به کدام سو باید رفت شمال یا جنوب؟
چرا شمال؟ چرا جنوب نه؟ مگر بوشهر، بندر آفتاب و شهر کُنگ دریا ندارند؟ اصلا دریا هم که نباشد همه میدانند که سمنان و خراسان جنوبی و زنجان هم میتوانند جزو لیست پربازدیدهای آثار فرهنگی و تاریخی باشند. پس چرا سفرهایمان را خلاصه کردهایم به گیلان و مازندارن و شیراز و اصفهان و… . بد نیست نگاهمان را کمی آنطرفتر هم ببریم؛ آنطرفتر؛ جایی شبیه سیستان و بلوچستان.
شمال را انتخاب میکنید یا سیستان و بلوچستان را؟
به گزارش فرارو، از ۲۶ اسفند ۹۵ دورِ جدید سفرهای نوروزی شروع شدند. نزدیک به ۶۰ میلیون سفر رقمی بود که برای سالِ جدید ثبت شد. ۱۷ میلیون سفر زمینی، هوایی و دریایی در نوروز آمار دیگری از حملونقل عمومی تعطیلات اولِ سال ۹۶ است.
نگاهی به مقاصد سفرهای نوروزی مردم بیاندازیم. امسال ایرانیها کدام مناطق را برای گشتوگذار انتخاب کردند؟
تا ۱۱ فروردین ۱۰ میلیون و ۱۵۶ هزار و ۳۲ میلیون تردد در جادههای مازندارن جریان داشت. تنها در روستاهای مازندران ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر اقامت داشتند.
همچنین به گفته مدیر گردشگری گیلان بیش از ۶ میلیون و ۷۰۰ هزار مسافر وارد گیلان شدند که نسبت به سال قبل ۲۳. ۵ درصد بیشتر بود.
خراسان رضوی با اقامت ۲. ۵ میلیون نفر، کرمان با ۳ میلیون و ۳۲۰ گردشگر نوروزی، اسکان ۲ میلیون مسافر در اصفهان و حضور نزدیک به ۳ میلیون گردشگر در استان فارس از دیگر آمار سفرهای امسال است.
اما امسال جنوبِ کشور نیز رونق گردشگریِ خوبی داشت؛ تنها ۶ میلیون و ۹۰۰ هزار گردشگر به استان بوشهر سفر کردند. کیش و قشم نیز بنا بر آمار تورهای گردشگری همچنان جزو پرطرفداترین مقاصد جنوب کشور بودند.
با نگاهی به این آمار باید ببینیم که گردشگری ایران در چه وضعیتی قرار دارد. امیر هاشمیمقدم –کارشناس گردشگری- میگوید اقبالِ زیاد به شهرهای شمالی از ضعفهای در تکرار سفرهای نوروزیِ ایرانیهاست.
وی در گفتگو با فرارو، اما معتقد است که امسال روندِ امیدوارکنندهای را از نظر فرهنگی در گردشگری داشتیم؛ مثل سفر به سیستان و بلوچستان.
این استاد دانشگاه درباره شکلِ سفر و گردشگری در ایران به فرارو گفت: اصولا مدل غالب گردشگری در ایران، «گردشگری انبوه» است که با «گردشگری پایدار» سر ناسازگاری دارد.
وی در اینباره توضیح داد: اینکه سفر برای بخش عمدهای از ایران یعنی رفتن به شمال؛ اینکه اصلا گردشگری طبیعی و تفریحی در ایران یعنی شمال؛ اینکه هجوم این سیل گردشگر به شمال چه بر سر دریا، ساحل، رودخانهها، جنگل، فرهنگ بومی، کشاورزی و… مناطق شمالی آورده؛ اینکه جامعه بومی سود چندانی از گردشگری نمیبیند؛ اینکه گردشگری در مناطق و استانهای کشور نامتوازن است و…، همگی در برابر گردشگری پایدار است.
این در حالی است که به گفته امیر مقدم امروزه کسی دیگر تنها به دنبال جذب تعداد بالای گردشگری و ارائه آمار نیست. بنابراین اینکه چند میلیون نفر در تعطیلات سفر کردند و چه رکوردهایی در این زمینه شکسته شد، نباید فریبمان بدهد. دستاوردهای این همه سفر چه بوده، مهمتر است.
وی همچنین با اشاره به تاکید جهانی بر گردشگری پایدار ادامه داد: جالب است که سال ۲۰۱۷ هم از سوی مجمع عمومی سازمان ملل بهعنوان سال «گردشگری پایدار برای توسعه» نامگذاری شده است. در همین راستا، معرفی و توانمندسازی جوامع بومی و محلی در توسعه گردشگری، خیلی مهمتر است.
وی با ذکر مثالی در اینباره اظهار کرد: شما فرض بگیرید در یک منطقه گردشگری، تعداد زیادی هتل لوکس باشد و در طول سال، گردشگران زیادی به آنجا بروند و پول زیادی هم در هتلها خرج کنند و صاحبان این هتلها هم از شهرهای دیگری باشند و کادر هتلها هم آموزشدیده، اما اهل مناطق دیگری باشند. خب چه سودی دارد برای مردم بومی؟ به جز اینکه ترافیکش و مصرف آب تصفیهشده و برق منطقه و شلوغی شبکه تلفن همراه و… را برایشان جا میگذارد؟
این استاد دانشگاه با این حال معتقد است که امسال گردشگری نوروزی ایرانیان چند تفاوت عمده و جدی داشت که جای امیدواری بود.
به گفته او اولین امیدواری این است که سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور بر اساس یک طرح بسیار خوب، چندی پیش از نوروز، ۲۵ خبرنگار از رسانههای مختلف را به استان سیستان و بلوچستان برد تا هم از نزدیک با این استان و جاذبههایش آشنا شده و هم تجربهشان را از طریق رسانهها با مردم سراسر ایران در میان بگذارند. اتفاقا خیلی نتیجه خوبی هم داد.
هاشمیمقدم ادامه داد: گزارشهای فراوانی که این خبرنگاران، نه تنها در رسانهها، بلکه در شبکههای اجتماعیشان با مردم در میان گذاشتند؛ دهها صفحه و برگهای که در شبکههای اجتماعی برای معرفی جاذبههای استان سیستان و بلوچستان ایجاد شد؛ حضور بسیاری از مسئولین بلندپایه دولت و کشور، از برخی وزرا گرفته تا استاندار و رئیس بسیاری از نهادها در بخشهای مختلف این استان در نوروز و سرکشی به امکانات گردشگری آن، همه و همه نویدبخش بود.
امیر هاشمی مقدم با اشاره به این استان همچنین اظهار کرد: آن چیزی که امسال در گردشگری سیستان و بلوچستان دیده شد، بیشتر معطوف به جامعه محلی بود. معرفی بازارچههای محلی، صنایع دستی محلی، روستاهای ناشناخته، اما پرچاذبه، و از همه مهمتر، شکستن ذهنیت مردم نسبت به این منطقه بود. نمیتوان کتمان کرد که بخش زیادی از مردم ایران، نگاهشان به این استان با ناامنی گره خورده است.
طبق آمار این کارشناس امسال آمار گردشگران ورودی به این استان رشد خیلی خوبی داشت. تا آنجا که روز چهارم نوروز، مدیر کل میراث فرهنگی این استان از رشد ۱۰ درصدی گردشگران نسبت به سالهای پیش سخن گفته بود.
نکته دیگر اینکه در کنار دولتمردان و خبرنگاران و رسانهها، بسیاری از کاربران عادی ایرانی شبکههای اجتماعی هم از سفر به این استان حمایت کردند.
این پژوهشگر همچنین گفت: حمایت از گردشگری همچون یک ابزار توسعه و توانمندسازی جوامع بومی در این نوروز در نقاط دیگر ایران هم میشد دید. برای نمونه، یک نهاد مردمی که در راستای توانمندسازی مردم بومی برای توسعه معیشت سازگار با طبیعت فعالیت میکند، امسال نوروز به میناب در هرمزگان رفته بودند و فعالیتهایشان را در راستای توسعه گردشگری آنجا پیش بردند. حتی گروه پر طرفدار انیمیشن «دیرین دیرین» هم به کمک معرفی جاذبههای متنوع گردشگری در ایران آمده بود و از همه نقاط کشور معرفی میکرد.
مقدم در انتها اظهار کرد: امسال پیامهای زیادی هم درباره فرهنگ رانندگی در سفر، رفتار با طبیعت، برخورد با مردم میزبان و… دست به دست میشد. بیشتر اینها در شبکههای اجتماعیای شکل گرفته بود که مردم آنرا به گونهای جایگزین رسانههای رسمی کرده یا دستکم در کنار آنها نشاندهاند. بههرحال همه اینها خرسندکننده است. هرچند نتایجش را اندک اندک نشان بدهد.
انتهای پیام