احزاب در ایران؛ دکان‌هایی برای چانه‌زنی

حمیدنجف در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «احزاب در ایران؛ دکان‌هایی برای چانه‌زنی، نه نهادهای سیاست‌ورزی»  نوشت:

در جهان امروز، حزب ستون اصلی سیاست‌ورزی است؛ نهادی که اندیشه را به برنامه تبدیل می‌کند، رقابت را هدایت می‌کند، نیرو تربیت می‌کند و مدیران را از دل ساز و کار های شفاف، رقابتی و هزینه‌دار بیرون می‌کشد. در بسیاری از کشورها، رهبر حزبی پیش از رسیدن به قدرت از چندین مرحله مناظره، رأی‌گیری داخلی، نظارت تشکیلاتی و پاسخ‌گویی به اعضا عبور کرده است.

به همین دلیل، احزاب موتور توسعه سیاسی، ضامن ثبات و مهم‌ترین مسیر انتقال قدرت‌اند. اما در ایران، «حزب» عملاً تعریفی کاملاً متفاوت دارد؛ اینجا بسیاری از تشکل‌هایی که نام حزب را بر خود گذاشته‌اند بیشتر شبیه بنگاه‌های کوچک کارچاق‌کنی هستند تا نهادهای سیاسی. نه سازمان دارند، نه برنامه مشخص، نه پایگاه اجتماعی، نه آموزش کادر، نه صندوق رأی داخلی. تمام دارایی‌شان یک دفتر خاک‌خورده و تابلویی است که فقط هنگام انتخابات گردگیری می‌شود.

بسیاری از این احزاب عملاً به دفاتر معاملات پست و مقام تبدیل شده‌اند؛ دکان‌هایی برای چیدن مدیران ضعیف، لابی با دولت‌ها، تقسیم صندلی، رفیق‌سازی و چانه‌زنی‌های پشت پرده. نه هزینه می‌دهند، نه مسئولیتی می‌پذیرند، نه حتی اعضایی دارند که بتوانند ادعا کنند از آنها نمایندگی می‌کنند.

این مدل معیوب، سیاست ایران را با پیامدهای سنگینی روبه‌رو کرده است. مدیرانی بر سر کار می‌آیند که نه از مسیر طبیعی رقابت سیاسی بالا آمده‌اند و نه شایستگی‌شان در یک ساختار حزبی سنجیده شده است.

تصمیم‌گیری‌ها در اتاق‌های بسته انجام می‌شود، نه در نهادهای پاسخ‌گو. دولت‌ها با حامیانی وارد معامله می‌شوند که نه برنامه دارند و نه پایگاه، اما در بزنگاه‌ها سهم خود را طلب می‌کنند. نتیجه این می‌شود که سیاست در ایران بی‌ریشه، بی‌هویت و فاقد ثبات می‌ماند و جامعه روزبه‌روز از سیاست‌ورزی حرفه‌ای دورتر می‌شود.

واقعیت تلخ این است که بخش بزرگی از احزاب ایرانی به جای اینکه موتور توسعه و تربیت مدیر باشند، به بار اضافه قدرت تبدیل شده‌اند؛ موجوداتی که تنها هنگام تقسیم صندلی بیدار می‌شوند و پس از پایان موسم چانه‌زنی دوباره به خواب می‌روند.

تا زمانی که حزب در ایران به معنای واقعی کلمه «حزب» نشود، یعنی نهاد تولید فکر، رقابت، شفافیت و پاسخ‌گویی کشور همچنان با مدیرانی اداره خواهد شد که محصول رابطه‌اند، نه شایستگی. و این چرخه معیوب، بزرگ‌ترین مانع حرکت ایران به سمت سیاست حرفه‌ای و حکمرانی کارآمد است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا