بازخوانی دهه شصت | یدالله اسلامی
«یدالله اسلامی» دبیرکل مجمع نمایندگان ادوار مجلس در یادداشتی تلگرامی دربارهی «دهه شصت» نوشت:
گسترش رسانههای مجازی و به واقعیت پیوستن شهروند خبرنگار دوران روایتهای یک سویه از ماجراهای تاریخی و رخدادها را پایان بخشیده است. دسترسی بیشتر به اطلاعات و تحلیلهای گوناگون از یک رخداد از دستاوردهای ازتباطات گسترده امروزی است. واقعیت آن است که دیگر از هر رخداد یک روایت به گوش نمیرسذ. شاید بتوان گفت روایت رسمی هنوز جایی در بیان خبرها و رخدادها دارد ولی روایت رسمی هم به عنوان درستترین روایت جای خود را در افکار همگانی از دست داده؛ هر چند روایت رسمی قابل استنادترین روایت از نظر حقوقی تا این زمان باقی مانده است. البته این هم به معنای پذیرفتنیترین از نظر مخاطبان نبوده و نخواهد بود.
همین گسترش رسانهها سبب شده است که گفتگو جای تک گویی و یک سویه گفتنها را بگیرد و هم به افزایش تقاضای آگاهی درست از ماجرا کمک کند و هم پرسشگری را دامن بزند و هم دامنهی نقد و اندیشهی انتقای را وسعت بخشد.
روایتهای پیشین با نگرشهای تازه بازخوانی میشوند و پرسشگری وجستجوگری جای پذیرشهای بی چون و چرا را گرفته است. دسترسی به منابع و اطلاعات درست آسانتر شده و تحمل و تساهل نیز جای خود را درگفتگوها بیشتر باز کرده است.
اینها را گفتم که بگویم روایت رخدادهای دهه شصت هم مشمول همین دگرگونیها شده است و روایتهای غیررسمی و اطلاعات درست و یا نادرست بسیاری پیرامون آنچه گذشته است در میان لایههای مختلف اجتماعی دست به دست شده است.
پس نمیتوان به هر دلیل آنچه را که در دهه شصت گذشته است نادیده انگاشت و نمیتوان تنها به یک روایت از مجموعهی روایتها بسنده کرد و نمیتوان اهمیت گفتگو در درک درستتر و به واقع نزدیک بودن رخدادها را نادیده گرفت.
چه بخواهیم و چه نخواهیم آنچه در دهه شصت گذشته است به عنوان پرسش در برابر بسیار قرار دارد و نمی توان این پرسش را بدون پاسخ رها کرد. رخدادهای دهه شصت چنان نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت چرا که دگرگونیهای جدی را سبب شده است.
به هر حال روزی باید گزارشی درست از آنچه گذشته است به مردم داده شود. حالا دیگر پای داوری تاریخ در میان است. اگر راه برای بررسی درست و تاریخی آن رخدادها باز نشود خبرها و اطلاعات نادرست همهگیر خواهد شد و این دیگر به خواست و اراده ما هم بستگی پیدا نمیکند.
ولی یک راه دیگر هم هست و شاید راههای دیگر ولی یکی این است که: کمیتهای حقیقت یاب با ترکیب حقوقدانان بی طرف؛ نمایندگان گروههای اجتماعی و دست اندرکاران رخدادها و اثر پذیرفتگان آن رخداد و یا هر ترکیب دیگری که پذیرش همگانی را در پی داشته باشد شکل گرفته و همهی ماجرا را با بررسی همه جانبه و همهی جوانب انجام داده و با گزارش به ملت این پرونده را مهر پایان بزند ولی اگر چنین نشود میبینیم که پروندهای است گشوده که همهی ارکان و ساختار قدرت هم هر از چند یک بار اشارهای به آن داشته و خواهند داشت.
انتهای پیام