آزادراه کپی غیرقانونی کتب تخصصی در اصفهان
کتب رشتههای تخصصی و دانشگاهی بازار خاص خود را در کشور دارد. دانشجویان و شرکتهای فنیمهندسی و فعالان علوم عملی و امثالهم از مخاطبان اصلی این دسته از کتب هستند و بخش زیادی از اطلاعات موردنیاز حرفه و دانششان را از این طریق به دست میآورند.
به گزارش سایت اصفهان زیبا، «کتب رشتههای تخصصی و دانشگاهی بازار خاص خود را در کشور دارد. دانشجویان و شرکتهای فنیمهندسی و فعالان علوم عملی و امثالهم از مخاطبان اصلی این دسته از کتب هستند و بخش زیادی از اطلاعات موردنیاز حرفه و دانششان را از این طریق به دست میآورند.
هرساله با آغاز سال تحصیلی دانشگاههای کشور، دانشجویان در پی خرید آثاری برمیآیند که استادان دانشگاه برای ترم تحصیلی به آنها معرفی میکنند و پاییز پررونقی را برای ناشران و فروشندگان این دسته از کتابها رقم میزنند.
ناشران این دسته از کتب نیز در کشور جایگاه ویژهای در میان اقشار مذکور دارند و در تعامل جدی با این طیف در حال فعالیتاند.
انتشارات «ارکان دانش»، یکی از ناشران پرسابقه و پرکار در اصفهان است که از سال 1384 پروانه نشر را دریافت کرده و از آن زمان در زمینه چاپ و توزیع کتب تخصصی و دانشگاهی مشغول به کار است.
محمد ترابیان، مدیر این انتشارات، فارغالتحصیل مهندسی شیمی از دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1357 است. او از همان زمان و با آغاز انقلاب فرهنگی، پا به عرصه نشر گذاشت و با کولهباری از تجربه در انتشارات جهاد دانشگاهی، برای خود بهصورت مستقل پروانه نشر دریافت کرد. انتشارات ارکان و ارکان دانش با مدیریت او اداره شده و تاکنون در این دو انتشارات، بیش از 400 عنوان کتاب روانه بازار نشر شده است.
انتشارات ارکان دانش صاحب افتخاراتی همچون ناشر برگزیده سال 1387 استان اصفهان و ناشر برگزیده نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در سال 1389 است. این انتشارات همچنین در سال بیست و پنجمین دوره جایزه کتاب سال بهدلیل چاپ جلد اول و دوم کتاب «سازههای بتن آرمه» ناشر برگزیده شد.
با ترابیان گفتوگویی کردهایم تا بدانیم در بازار نشر کتب تخصصی و فنی چه میگذرد و این ناشر با چه مشکلاتی دستوپنجه نرم میکند.
نشر کتاب را از کجا شروع کردید؟
در زمان انقلاب فرهنگی، عضو جهاد دانشگاه صنعتی اصفهان بودم. آن زمان تصمیم گرفته شد انتشاراتی برای جهاد دانشگاهی راهاندازی شود و فعالیت نشر من از آن زمان و سال 1361 شروع شد. بنابراین بنده از موسسان انتشارات جهاد دانشگاهی صنعتی اصفهان هستم. سال 1365 فارغالتحصیل شدم و تا آن زمان، مسئول انتشارات و فوق برنامه جهاد دانشگاهی صنعتی اصفهان بودم.
بعد از آن در سال 1365، مجوزی به اسم «انتشارات شفق» برای خودم دریافت کردم که چون تشابه اسمی داشت، تبدیل شد به محراب. سپس نامش به ارکان تغییر یافت و از سال 1384، با نام «ارکان دانش» ثبت شد.
از ابتدا نیز در حوزه علوم فنیمهندسی و کشاورزی و مدیریتی کار کردهایم. تاکنون بیش از 400 عنوان کتاب چاپ اول در دو انتشارات ارکان و ارکان دانش داشتهایم. بعضی کتب نیز تا چاپ پنجاهوخردهای هم منتشر شده است. بسیاری از کتابهای ارکان دانش متون درسی دانشگاهی کشور و مورد تأیید شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
طبق آمار خانه کتاب، 325 عنوان کتاب چاپ اول در ارکان دانش دارید.
درست است. اخیرا نیز کتاب چاپ کردهایم؛ اما هنوز در خانه کتاب اعلام وصول و ثبت نشده است.
درباره دستهبندی محتوایی کتابهای ارکان دانش توضیح دهید.
در چـند رشته فنیمهـندسی، کشاورزی و دامپروری، علوم و مدیریت کار میکنیم؛ با این حال، تمرکز بیشتر بر کتابهای مدیریتی و فنیمهندسی است. از آنجا که رشته خودم فنیمهندسی است، با زمینههای مختلف آشنایی دارم.
در سایر رستههای کتابهای عمومی وارد نمیشویم مگر با اصرار مؤلف برای چاپ اثرش در ارکان دانش. چون توزیع کتاب موضوع مهمی است. اگر ناشری بخواهد همه موضوعات را منتشر کند، در توزیع با مشکل مواجه خواهد شد. به همین دلیل در حوزه کتابهای عمومی و حتی کتب پزشکی وارد نمیشویم.
با این حساب، عمده مخاطبان شما دانشجویان هستند.
بله. علاوه بر دانشجویان، شرکتهای مهندسی نیز از مخاطبان ما هستند. بسیاری از کتابهای ما مربوط به شرکتهای تخصصی است که تجربیاتشان را در قالب کتاب منتشر میکنند.
با توجه به اینکه حوزه کاریتان تخصصی است، از لحاظ صحت و سقم اطلاعات مدیریت محتوایی نیز انجام میشود؟
بله. در درجه اول هر کتابی را نمیپذیریم. اول متن را بررسی میکنیم و اگر نیاز شد، با اساتید آن زمینه مشورت میکنیم. بعد از بررسی اولیه، برای انتشار کتاب به نتیجه میرسیم. اگر بخواهیم هر کتابی را که به ما میدهند منتشر کنیم، تعداد عناوینمان بسیار بیشتر از این خواهد شد؛ اما حتی اگر بخواهند با هزینه خودشان کتاب را منتشر کنند، در صورت تأییدنشدن متن، این کار را انجام نمیدهیم. چون اعتبار انتشارات زیر سؤال میرود.
درباره کتابها و موضوعات پرفروشتان بگویید.
در رسته عمران تقریبا در کشور حرف اول را میزنیم. برای مثال، کتاب «سازههای بتن آرمه» با قلم دکتر داوود مستوفینژاد که جزو شورای تأیید آییننامهها هستند، دو جلدی است که جلد اولش بیش از پنجاه بار تجدید چاپ شده و جلد دومش نزدیک به پنجاه بار. این اثر در سال 1386 کتاب سال جمهوری اسلامی شده و کتاب درسی کل کشور است. کتاب «تکنولوژی و طرح اختلاط بتن» از همین نویسنده به چاپ 49 رسیده است. کتابهایی با تجدید چاپ بالا بسیار داریم.
با توجه به اینکه سالهاست در عرصه انتشار کتب تخصصی فعالیت میکنید، ملزومات انتشار این کتب و فعالیت در این عرصه را چه میدانید؟
در درجه اول، ناشر باید از کتابی که قرار است منتشر شود شناخت داشته باشد. نکته دوم هم نحوه توزیع است و این دو، رکن اصلی نشر این کتب است. انتشارات مثل یک چاه بدون ته است. هرچه چاپ کنی و به این کار ادامه دهی، این چاه پر نمیشود. ناشر باید بداند چاپ چه آثاری را بپذیرد تا سرمایهگذاریاش نتیجه داشته باشد. سومین نکته هم تأمین هزینههای مربوطه است.
متأسفانه اخیرا فروش کتابهای دانشگاهی بهدلایلی بسیار کند شده است. یکی از دلایلش کپی کردن کتابهای شاخص است. کتابهای ما بهراحتی با همان طرح جلد و همان شناسنامه و بدون هیچ تفاوتی کپی میشود. ما برای حل این موضوع بارها به مراجع ذیربط مراجعه کردهایم؛ اما نتیجه نگرفتهایم. مؤلف در هر نوبت چاپ، حقالتألیف دریافت میکند و با این کپیهای غیرقانونی، حقش ضایع میشود.
یعنی شما به اداره ارشاد برای این مشکل مراجعه کردهاید و جوابی نگرفتهاید؟
بله. دلیل دوم این است که کتابها را در سایتها بارگذاری میکنند و میفروشند. یکی از کتابهای ما را از طرح روی جلد تا آخر کتاب در شبکههای مجازی بارگذاری کردهاند و برای این هم نتوانستهایم پیگیری قانونی کنیم. ناشران معتبر تهران نیز درگیر این معضل هستند و هنوز نتوانستهاند به لحاظ حقوقی این معضل را حل کنند.
دلیل سوم نیز بعضی از کتابفروشان هستند که در مراکز خاص مثل پاساژ شکری، پیدیاف کتابها را در اختیار دارند و در قالب فلش، تعداد صفحات مدنظر مشتری را به او میفروشند. خودم شخصی را به سراغ یکی از همین کتابفروشیها فرستادم و به همین طریق، کتاب ما را فروخت؛ اما بدون فاکتور و من به همین دلیل نتوانستم این قضیه را ثابت و پیگیری کنم.
دلیل دیگر این است که بعضی از مراکز دولتی مثل دانشگاه پیام نور کتابهای ما را کپی میکنند. من به مسئولان دانشگاه در این خصوص اعتراض کردم و گفتند این کار مشکلی ندارد.
این عوامل باعث شده است کتابهایی که من در سال در پنج نوبت دوهزارتایی چاپ میکردم، پانصد عنوانش هم فروخته نشود؛ چون کتاب بهوفور در دسترس متقاضی است. همچنین شهرهای دیگری همچون تهران نیز کتابهای ما را کپی کردهاند.
یک بار، استاد دانشگاهی با ما تماس گرفت و درخواست پیدیاف کتاب را برای دانشجویان کرد. این عجیب است که مسائل شرعی و عرفی و قانونی را درک نمیکنند و در برابر جواب منفی ما، موضع منفی میگیرند.دلیلشان این است که دانشجو توان خرید ندارد و ما نیز این مسئله را قبول داریم. کتاب به شدت گران شده و همه توان خرید آن را ندارند.
اما باید با سایر هزینههای سبد خانوار مقایسه کرد. بسیاری از دانشجویان کتابهای دانشجویان ترمهای قبلی را میگیرند و برای کتابهای چاپ جدید هزینهای نمیدهند. کم شدن تعداد دانشجویان نیز در این مسئله دخیل است. جالب است بدانید زیراکس کتابها برای دانشجو گرانتر تمام میشود؛ اما متوجه این نکته نیست.
یکی از دلایل موفقیت کتابهای ما این است که بر اساس آخرین اصلاحات جهانی و آییننامههای داخلی و خارجی، آنها را ویرایش و بازچاپ میکنیم و به همین دلیل پرفروش هستند. وضعیت سالهای قبل به این صورت بود که کتابهایمان را بین کتابفروشان و توزیعکنندگان تقسیم میکردیم.
اما الان اوضاع طوری شده که یکی از آثارمان را که در اسفند در هزار جلد چاپ کردیم، هنوز به فروش نرسیده است. وزارت ارشاد این مسائل را باید پیگیری کند تا مشخص شود چرا متقاضیان کتابهای تخصصی و دانشگاهی کم شده است. ارشاد باید در مسائلی همچون کاغذ حمایتهای بیشتری بکند. درخواست ما این است که با تهران تعامل بیشتری برای حمایتهای کاغذی داشته باشند.
کاغذ حمایتی دریافت کردهاید؟
در سال 1402، 33 بند دریافت کردهام. 39 بند دیگر هم خریدهام و با همه اینها فقط یک کتاب منتشر کردهام. کتابهای ما حجیم است و کاغذ زیاد میبرد. تعداد کتابهایی را که در سال چاپ میکنیم، با میزان کاغذی که دریافت میکنیم، مقایسه کنید.
پس ارشاد باید در ماجرای کاغذ با ناشران دانشگاهی جور دیگری تعامل کند.
بله. باید همکاری بیشتری صورت گیرد. مشکل دیگر ما این است که همه فعالیتها و هزینههایمان مثل خرید کاغذ و زینک نقدی است. اما کتاب را که میفروشیم، برای شش ماه دیگر به ما چک میدهند.
ناشران همیشه دچار نقدینگی هستند. من این کار را صرفا از سر علاقه انجام میدهم؛ وگرنه هیچ صرفه اقتصادی برایم ندارد. الان حدود هشتمیلیارد تومان کتاب در انبار دارم که روی دستم مانده است و بهآرامی فروخته میشود.
نهادهای دولتی این کتابها را از شما نمیخرند؟
خیر. خرید کتابهای دانشگاهی در اولویت نهادهایی همچون اداره ارشاد و نهاد کتابخانهها نیست و تا کنون از ما کتاب نخریدهاند. فروش کتابها کاملا بر عهده خودمان است. نشر یک صنعت است که چند قشر از آن ارتزاق میکنند؛ اما به شدت ضعیف شده است و ناشران با سیلی صورتشان را سرخ نگه داشتهاند.
با دانشگاهها برای عرضه و فروش کتابها همکاری میکنید؟
خیر. تمایلی به این کار ندارند. برای کتابخانههایشان از نمایشگاههای بینالمللی و استانی یکی دو جلد کتاب میخرند و به ناشر مراجعه نمیکنند. دانشگاهها بودجهای برای خرید عمده کتاب ندارند و خود دانشجو باید خرید کند که او هم توان مالی ندارد.
معطلی خاصی برای دریافت مجوز ندارید؟
خیر. کتابهای دانشگاهی ممیزی خاصی ندارند و در این خصوص مشکلی نداریم. البته اخیرا مجوزها در تهران صادر میشود و ربطی به اداره ارشاد اصفهان ندارد. اما پیش از آن نیز مشکلی نداشتهایم.
با تعاونی ناشران نیز مرتبط هستید؟
من دهه شصت جزو یکی از پایهگذاران تعاونی ناشران بودهام. در دهه هفتاد و هشتاد نیز عضو هیئتمدیره بودهام. اکنون نیز عضو تعاونی هستم؛ اما ارتباط خاصی با این تعاونی ندارم.
در نمایشگاههای کتاب تهران شرکت کردهاید؟
در تمام دورههای نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران حضور داشتهایم. البته دو سال است که حضورمان به دلیل هزینههای زیاد غرفه و اسکان و … مجازی است که از آن نیز راضی هستیم. یک سال هم ناشر نمونه نمایشگاه کتاب تهران در بخش کتابهای دانشگاهی شدیم. آثارمان چند بار در دوسالانه کتاب اصفهان حائز رتبه شده است. یک بار هم جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی را دریافت کردهایم.»
انتهای پیام