خرید تور تابستان

قهر پورنجاتی و پاسخ روزنامه ی آرمان

انتقاد احمد پورنجاتی، قائم مقام لاریجانی در زمان ریاست صداوسیما و رییس کمیسیون فرهنگی مجلس ششم، از روزنامه هایی که طبق گزارش مجلس، از تامین اجتماعی پول گرفته اند، واکنش روزنامه ی آرمان را در پی داشت که در گزارش قرائت شده در مجلس، تنها روزنامه ای بوده که نامش درج شده است، اما به گفته ی برخی منابع خبری، تعداد روزنامه هایی که از تامین اجتماعی در دوره ی ریاست سعید مرتضوی دریافتی داشته اند، به حدود 10 روزنامه می رسد، هر چند هنوز مشخص نیست که پولهای داده شده به چه خاطر بوده است.
به گزارش انصاف نیوز، پورنجاتی روز سه شنبه در صفحه ی شخصی خود نوشت:
«بنده کسی نیستم اما یک “شهروند”روزنامه خوان که هستم. پس بی تعارف عرض می کنم:
آهای! جناب “مدیر مسؤول” روزنامه ای که هدیه ی “مرتضوی” مدیر سازمان تامین اجتماعی دولت “ویران الدوله “را گرفته و به هرمصرفی رسانده ای، دو راه پیش روی توست:
1- یا آشکارا از مردم پوزش بخواه و مبلغ دریافتی را برگردان و عذر واسطه ی فیض را بخواه. غبار این ناشایستی ها البته دامن روزنامه نگاران زحمتکش و پاکیزه و با مناعت را نخواهد گرفت که در آن روزنامه از جان مایه می گذارند.
2- یا دست از داعیه ی استقلال حرفه ای و اصلاح طلبی بردار و خیال خودت و مخاطبان را آسوده کن و بی خیال شرافت روزنامه نگاری مستقل، کاسبی کن.
بنده تا اطلاع بعدی با روزنامه ی ….. و …… و…… نه مصاحبه می کنم و نه یادداشت می نویسم و نه اصلا می خرم!
(نام برخی از آنها در گزارش تحقیق و تفحص آمده و برخی نیز نیامده. فعلا نام نمی برم)
البته قدر و احترام روزنامه نگاران شاغل در آنها، محفوظ است.»

پاسخ دبیر سیاسی روزنامه آرمان
پس از آن که در برخی پیام های زیر نوشته ی پورنجاتی، نام روزنامه ی آرمان نوشته شد، مطهره شفیعی، دبیر سیاسی این روزنامه توضیحی را به این شرح منتشر کرد:
فرهیخته محترم، جناب آقای احمد پورنجاتی! با سلام و عرض ارادت
مطلبی را درباره ی روزنامه‌هایی که به نوعی با سازمان تامین اجتماعی کار کرده‌اند یا اینکه هدیه گرفته‌اند بی‌تعارف نوشته‌اید، بنده به عنوان عضو کوچکی از روزنامه ی آرمان نیز کمی بیشتر از جنابعالی بی‌تعارف مسایلی را بازگو می‌کنم. به جهت دفاع از خبرنگاران و جایگاه ویژه‌ای که این روزنامه بین اصلاح‌طلبان و اعتدال گرایان و عموم مردم دارد قضاوت شما را عجولانه و یک سویه دیدم و برای کسی که سابقه ی بالا در مدیریت رسانه دارد بعید به نظر می‌رسید، البته گرفتن هر هدیه‌ای چه خبرنگار چه سردبیر و چه مدیر مسوول از مقامات دولتی و غیر دولتی را به هیچ‌وجه در راستای استقلال حرفه‌ای روزنامه‌نگاران نمی‌بینم، درباره ما گفتید و خواسته‌اید فرد هدیه گرفته پوزش بخواهد و مبلغ را برگرداند، در این مورد ذکر نکات زیر ضروری به نظر می‌رسد که امیدوارم آقای پورنجاتی و دیگران بدانند که نباید حتی با خطای یک نفر همه را راند و طرد کرد:
1 – روزنامه آرمان در تمامی سال‌های گذاشته به شهادت آرشیو و مطالب پرشمار انتشار یافته چه در زمانی که مرتضوی به واسطه پرونده کهریزک مورد بازخواست قرار داشت و چه زمانی که در سازمان تامین اجتماعی به گفته رئیس دیوان عدالت اداری غیرقانونی در این پست قرار گرفت، با صراحت لهجه و دقت نظر و مداقه فراوان تمام ابعاد این فعل و انفعالات را در قالب گزارش مفصل مورد نقد و کنکاش قرار داد و در این مسیر از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است، از همین جا از تمام مدعیان و منتقدین می‌خواهیم و با روی گشاده از آن استقبال می‌کنیم که برای یک نمونه هم شده مطلبی از آرمان بیاورند که تبلیغ و تشویق و مساعدتی از سوی ما درباره سعید مرتضوی رخ داده باشد ما مفتخریم که در تمام دوران حرفه‌ای خود در قالب یک روزنامه اصلاح‌طلب و مطالبه‌گر در پی نور افشانی در تاریکی‌ها بوده و هیچگاه رسالت حرفه‌ای خود را قربانی مطامع ناخیرخواهان و زیاده طلبان نکرده‌ایم و در چند سال اخیر به ویژه در آستانه انتخابات و نیز پس از پیروزی آن جزو روزنامه‌هایی نبودیم که شنبه به جمع دوستان بپیوندیم و در این رهگذر هزینه‌های بی‌شمار داده‌ایم، شاید شما هم بدانید.
2 – عقبه و سابقه روزنامه به لحاظ حرفه‌ای در سطح سردبیری و مدیر مسئول فعلی در اختیار کسی است که با افتخار و با سابقه 20 ساله تاکنون ثنا گوی هیچ فرد و گروهی نبوده است و رسالت حرفه‌ای و حریت خود را برای کسی هزینه نکرده است و اگر نبود عملکرد این روزنامه و دیگر روزنامه‌های همسو امروز همین فضایی هم که ایجاد شده وجود نداشت، بعید می‌دانم کسانی اهل گرفتن هدیه باشند اما هزینه بپردازند. فردی را که شما از او نام بردید و آن را منتسب به روزنامه کرده‌اید حتی به فرض اینکه این هدیه را گرفته باشد هیچ تناسبی با مدیر مسئول روزنامه آرمان امروز ندارد و اکنون فرد دیگری مدیر مسئول این روزنامه است که اتفاقا از اهالی قم است و شما را خوب می‌شناسد، هر چند تاکنون کلامی هم با شما در این زمینه و درباره مطلبتان صحبت نکرده است.
3 – اتصال ناچسب این مساله به تحریریه و دیگر دست اندرکاران به واسطه پرداخت هدیه کارت 10 میلیونی که هزینه یک روز و نیم روزنامه هم نمی‌شود و هیچ ارتباط مستقیمی با مشی روزنامه هم ندارد به مثابه یک جک تاریخی می‌ماند، کدام عقل سلیمی می‌پذیرد که سوابق خود را نادیده گرفته و برای چنین مبلغی اعتبار خود را به ثمن بخس حراج کند. اینجاست که باید به قصد و غرض بعضی رسانه‌ها که سوابقشان مشخص است شک کرد اما هم سویی شما با اینها ما را متعجب کرد، البته از آقای محجوب خواسته‌ایم اگر سندی در این زمینه دارد ارائه کند تا ببینیم ارتباط این هدیه با روزنامه چقدر است. از سوابقی که از سردبیر این روزنامه سراغ دارم با قاطعیت اعلام می‌کنم کسی نمی‌تواند خلاف اخلاق حرفه‌ای و رسالت اصلی و تعهد روزنامه‌نگاری از او چیزی بخواهد و او انجام دهد. امیدوارم به زودی پاسخی که آقای محجوب یا دستگاه محترم قضا به این موضوع می‌دهد تناسب آن را با روزنامه آرمان روشن کند. اما اینکه شما هم در پی پررنگ کردن این موضوع هستید، خود می‌دانید و در مجلس ششم هم شاهد بودید که چه تحقیق و تفحص‌هایی صورت گرفت و هیچ‌وقت به سرانجام نرسید.
4- البته شما در این چند خطی که نوشته‌اید بدون نام بردن از روزنامه‌ای تعدادی از آنها را زیر سوال برده و گفته‌اید چون اینها اسمشان در تحقیق و تفحص آمده یا نیامده تا اطلاع بعدی با آنها مصاحبه نمی‌کنم یا نمی‌خرم، این شیوه در مرام و مسلک اصلاح طلبی دارای جایگاهی نیست بلکه شیوه اصلاح طلبی چنین است که با مناعت طبع هر آنچه مشکل به نظر می‌رسد اصلاح شود. ما نه طرفدار افراطیم نه طرفدار تفریط و نه طرفدار طرد کردن دوستان!
5- درج آگهی‌های سازمان‌های تامین اجتماعی یا رپرتاژ آگهی در روزنامه‌ها که شما فرمودید که دیگر برای آنها یادداشت نمی‌نویسید خلاف اصول حرفه‌ای نیست، به هر حال بخشی از در آمد‌های روزنامه از طریق آگهی تامین می‌شود و اگر کسی آگهی‌های تامین اجتماعی را در روزنامه منتشر کرد نباید بر او خرده گرفت. از سوی دیگر باید تفاوت بین شخصیت حقیقی و حقوقی افراد هم گذاشت به عنوان مثال یک پزشک می‌تواند ساختمان‌سازهم باشد آیا داد و ستدهای او در ساختمان‌سازی به عملکرد او در پزشکی و علاج بیماران ارتباط دارد. ما از نقد دلسوزانه جنابعالی و حتی هر اصولگرایی هم استقبال می‌کنیم اما آنچه باعث شد وقت شما را بگیرم شبهه‌هایی بود که از طریق نوشته جنابعالی ترویج می‌شد وگرنه آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است. عزت زیاد.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا