شش نکتهی مهم دربارهی مناظره اول
«سیدحمید حسینی یزدی» عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی دربارهی مناظره اول کاندیداهای ریاست جمهوری نوشت:
اولین مناظره شش نامزد انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم [لینک] با محوریت موضوعات اجتماعی برگزار شد و جنجالها و جدالهایی نیز داشت و تحلیلهای مختلفی را برانگیخت. نکات مهمی که از این مناظره میشود برداشت کرد:
1 . محمدباقر قالیباف در اولین برنامهی تلویزیونیاش (برنامهی متکلم وحده) بسیار تهاجمی و با رویکرد نقد دولت حاضر شد. از همان برنامه پیش بینی میشد که قالیباف در مناظره نیز تهاجمی عمل خواهد کرد و چنین نیز شد. قالیباف اولین جرقهی مجادلات را با طرح وعدهی روحانی مبنی بر ایجاد چهار میلیون شغل زد و فضای مناظره را داغ کرد. این تاکتیک قالیباف بر این تحلیل استوار است که از عملکرد روحانی رضایتمندی چندانی وجود ندارد و لذا نامزدی موفق خواهد شد که خود را نقطهی مقابل دولت تعریف کند. او سعی داشت این تاکتیک را با ایجاد دوقطبی 4 درصدی و 96 درصدی به پیش ببرد که به نظر میرسد این دوقطبی در افکار عمومی جدی گرفته نشده است.
2 . قالیباف تاکتیک تهاجمی را برگزید چون در چند هفتهی گذشته با ورود ابراهیم رئیسی به فضای انتخابات، وی زیر سایهی همشهریاش قرار گرفته و نامزد اصلی بودن رئیسی و کنارهگیری قالیباف به نفع او در اذهان قوت یافته بود. قالیباف با انتخاب رویکرد تهاجمی و نقطهی مقابل روحانی قرارگرفتن سعی داشت تا خود را رقیب اصلی روحانی معرفی کند و از زیرسایهی رئیسی به درآید که به نظر میرسد در این امر موفق بود و الان مدعیست که نامزد شمارهی یک اصولگرایان است. گرچه در ظاهر قالیباف در چنبرهی جهانگیری گرفتار آمد اما افکار عمومی جهانگیری و روحانی را یک قطب با برند روحانی میبینند و لذا مجادله قالیباف و جهانگیری، مجادلهی قالیباف و روحانی تلقی میشود.
3 . ابراهیم رئیسی بیش از حدانتظار ضعیف ظاهر شد. ضعف او از همان برنامهی اول تلویزیونیاش (گفتگوی ویژهی خبری) بارز بود. در مناظره نیز نه در مباحث چالشی شرکت کرد و سعی کرد به هیچ عنوان تقابلی ایجاد نکند و صرفاً به بیان مطالب کلی و شعاری و کلیشهای بسنده کرد. هوادارانش عملکرد او در مناظره را معلول «تقوی و اخلاقمداری» میدانند اما به نظر میرسد صرفاً سرپوشی بر ضعف او باشد. یادمان نرود که هواداران اصلی رئیسی، همان هواداران اصلی احمدینژاد هستند که پس از مناظرات کذایی 88، روش و منش احمدینژاد در مناظرات را میستودند و به وی لقب دزدگیر 88 دادند، لذا باور ادعای تقوی و اخلاقمداری ایشان دشوار است. ضمناً اخلاقمداری ملازمهای با ضعف ندارد.
به نظر میرسد اگر ابراهیم رئیسی با همین شیوه ادامه دهد موجب سرخوردگی هواداران و ریزش آرایش خواهد شد و بعید نیست که از گردونه رقابتها حذف شود. البته رسانههای ابراهیم رئیسی در پی ایجاد موجی مبنی بر خسته شدن و بیزاری مردم از مجادلات چپ و راست هستند و از دیشب نشانههای آن آشکار شده است. اگر این موج ایجاد شود و رئیسی بتواند فارغ از مادلات قالیباف و روحانی مسلطتر و قویتر ظاهر شود بعید نیست وضعیتش بهبود پیدا کند.
4 . جهانگیری فراتر از حد انتظار ظاهر شد. تسلط به مباحث، فن بیان خوب و استفاده از آمار و مثالهای عینی و تهاجم به موقع به رقیب باعث موفقیتش شد. جهانگیری با استفادهی زیرکانه از فرصتی که قالیباف برایش فراهم کرد، خود را نمایندهی جریان اصلاح طلبی معرفی کرد، از آن حمایت کرد و از برخوردهای سنوات گذشته انتقاد کرد. این به این معناست که وی به دنبال مطرح کردن خویش به عنوان نامزد جریان اصلاح طلب برای انتخابات 1400 است و به نظر میرسد موفق بوده است. میتوان گفت به راحتی جای عارف را گرفت.
5 . میرسلیم تا اینجا چهرهای منطقی و معقول و وزین از خود به نمایش گذاشته است. نامزدی میرسلیم و نحوه عمل وی نشانگر مزیت نظام حزبی بر غیرحزبی است. حزب ریشهدار و اصیلی چون موتلفه یکی از قویترین چهرههایش را با منظومهی فکری مشخص معرفی میکند و تأیید صلاحیت میشود. یک مجموعهی نوپا و غیراصیلی چون جمنا با کلی سروصدا تشکیل میشود و پنج نفر نامزد معرفی میکند، تنها دو نفرشان تأیید صلاحیت میشوند و آن دو نفر نیز نه سابقهی سیاسی مشخص و روشنی دارند و نه قوی و مسلط ظاهر میشوند. به های و هویی آمدهاند و به های و هویی هم میروند و برفرض پیروزی جمنایی دیگر نیست که مسوولیت عملکرد نامزدش را بپذیرد. یادمان نرود سال 82 را که جمعیتی نوپا تحت عنوان آبادگران آمد و احمدینژاد را علم کرد و رفت و کسی هم مسوولیتش را برعهده نمیگیرد.
6 . همگان متفقند که هاشمیطبا و میرسلیم فراتر از حد انتظار ظاهر شدهاند. به ویژه هاشمیطبا که هم در برنامهی متکلم وحدهی خویش و هم در مناظره بسیار منطقی و واقع بینانه سخن میگفت. دلیلش چیست؟ به نظر میرسد چون این دو نامزد شانس و امیدی برای پیروزی متصور نیستند لذا از چنگ زدن به حواشی و مجادلات پرهیز میکنند. اگر چنین باشد این نکته قابل تأمل است که مگر مکانیزم انتخابات و روانشناسی انتخاباتی مردم چگونه است که نپرداختن به اصل موضوع و وارد حاشیه شدن جذابیت و جلب رأی بیشتری دارد؟
انتهای پیام