چرا دایی جان ناپلئون مهم است؟

نگار فیضآبادی، انصاف نیوز: احمد طالبینژاد، نویسنده و منتقد سینما، ناصر تقوایی را هنرمندی نخبه و مولفی دانست که همیشه نگاه خاص خودش را دنبال کرده است و به همین دلیل میتوان او را «ساختارشکن و سنتشکن» دانست.

آقای طالبینژاد در گفتوگو با خبرنگار انصاف نیوز گفت «ناصر تقوایی یکی از نخبهترین هنرمندان ایران است که کارش فقط به سینما محدود نمیشود؛ او در هنرهای مختلفی مثل عکاسی و داستاننویسی دست داشت. تقوایی مجموعه داستانی با عنوان «در تابستان همان سال» دارد که سالها پیش منتشر شد. چاپ دومش هم آماده بود اما متاسفانه در طی این سالها مجوز انتشار ندادند.»
احمد طالبینژاد: تقوایی سنتشکن بود
به گفتهی طالبینژاد، «آرامش در حضور دیگران، گاو و قیصر، جریان موج نو را به وجود آورد که به فیلمهای عامهپسندی که قبلا به آن فیلم فارسی میگفتیم ربطی نداشت. او هر زمان هم خواست فیلم عامهپسند بسازد، خوشبختانه با ناکامی مواجه شد.»
او در ادامه اضافه کرد: «منظورم از ناکام شدن این است که یکی دو بار قبل از انقلاب به او سناریوهایی پیشنهاد کردند، اما همانطور که از خودش شنیده بودم، میگفت وسوسه شده بود اما دید نمیتواند از پسِ فضاهای جعلی و دروغینی بربیاید که ارتباطی به جامعه ندارند. تنها فیلمی که پذیرفت صادق کرده بود که بدلی از فیلم قیصر است، ولی آن فیلم هم از هر نظر با قیصر فاصله دارد.
او در شش فیلم و یک سریالی که ساخته است، اینقدر جایگاه رفیعی دارد که میتوانیم او را پیشگام سینمای مدرن، سنتشکن و ساختارشکن قلمداد کنیم.»
«ناصر تقوایی مولف بود و امضای خودش را داشت»
طالبینژاد دربارهی امضای منحصربهفرد ناصر تقوایی در کارهایش گفت: «اگر در تیتراژ فیلمهایش نمینوشتند کارگردان تقوایی است، اغلب طرفداران و سینماشناسها متوجه میشدند کارِ آقای تقوایی است.»
نویسندهی کتاب موج نو، دربارهی مولف بودن تقوایی گفت: «اشتباهی وجود دارد که برخی فکر میکنند به فیلمسازی میگوییم مولف که فیلمنامه را خودش نوشته باشد؛ درحالیکه فیلمساز مولف کسی است که حرف و نکتهای برای گفتن دارد و میتواند ایدههای فکری و هنریاش را تبدیل به فیلم کند؛ حتی اگر کسی مثل هیچکاک باشد. هیچکاک فیلمهای جنایی و ترسناک میساخت اما این ژانر و سبک نگاه هیچکاک نشاندهندهی مولف بودنش بود.
فیلمهای تقوایی مشابه همدیگر نیستند ولی نگاه اجتماعی پسِ داستانهای او (حتی در فیلمی مثل کاغذ بیخط) نشان میدهد که این فیلمساز چه نگرشی به زندگی اجتماعی مردم در دهههای مختلف داشته است.»
دایی جان ناپلئون و نمایش جامعهای «متوهم و حیرتزده» | «تقوایی دروغ را هم باورپذیر کرد»
کارگردان فیلم «من بنلادن نیستم» گفت: «امضای تقوایی در میزانسنها، بازیها و… است. او از نماهای توشات شروع میکرد به کلوزآپ میرسید، از کلوزآپ شروع میکرد و به لانگ شات میرسید. حرکت مداوم دوربین در لابهلای جمعیت در سریال دایی جان ناپلئون خاص بود. جمعیتی که نمادی از جامعهی متوهم و حیرتزده هستند.
از دایی جان بگیرید که تصور میکند دشمن تا پشت درِ خانهی او آمده است تا مش قاسمی که تصورات خودش را از جنگهایی میگوید که میدانیم هیچ وقت نه او و نه دایی جان در آن شرکت نکردهاند. حسی در داستانهای تقوایی وجود دارد که امضای تقوایی را میسازد. باورپذیر کردنِ حتی دروغ یکی از ویژگیهای مهم کارهای آقای تقوایی است.»
این نویسنده دربارهی مسیری که سینمای ایران بدون تقوایی طی کرد گفت: «همین مسیری است که میبینیم. یعنی فضایی که فسیل، هتل، دایناسور و… ساخته شدند. بههرحال این کارگردان در ژانر اجتماعی و نسل جوان تاثیر داشته است و سینمای اجتماعی هم راه خودش را میرود اما جایگاهی که تقوایی داشت رفیع است و به راحتی قابل دستیابی نیست.»
چرا دایی جان ناپلئون مهم است؟
طالبینژاد در پاسخ به این سوال که چرا سریال دایی جان ناپلئون مهم است گفت: «به این دلیل که پنج نسل آن را دیدهاند و این سریال را آیینهای در برابر خودشان دیدند. از من که دهه سی به دنیا آمدم تا کسانی که در دههی ۶۰، ۷۰ و ۸۰ به دنیا آمدهاند، بخشهایی از واقعیتهای اجتماعی را در سریال دایی جان ناپلئون میبینیم.
دایی جان ناپلئون آدم متوهمیست که دچار خودبزرگبینی شده است و فکر میکند دشمنانی هستند که با هم بسیج شدند و میخواهند او را نابود کنند.
آدمهای نوکرصفت و بله قربانگویی هم دور او هستند که دایی جان را تصدیق میکنند و کمتر دچار کنش میشوند. مش قاسم سریال تنها کسی است که خیالات دایی جان را قبول میکند. امروز هم در عرصهی سیاست کسانی را داریم که مثل مش قاسم فقط یکسری چیزها را تایید میکنند.»
طالبینژاد در پایان دربارهی ناصر تقوایی گفت: «او را بنیانگذار ژانری از ادبیات به نام ادبیات کارگری میشناسیم. تقوایی کودکی و نوجوانیاش را در کنار کارگران شرکت نفت در جنوب گذرانده است و مصائبی را که از آنها دیده، در داستانهایش نوشته است. تقوایی مجموعه عکسهایی دارد که از نظر فرم، محتوا و نگاه خاص، طوری است که در کارِ کمتر کسی دیدهایم.»
انتهای پیام





… تا تقوایی زنده بود در سرکوب او به پادویی … می کوشیدند و حالا بر جنازه اش می گریند