این زمین بار امانت نتوانست کشید
«بهزاد عبدی» در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: سالها پیش در خیابان لارستان مردی را ملاقات کردم که سراسر عشق بود و شعور. نوجوانی بودم که برای ضبط سرود به استودیو پاپ رفته بودیم. از همان زمان نگاه مهربانش بر قلب کودک من نشست و تا زمان رفتنش با من همراه بود و البته که هست. وقتی از پلههای استودیوی همیشهباز پاپ پایین میرفتی، خلوصی از جنس بلور روحت را نوازش میکرد که سرشار از صمیميت و مهر میشدی. شاید همین بود که همه هنرمندان عرصه موسیقی، استودیو پاپ را خانه دوم خود میدانستند. ناصرخان ناب بود. دروغ نبود. روحی آرام داشت و نگاهی نافذ و عمیق. بزرگ بود ولی بوی تازگی خاک را میداد. واژه غرور از فرهنگ واژگانش رخت بربسته بود، با اینکه از بزرگان صدای ایران بود. بزرگمنش که باشی برایت نوپا و استاد فرقی نمیکند. در رفتارت تفاوتی میان یک هنرجو و یک استاد نمیبینی و ناصرخان بزرگمنش بود. قلبش مکان امن درددلها بود و زبانش رودی جاری که به دریا میرسید. تأثیرات مهم وی در موسیقی با نگاه درست و عمیقش به مقوله درست صدابرداری، میکس و پالایش درست صدا انکارنشدنی است. او را خدا چون باران به زمین هدیه داده بود که پیوندی باشد میان آسمان و زمین. رفتن او رفتن یک شخص نیست، سفرش سفر بازماندههای اندک نسلی است که دیگر در این دوران یافتنش کاری بسیار سخت است. درنهایت دقت سازها را میکروفنگذاری میکرد و آثار را بهگونهای متولد میکرد که گویی ارکستر همزمان و با هم ضبط شده است. وقتی موسیقی کشور با عناصر حرفهای در ضبط روبهرو شود، خود را بالا میکشد، دقیق و درست نوشته میشود تا پس از ضبط، در جایگاه درست، خود را نشان دهد. در بسیاری از استودیوهای ایران، تمام سازهای یک ارکستر بزرگ به صورت جداگانه ضبط میشوند. این به این معناست که باید با تصور اینکه درنهایت شنونده یک اثر سمفونیک خواهیم بود، ضبط آغاز و در نهایت میکس شود و افکتهای مناسب اضافه شوند. رعایت نوانسها هم توسط نوازنده و هم صدابردار امری اجتنابناپذیر است و تا ساختار درست قطعه را ندانیم، هرگز به این مهم دست نخواهیم یافت. تبحرش در شناخت رنگ سازها، دامنه صوتی آنها و یادآوری نکاتی در صدابرداری و هزار نگفتنی دیگر از او ناصرخان فرهودی ساخته بود. استودیویی را مجهز کرده بود که با استودیوهای مجهز دنیا برابری میکند. صبر و شکیباییاش، روح یادگیری همیشگیاش و تعلیم پدرانهاش، استودیو پاپ را به مکان امنی برای آهنگسازان این مرز و بوم در هر شیوهای بدل کرده بود. او تکنیک را با اخلاق به زیبایی با هم آمیخته بود. میلاد فرزند برومندش، حمید آداب و امید اصغری به یقین پاسبان این مکان امن خواهند بود و بهراستی زمین نتوانست چون اویی را تحمل کند و به آسمانها بازش گرداند. ناصرخان در آن سوی آسمانها با روح زیبایش بهشتی ساخت و به سویش پرواز کرد. او همیشه هست و در خیابان لارستان نبش بیستم بوی ناب حضور جاودانهاش جاری است.
انتهای پیام