خرید تور تابستان

شباهت حسن نصرالله و محمد خاتمی

کوروش علیانی، فعال فرهنگی و دانش‌‌آموخته‌ی زبان‌شناسی، در شبکه‌ی اجتماعی ایکس نوشت:

ما خیلی وقت‌ها کسی را ستایش می‌کنیم، اما آن فرد را با ویرایش خودمان می‌پسندیم.

رفیق حریری وقتی کشته شد که در نزدیک‌ترین فاصله با شهید سید حسن نصرالله بود. این مذاکرات با ابتکار سید حسن آغاز شده بود.

درصد کمی از طرفداران سید حسن که می‌شناسم اگر جای او بودند حتی یک ثانیه هم به مذاکره با رفیق فکر نمی‌کردند. رفیق دشمن است و تمام.

یا بسیاری از آنان که خود را اصلاح‌طلب و هوادار خاتمی می‌دانند از او بابت بسیاری از تصمیم‌هایش عصبانی هستند. اصلا «گذر از خاتمی» حاصل همین نگاه بود.

ماجرا چه در مورد سید حسن و چه در مورد سید محمد این است که این دو نگاه فرقه‌ای ندارند. آن زعیم حزب‌الله که در آغاز کار در خیابان بساط شلاق‌زنی به راه انداخته بود، بر خلاف مشهور متشرع‌تر از سید حسن نبود، نگاهش به شرع و تشیع و حزب‌الله نگاه فرقه‌ای بود.

همین‌طور آن هوادار خاتمی که از خاتمی گذر کرد، لزوما اصلاح‌طلب‌تر از خاتمی نبود. او اصلاحات را فرقه می‌دید. از خصوصیات فرقه و نگاه فرقه‌ای این است که عضویت در فرقه، و یکسانی در دیدگاه‌های رسمی، لازمه‌ی حقانیت و بیرون بودن از فرقه، و تنوع دیدگاه‌ها، نشان بطلان است.

این دو مثالْ اندکی است از نمونه‌های بسیار. خودتان در ذهن مرور کنید.

متوجه هستم که گاه تلاش برای فرقه‌ای نگاه نکردن (خصوصاً در نبود معیار) به از خود بیگانگی و پیوستن به اردوگاه مخالف منجر می‌شود. اما نه شهید نصرالله هرگز ذره‌ای از اردوگاه مقاومت خارج شد و از اصول مقاومت عدول کرد، نه خاتمی ذره‌ای از اصلاح‌طلبی دست کشید. بله. آن انحراف هم خطری است که باید شناخت و از آن پرهیز کرد، اما راه پرهیز فرقه‌ای نگریستن نیست. راه پرهیز متر و معیار داشتن است.

من حامی مقاومت هستم. نه پنهان کرده‌ام، نه احساس شرم می‌کنم. برعکس، افتخار می‌کنم که میان این همه خطای بی‌شمار انسانی در زندگیم، این‌جا دارم درست رفتار می‌کنم.

بسیاری از حامیان مقاومت با من اختلاف نظر دارند. از اختلاف نظر بر سر فلان حرکت فلان روز فلان فرد، تا اختلاف بنیادین.

چیزی که برای من خط قرمز است، اختلاف بر سر نژادپرستی است. اگر کسی به دلایل نژادپرستانه از مقاومت حمایت کند با من در یک جبهه نیست. ممکن است کسانی را حتی بلاک کنم، اما از آن‌ها دور نباشم. آن‌ها را بلاک می‌کنم که انرژی خودم و خودشان صرف بحث بی‌هوده نشود.
اما نژادپرست؟ مطلقا نه.

کسانی هستند که هر سه فحشی که به اسراییل می‌دهند، دو فحش هم به اصلاحات و اصلاح‌طلب می‌دهند. گاه گفته‌ام دست کم ما را درست بشناسید. تکنوکرات و آل‌اکبر و چپ سوخته و برانداز اصلاح‌طلب نیستند.

اما گمان نمی‌کنم که لابد مجبور اند به حرف من گوش بدهند، یا اگر گوش ندهند پس حمایتشان از مقاومت هم درست نیست. دارند از منظر خودشان، با اطلاعات خودشان، اصول خودشان و تفسیرهای خودشان جهان را نگاه می‌کنند. همین که نژادپرست نیستند بس است. بنا ندارم آن‌ها را به راه خودم «هدایت» کنم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. چه خوب است هر ایرانی در وهله اول بفکر منافع ملی کشورش باشد و برای سعادت و نیکبختی مردم و کشورش عمل نماید اگر حب وطن دارد

  2. کارگزاران یکی از احزاب جبهه اصلاحات با هم بسازید الان وقت دعوا نیست اگر واقعا به مقاومت احترام میزارید با تشکر ‌….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا