمی چکار میکنند در کشور؟» نقطه اتهامات او در این مناظره به علیاکبر ناطقنوری هم رسید؛ جایی که احمدینژاد گفت: «بیقانونی در پسران برخی از این آقایان که از شما حمایت میکنند، هست. پسر آقای ناطق چگونه میلیاردر شد؟ و اکنون چگونه زندگی میکند؟ اینها حامیان شما هستند.»
این روند در مناظره محمود احمدینژاد با مهدی کروبی هم ادامه پیدا کرد. در تاریخ 16 خرداد 1388، احمدینژاد، کروبی را متهم به دریافت پول نامشروع کرد و گفت: «شما مگر انقلابی نیستید؟ سیاسی نیستید؟ چرا از جزایری 300 میلیون و 200 میلیون پول گرفتید؟» البته در همین مناظره، مهدی کروبی هم نکته مهمی را بیان کرد، جایی که گفت: «هفتصد میلیون دلار میخواستید به آقایی بدهید که رهبری جلوی این کار را گرفتند، اصلاً دعوا با بانک مرکزی سر همین بوده است. از اطرافیان شما چه کسانی در زندان هستند؟ اطرافیان آقای علیآبادی یا… چه کسانی هستند؟ که به زور آمدند بیرون.»
1392 – حمله گازانبری
در یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، سیستم برگزاری مناظرهها تغییر کرد و دیگر خبری از مناظرههای دونفره نبود. مناظرهها به صورت گروهی و در سه موضوع «اقتصادی، فرهنگی و سیاسی» برگزار شد. دو مناظره اول آرام و بدون حاشیه بود اما سومین مناظره پیرامون مسائل سیاسی که در تاریخ 17 خرداد برگزار شد، حواشی مهمی همراه داشت که محور این حاشیهها، حسن روحانی و محمدباقر قالیباف بودند.
کار از جایی شروع شد که قالیباف خطاب به روحانی درباره سالگرد کوی دانشگاه گفت: «در سال 82 که فرمانده نیروی انتظامی بودم و شما دبیر شورایعالی امنیت ملی، در سالگرد حمله به کوی دانشگاه، هر سال برنامه میگرفتند. یک جلسه من گفتم اجازه بدهید دفتر تحکیم وحدت مراسم را بگیرد. شما اشاره به این میکردید که «بابا دنبال دردسر هستی، ول کن چه مجوزی.» این اصرار من بود که اجازه بدهیم دانشجو حرفش را بزند، ولی در چارچوب قانون. در شورایعالی امنیت ملی کشور هم در سال 82 جلسهای برگزار شد، من معتقد بودم پشت حوادث سال 82، حوادث کوی دانشگاه یا خوابگاه طرشت علامه بود که نیروی انتظامی تمامقد جلوی لباسشخصیها قرار گرفت و اجازه نداد حوادث 78 تکرار شود. من میگفتم پشت حوادث دانشجویان نیستند. در جلسه اصرار کردم اگر دانشگاه اشکال دارد، به نیروی انتظامی اجازه ورود بدهید. من با اصرار این مجوز را گرفتم. بهخاطر اینکه معتقد بودم سیاسیون پشت این ماجرا هستند نه دانشجویان.»
پس از بیان این موضوع، حسن روحانی به او اینگونه جواب داد: «آقای قالیباف دلم نمیخواست بگویم. آنجا بحث این بود که شما میگفتید دانشجویان بیایند، ما برنامه گازانبری داریم. ما میگفتیم راه این است که مجوز بدهیم و دستگیر کنیم؟ من راجع به چند کلانتری به شما گزارش دادم؟ شما چی گفتید؟ نمیخواهم بازگو کنم. گفتید کل آدمهای سالم من این تعداد است. برنگردید به بحثهای آن زمان، این سینه من پر است از مسائل فراوان.» ماجرای گازانبری، ضربه مهمی بود که حسن روحانی به قالیباف زد، هرچند در همان مناظره، قالیباف منکر ماجرا شد و گفت: «حتماً آقای عارف یادشان هست که بهترین ارتباط بین پلیس و دانشجویان در زمان مدیریت من بود. یک نمونه بگویید که پلیس حرکت گازانبری داشته است؟ اصلاً چنین حرکتهایی نبوده است. خود دولت اصلاحات این را تایید میکند. از قضا من در مقابل لباسشخصیها ایستادم و گفتم، کسی خلاف قانون نکند و هزینهاش را دادم.»
در همین مناظره، قالیباف مواردی را هم درباره علیاکبر ولایتی مطرح کرد و گفت: «در دوره مدیریت جناب عالی به مدت 16 سال همیشه یک طرفه شما از ظرفیت رزمندگان و ایثارگریها به نفع سیاست خارجی استفاده کردید، هیچ موقع سیاست خارجی به کمک رزمندگان نیامد. سطح دیپلماسی را در حد پروتکل پایین میآوردیم گفتید با میتران ارتباط دارید و قهوه میخورید. زمانی که شما با میتران قهوه میخوردید ما در جبهه موشکهای آن را میخوردیم نفت ما را آتش میزدند.» در ادامه هم ولایتی اینگونه جواب قالیباف را داده بود: «ایشان از تاریخ اطلاع ندارند. ملاقاتی که من با آقای میتران داشتم من نگفتم که با آقای میتران قهوه خوردم ملاقاتی که با ایشان شد بعد از پایان جنگ و آن زمان رابطه نداشتیم اما بعد با فرانسه رابطه برقرار کردیم و بعد سخنی که بین ما مطرح شد، این بود که آقای میتران آمدنش به ایران را منوط به این کرد که من تاریخی را معین کنم. ما تاریخ را تعیین کردیم و آقای رولاندوما گفت، همین قبول است که در اکتبر همان سال قرار بود ایشان بیاید اما تخریبی شد.»
1396 – تاکید بر 4درصدیها
پس از چهار سال حضور حسن روحانی در پاستور، طبیعی بود که انتخابات سال 1396 تبدیل به محلی برای تقابل مخالفان و موافقان عملکرد دولت یازدهم شود. در این دوره هم قرار بر این شد که مانند سال 1392، مناظرهها به صورت گروهی برگزار شود. در این دوره هم مانند دوره قبل اوج جنجالها در مناظره سوم بود، هرچند برخلاف سال 92، در این دوره از مناظره اول کلیدواژههایی برای حمله به رقیب انتخابات ایجاد شد که اوج آن استفاده از عبارت «4درصدیها» از سوی محمدباقر قالیباف بود. تنها نکته مهم از مناظره اول، عبارتی بود که حسن روحانی خطاب به قالیباف گفت: «من معتقد به این چهار درصد و 96 درصد نیستم اما چه کسی اجازه ساخت برج 33 طبقه را به کسی که 8/3درصد پول مردم را خورده، داده است؟ مجوز برجهای بیست طبقه در کوچههای دهمتری را طبق کدام قانون میدهید؟»
پس از برگزاری مناظره اول، دومین دور مناظرهها بدون حاشیه دنبال شد تا اینکه سومین مناظره در تاریخ 22 اردیبهشت از راه رسید و این قالیباف بود که آغازگر حاشیهها شد؛ جایی که خطاب به اسحاق جهانگیری گفت: «وقتی در دولتی برخی اعضای دولت و مدیران آن در عین حال حقوق یک کارگر 800 هزار تومان است و عقبماندگی حقوق پیدا میکند، وزرای آن دولت پایهگذار حقوقهای نجومی میشوند. مانند جنابعالی که در دوره وزارت پاداشهای چندمیلیاردی را هم برای خود تصویب میکنید و هم به عدهای از همکاران خود میدهید. وقتی شما در مسکن مهر مشکل دارید به این دلیل است که وزرای شما مشغول کار تجاری و شخصی خود هستند؛ وقتی شما کسی را میگذارید که مدیر بانک آن را تعیین میکند و بدون هیچ روالی رقم بیش از 400 میلیون تومان را در حسابی جابهجا میکند طبیعتاً قاچاق کالا اتفاق میافتد.»
در ادامه جهانگیری به قالیباف پاسخ میدهد: «آقای قالیباف، شما راجع به حقوقهای نجومی میگویید، دولت با افتخار افتاد دنبالش و رسیدگی کرد و به هر میزان توانست برخورد کند، برخورد کرد. تعدادی از مدیران متخلف کنار گذاشته شدند. رئیس مجلس اعلام کرد که براساس گزارش دیوان محاسبات تمام وجوه برگشت داده شده است. طبق گزارش سازمان بازرسی 2200 میلیارد املاک مردم تخفیف داده شده و آپارتمان 120میلیاردی را دو میلیارد تومان دادید. سهام بانک سرمایه متعلق به شهرداری بود و به شیوههایی به یکی از مفسدان اقتصادی واگذار شد. حال شما طلبکار شدهاید؟! شما شدهاید طرفدار 96درصد و من طرفدار 4 درصد؟! آقای قالیباف وقتی که مردم ایران در سال 91 در تحریمها گیر کرده بودند و به دنبال دارو و مسائل ضروری خود میگشتند، شما در برج میلاد بستنی 400 هزار تومانی برای چه کسی سرو میکردید؟ اگر هشدار رهبری نبود شما جلوی آن را نمیگرفتید. چرا کسی که موضوع املاک نجومی را افشا کرد را سه ماه در سلول انفرادی زندانیاش کردید؟»
اما در بخش دیگری، قالیباف بهصورت کامل اتهامات از سوی جهانگیری را رد کرد و گفت: «نکاتی که آقای جهانگیری گفتند، دروغ آشکار است که باید رسیدگی شود. شما بدانید در املاکی که گفته شد، بنده خودم نامه نوشتم به دادستان کل که رسیدگی و اعلام کرد که جرم و تخلف سازمانیافتهای نبوده ولی چون این فساد حقوق نجومی شما درآمده بود، مشاور آقای روحانی جلسه گذاشت و به گفته دادستان تهران در آن جلسه گفتند معادلسازی کنید، املاک نجومی را سیاسی کنید که جلوی خرابکاری و کثافتکاری این حقوقهای نجومی گرفته شود. املاک نجومی را کی برده، شخص جنابعالی. آقای جهانگیری شما از این دولت وقتی که وزیر بودید همین زمینی که در ونک در منطقه سه است و 385 متر زمین است را گرفتید متری 140 هزار تومان، ما املاک نجومی دادیم؟ ما املاک به رفتگرها براساس قانون دادیم.» در بین درگیریهای جهانگیری و قالیباف، نوبت به ابراهیم رئیسی شد که موضوعی را بیان کند؛ جایی که او گفت: «آیا در طول عمرتان شده که وامی را با بهره صفر درصد بگیرید که هیچ بهرهای نداشته باشد؟ متاسفانه وامی با مبلغ 300 میلیارد تومان داده شده که صفر درصد است و بهره ندارد.»
ادامه این مناظره، باز هم صحنه درگیریهای قالیباف با جهانگیری و حسن روحانی بود. او خطاب به حسن روحانی گفت: «آقای روحانی وقتی جنابعالی حدود 800 متر زمین به قیمت متری 3 هزار تومان در سال 70 میگیرید حتماً شجاعت برخورد با متخلف را ندارید و این درد کشور است.» و در ادامه به جهانگیری گفت: «آقای جهانگیری جنابعالی دروغ به مردم میگویید، شما بگویید که 385 متر زمین را در دهه 80 به قیمت متری 140 هزار تومان از بیتالمال در ونک گرفتهاید بعد به ما میگویید که املاک نجومی؛ چرا این املاک را به نقد و اقساط به مردم بدبخت نمیدهید. درد ما این است که شما میخواهید با فساد مبارزه کنید.» اما پایان این مناظرهها با اظهارنظری مهم و تاثیرگذار از حسن روحانی همراه بود. او که سال 92 موضوع «گازانبری» را بیان کرده بود، اینبار جمله جدیدی را درباره قالیباف به کار بود، جایی که گفت: «مجبورم به مردم شریف ایران اعلام کنم که پرونده سال 84 آقای قالیباف در اختیار من بود و نگذاشتم منتشر شود و با برخیها در دبیرخانه دعوا کردم که نباید در آستانه انتخابات هیچکس از این پرونده مطلع شود که اگر من آن مردانگی را نکرده بودم، شما آقای قالیباف الان اینجا ننشسته بودید. آقای قالیباف شما که طرحات همیشه لوله کردن بود و هر وقت به دبیرخانه میآمدید میگفتید بگذارید من ظرف دو ساعت دانشجویان را لوله میکنم. ما اگر جلوی شما نایستاده بودیم که الان همه دانشگاههای ما پر از لوله بود. شما نمیخواهد راجع به املاک و اموال مردم صحبت کنید. شما اگر خیلی ناراحت زمین هستید به طرقبه هم رسیدگی کنید و ببینید بستگان شما در آنجا چه میکنند.»
1400 – ماجرای سواد
سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری روندی برخلاف دو دوره گذشته داشت؛ به این ترتیب که در سالهای 92 و 96 اوج حملهها و اتهامات در سومین مناظره انجام میشد اما در انتخابات سال 1400، این حملهها در اولین مناظره صورت گرفت و در مناظرههای دوم و سوم روند آرامتر شده و همان حرفها تکرار شد.
در اولین مناظره که 15 خرداد برگزار شد، محسن مهرعلیزاده آغازگر این روند بود؛ جایی که خطاب به ابراهیم رئیسی جملهای را گفت که تا مدتها در محافل مختلف گفته میشد. او گفته بود: «سوالی که از آقای رئیسی دارم این است که آیا جنابعالی حاضرید خانواده خود را در جاده چالوس به دست رانندهای که مومن و متدین است، اما گواهینامه رانندگی ندارد، بدهید؟ هرگز! من از آقای رئیسی سوالم این است که شما از نظر تحصیلات کلاسیک فقط ۶ کلاس سواد دارید؛ البته من احترام میگذارم به تحصیلات حوزوی شما ولی با این سواد نمیشود اقتصاد را درست کرد.» البته موضوع سواد و تحصیلات تنها توسط مهرعلیزاده عنوان نشد. در همین مناظره، عبدالناصر همتی در زمانی کمتر از دو دقیقه، سه نامزد انتخابات را هدف خود قرار داد و گفت: «آقای جلیلی خواهش میکنم از کاندیدای پوششی بودن دربیایید! شما دو کلاس اقتصاد خواندهاید؟ اصلاً اقتصاد میفهمید؟ یا آقای رضایی شما میگویید من اقتصاد خواندهام، چطور اقتصاد خواندهاید؟ آقای زاکانی از پوششی بودن دربیایید! یعنی چه که اینهمه متهم میکنید؟ شما دو کلاس اقتصاد خواندهاید؟ اقتصاد نمیدانید! هستهای پزشکیتان هم که مشخص است چطور مدرک گرفتید. دهن من را باز نکنید. من میخواهم محترمانه صحبت کنم… آقای رضایی شما میگویید من اقتصاددانم. من که میدانم چگونه اقتصاد خواندید. من که از نحوه اخذ مدرک شما خبر دارم که استادان را مجبور میکردید بیایند و در دفتر شما درس بدهند و امتحان بگیرند! شما درخواست داشتید که وارد گروه دانشکده اقتصاد شوید که با اکثریت قاطع رد شد! اجازه ندهید که من مجبور شوم چنین مواردی را بگویم.» بخش دیگر حاشیه این مناظره، اتهام محسن رضایی به عبدالناصر همتی بود؛ جایی که او گفت: «شما منبع برای سلطانسازی در حوزههای فولاد و شکر دارید؛ اما منبع برای بهرهمندی مستضعفان ندارید؟ وضعیت اقتصاد کشور را به حال و روزی انداختید که وضعیت نمودار عملکرد آقای همتی در بانک مرکزی نشان میدهد که چگونه دلار از ۸ هزار تومان به وضع امروز رسیده است. اقتصاددان است ایشان؟»
در پایان همین مناظره، محسن مهرعلیزاده باز هم ابراهیم رئیسی را مخاطب خود قرار میدهد و میگوید: «از آقای رئیسی این سوال را میکنم که آیا شما میتوانید یک سوال اقتصادی مطرح کنید و بدون کمک مشاورانتان به آن پاسخ دهید؟ برخی میگویند جناب آقای رئیسی سندروم پست بیقرار شدید دارند؛ از دادستانی به دادستانی تشریف میبرند؛ از آنجا کاندیدای ریاستجمهوری میشوند و سپس به ریاست قوه قضائیه میروند؛ شما ۵ سال فرصت کار دارید براساس نظر و تصمیم مقام معظم رهبری در حساسترین محل یعنی قوه قضائیه؛ اتفاقاً سیستم قضا جای مبارزه با فساد است اما شما هوس ریاستجمهوری کردهاید؛ چه تضمینی است که ریاستجمهوری را هم به سودای یک مقام بالاتر رها نکنید؟»
سخن آخر
سخنانی از این دست ادعاها و اتهامزنیها پیش از برگزاری هر انتخابات از جمله راههایی است که رقبا گاه برای معرفی رقیب و هشدار به مردم و گاه برای تخریب چهره مقابل با این نگاه که پاسخ دادن به آن شبهه زمانبر است، نتیجهبخش بوده است. البته اگر ادعا مستند باشد طرح آن شاید مانعی بر سر راه انتخاب اشتباه باشد اما به هر حال زمان در واکنش و پاسخگویی حائز اهمیت است و البته ضروری است که سازوکاری طرح شود تا مانع از طرح ادعاهای بیپایه و اساس شود یا در اسرع وقت متناسب با آن، فرصت پاسخگویی فراهم شود. هنوز از سال 88 تا به امروز و شاید از ادوار قبلی انتخاباتها، چه مجلس و چه ریاستجمهوری، ادعاهایی مطرح شده که عملاً واکنشی در جهت اقناع افکار عمومی و شفافسازی صورت نگرفته است. اگرچه پرونده جهانگیری با واکنشهای مختلفی روبهرو است اما پرداختن به ادعاهای کاندیداها و پاسخگویی به مردم درباره آن ادعاها، کمکی به افزایش اعتماد مردم به مسئولان کشور و سیستم حاکم برای مقابله با فساد است.
کامبیز نوروزی حقوقدان و وکیل:
به جای پاسخگویی، پرسشگران را تحت فشار قرار میدهند
کامبیز نوروزی، حقوقدان و وکیل دادگستری در گفتوگویی که با خبرنگار هممیهن داشت، شکایت محمدباقر قالیباف از اسحاق جهانگیری را در راستای این موضوع ارزیابی کرد که برخی از افرادی که در قدرت هستند، تلاش خواهند کرد برای خود مصونیت ایجاد کنند و بهجای پاسخگویی به ابهامات و مسائل، پرسشگران را تحت فشار قرار دهند. متن گفتوگو در ادامه میآید:
در جریان مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری، حملهها و اتهامات همیشه برقرار بوده است، اما اخیراً شاهد این بودیم که محمدباقر قالیباف از اسحاق جهانگیری بابت مناظره سال 1396 در محاکم قضایی شکایت کرده است. این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
من وقتی خبر این شکایت را شنیدم، متعجب شدم. به هر حال مناظرههای انتخاباتی همیشه پر از انواع بحثهایی است که نامزدهای انتخاباتی انجام میدهند. نامزدها معمولاً سعی میکنند خودشان را ارجح نمایش دهند و در مقابل کارنامه نامزدهای رقیب را ضعیف و یا منفی نشان دهند. این طبیعت مبارزات انتخاباتی است. این شکایت به نظرم یک بدعت تمامعیار است که اساساً با مبانی مفهوم مبارزات انتخاباتی در تضاد است و تا به حال هم سابقه نداشته است. خاطرمان است که در انتخابات سال 1388، محمود احمدینژاد در مناظرهها در مورد دیگر نامزدها و دیگر افراد بدترین مسائل را عنوان کرد که برخی از آنها خلاف واقع بود و برخی از آنها میتوانست جنبه تهمت و توهین را داشته باشد اما آقایان موسوی و کروبی به عنوان نامزدهای رقیب در چارچوب همان منطق مبارزات انتخاباتی پاسخ او را دادند. تصور من این است که برخی از شخصیتهای سیاسی اصولگرا که در حال حاضر بر مسند قدرت تکیه زدهاند، در تلاش هستند به شکلهای مختلف خودشان را در یک دایره مصونیت کامل قرار دهند که دیگر کسی جرأت نکند نسبت به اینها چیزی بگوید و عملاً خودشان را از هر انتقادی مصون نگه دارند؛ بهخصوص افرادی که پیرامون آنها پرسش زیاد است، بیشتر چنین گرایشی خواهند داشت. مثلاً فرض کنید موضوع هلدینگ یاس همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد و پرسشهای زیادی باقی است و کسی هم اراده ندارد پرده از روی این جزئیات بردارد. در هر حال درباره پرونده جهانگیری، این قبیل پروندههای قضایی به اعتقاد من، با اساس و منطق مبارزات انتخاباتی در تضاد است و شایسته بود که دستگاه قضا کلاً این شکایت را رد میکرد.
به صورت کلی در قانون به موضوع شکایت درباره مسائل مطرحشده در مناظرهها از طریق محکام قضایی اشاره شده و یا همان مواردی است که به دستگاههای نظارتی سپرده شده است؟
تا آنجایی که من میدانم مقررات خاصی در این مورد وجود ندارد اما یک نکته هم اینجا جالب و شگفتانگیز است که چیزهایی در شش سال پیش گفته شده و واکنشی درباره آن نبوده است و در نهایت آقای حسن روحانی برنده انتخابات شد، اما چرا پس از شش سال مجدداً این پرونده را رو میآورند و شکایت میکنند؛ این موضوع خودش نکته جالبی است. من احتمال میدهم الان که در آستانه انتخابات مجلس هستیم و جریان رقابت بین جناحهای مختلف اصولگرا جدید بوده و بخشی از آن پشت پرده بوده، ممکن است این شکایت از آقای جهانگیری بیارتباط با موضوع انتخابات مجلس نباشد ولی به هر حال طرح این موضوع بعد از شش سال بسیار جای تعجب دارد.
شنیدههایی وجود دارد مبنی بر اینکه مجلس قصد دارد موضوع برخورد با اتهامات در مناظرهها را به شکل قانون درآورد. آیا میتوان در این حوزه قانونگذاری کرد و در صورت قانونگذاری مسیر به کدام سمت میرود؟
من نمیتوانم در این مورد نظر بدهم، چون باید ببینم چه محصولی از مجلس بیرون خواهد آمد؛ اگرچه عملکرد کمیسیون قضایی تا به حال طوری بوده که محصولات خوبی از این کمیسیون بیرون نیامده است. بهتر است منتظر بمانیم اگر قرار است طرحی نوشته شود، مورد نگارش قرار بگیرد و بعد از آن درباره آن حرف زد. ولی این نکته مشخص است که در حال حاضر گرایش غالب در دستگاههای تقنینی و اجرایی آن است که باب انتقاد و گردش اطلاعات تا حد ممکن بسته شود و بهجای آنکه خودشان را مهیای پاسخگویی به انتقاد کنند، کاری کنند که اساساً کسی نتواند انتقاد کند و یا پرسشی از مسئولان کشوری را مطرح کند، به عبارت دیگر قادر به حل جدی و اساسی مشکلات نیستند و میخواهند به جای حل مسئله و پاسخگویی، پرسشگران را تحت فشار و انقیاد قرار دهند.
انتهای پیام