به کودکان میوه های گران بدهیم به مدرسه بروند یا نه | بحثی در توییتر
برترینها نوشت: به تازگی کاربری به نام «مریم» در توئیتر به والدین دانشآموزان توصیه جالبی کرده. توصیهای که منجر به ایجاد جدالی حسابی بین کاربرانی شده که نظراتشان زمین تا آسمان با یکدیگر متفاوت است. البته خب همین اختلاف دیدگاههاست که در زمان بیان منجر به روشن شدن مسیرهای جدیدی در ذهن خواننده است.
مریم که معاون مدرسهست نوشته: “شما رو به خدا به بچههاتون به عنوان تغذیه مدرسه میوهها و غذاهای لاکچری و گرونقیمت ندیدو همون خونه نوش جان کنن. امروز میدیدم دانشآموزانی، توتفرنگی و گوجه سبز و موز میخورند و بقیه با حسرت نگاه میکنند. شما رو به خدا رعایت کنید، معیشت عموم مردم ضعیف هست.”
گرانترین میوههای بازار توتفرنگی، گوجه سبز و چغاله بادام هستند. در میدان اصلی پایتخت هر کیلو توتفرنگی ۸۰ تا ۱۲۰ هزار تومان، هر کیلو گوجه سبز ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان و چغاله بادام ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان است. قیمت این نوبرانهها در میوهفروشیهای تهران حسرت خوردن آنها را بر دل خیلی از دانش آموزان و خانواده هایشان گذاشته است.
بله همین توئیت که میگفتیم در 48 ساعت اخیر به یکی از موضوعات داغ توئیتر برای تبادل نظر تبدیل شده. خب همه ما میدانیم اوضاع اقتصادی جامعه در شرایط مطلوبی به سر نمیبرد و در این میان قطعا کودکان و دانشآموزان هستند که بیشترین ضربه را به خصوص از لحاظ احساسی از کمبودهای احتمالی در زندگیشان میخورند.
«حسرت» مفهومیست که در یک جامعه سعادتمند برای هیچ کودکی معنا ندارد و حالا که میدانیم فرزندان ایران احتمالا دچارش شدند برایمان دردناک است. به هر حال قرار نبود اینگونه شود اما ما هم مثل شما میخوانیم و روایت میکنیم تا شاید بتوانیم مسیر جدیدی از رشد جامعه را نشان دهیم.
واکنش کاربران به توئیت خبرساز
گردو خانوم در مسیر مریم قدم زده: من یادم هست مامانم هیچوقت نمیذاشت ساندویچ کالباس، شکلات خارجی، موز، توت فرنگی و… ببریم مدرسه. میگفت یک نفر شاید در شرایطی باشه که توان تهیه این اقلام رو برای فرزندش نداشته باشه. اون بچه دلش میخواد. حتی در کلاس خواهرم، دختر سرایدار هم درس میخوند و همیشه برای اون هم خوراکی میذاشت.
اما بدخط با تقلید از خود مریم پاسخ مخالف داده: شما رو به خدا به عنوان دور دور شهری و مسافرت، ماشینها و لباسهای لاکچری و گرونقیمتتون رو نیارید بیرون. همون داخل خونه و حیاط لذتشو ببرین. امروز میدیدم آدمها، لندکروزر میرونن، لوییویتون پوشیدن و بقیه با حسرت نگاه میکنن. رعایت کنید. معیشت عموم مردم ضعیفه
نرگس هم مثل بدخط: شما رو به خدا وقتی دماغتون رو عمل میکنید، عکسش رو نذارید پروفایل. عملهای لاکچری و گرونقیمت رو در معرض عموم قرار ندید. امروز میدیدم خیلیها که بینی نامتقارنی دارن، با حسرت به بینی عمل شدهی یک خانومی نگاه میکردند. شما رو به خدا رعایت کنید.
دنیل اما خاطرهای تکاندهنده را تعریف میکند: ما از پرورشگاه میرفتیم مدرسه و خب بالای شهر هم بود. هر چیزی بگید داخل کولهشون بود. میوه، ساندویچ و نوشابه. اصلا هم به ما نمیدادن و بوش دیوونمون میکرد. آخرسر مجبور میشدیم بدزدیم ازشون یا با دعوا میگرفتیم. خیلی سخته گرسنه باشی و هیچی نداشته باشی.
ورونیکا: کامنتهای این توئیت واقعا ترسناک هست. ملت به بچه مدرسهای هم رحم نمیکنن. اونجا هم میخوان چشم دربیارن. اگه به بچه همدلی و مراعات یاد بدید، وضعیت اقتصادی قطعاً تغییری نمیکنه ولی یک آدم درست که خودمحور و خودخواه نیست تربیت کردیند که بعداً به جایی رسید نمیگه به من چه و فقط فکر خودش باشه.
و در نهایت عباس که خوانش مفصلی از گفته مریم داشته: یک توئیت جنجالی که تعبیر و برداشتهای متفاوت داره. اول مسئله اخلاق. منظور توئیت، میوهی در دسترس عموم هست و هرگز نوشته نشده نخرند، نخورند و یا به دیگران ببخشند. برخی توان خرید چند نوع میوه رو دارند، برای همین کنار میوههای ارزون، میوههایی مثل موز و سایر هم میخرند که می توا نند گرونها رو داخل خونه استفاده کنند و میوههای معمول رو هم برای مدرسه بچهها بگذارند. همون میوههای ارزونتری که ما بر اساس توانایی مالیمون بهشون بسنده میکنیم تا حداقل دو نوع میوه بخریم. تمام مسائل عاطفی و اخلاقی، منطقی نیستند. بچهها در محیط مدرسه توجه زیادی به داشتههای هم دارند.
مطلب بعدی تنظیم خانواده و آگاهیبخشی به افراد فقیر هست که در نداری و فقر از خواسته شیرین پدر و مادر شدن بگذرند و فرد دیگری رو به خانواده فقیر خودشون اضافه نکنند. در این موضوع هم نه یک معاون مدرسه مقصر هست، نه بچههایی که متولد شدند.
مطلب بعدی مسئله اقتصادی هست که موضوعی جدا از اخلاق و عاطفه هست. مسئلهای منطقی که نیازمند تلاش و مدیریت مسئولین هست که به مطالبهگری ما هم بستگی داره. با توئیت من و یک معاون درست نمیشه. البته هستند افرادی هم با این اندیشه: “ما که داریم، دیگران به ما چه.”
مطلب بعدی علل فقر هست که باز هم از حیطه مسئولیت یک معاون که به مسئلهای عاطفی و روانی پرداخته خارج هست. ریشههای اصلی که در سوءمدیریت، علت افزایش تورم و سایر مسائل بستگی داره. نوشتن این مطلب هم دردی از جامعه شاگردان در مدرسه دوا نمیکنه، پس بهترین رویه توصیه اخلاقی هست.
در ادامه اگر بچههایی هستند که خانوادهشون هیچگونه توان مالی، حتی برای خرید میوههای ارزونتر هم ندارند از نظر اخلاقی هم نمیشه توصیهای داشت که بچهها داخل مدرسه به مدت چند ساعت و در عین حال خسته چیزی نخورند، در نتیجه یا باید راهکار کشوری مثل تقسیم میوه ارائه بشه یا ترغیب و اجبار بچهها به هیچ نخوردن یا توصیه به تحمل گرسنگی و عادت کردن به خوردن حبوبات و میوههای ارزون، موضوع پلیدی هست برای آمادهسازی بچهها به تحمیل و تحمل فقر!