خطر نابودی مسجد سفید گیلان در بیتوجهی میراث فرهنگی+ تصاویر
به سوی شهر تالش در حرکت بودیم که جاده ای فرعی توجه ما را به خود جلب کرد و ناخواسته خود را در آن جاده یافتیم، جنگلی زیبا با درختانی سرسبز که بر روی جاده سایه افکنده و خودنمایی می کند.
به گزارش انصاف نیوز به نقل شفقنا، دقایقی بعد به انتهای جاده آسفالت می رسیم و به تابلویی به عنوان «اسپی مزگت» (مسجد سفید) دارد روبه رو می شویم این مسجد در میان جنگل های انبوه انتهای جنوب شرقی پارک گیسوم و در کنار رودخانه دیناچال رود با قدمت بیش از هزار سال قدیمی ترین مسجد در گیلان است.
این مسجد را مانند سایر مساجد نمی بینیم دور تا دور این مسجد پوشیده از داربست است برایمان موضوع جالب می شود و از زوایای مختلف این بنا را می بینیم و بررسی می کنیم. سوالاتی ناخودآگاه در ذهن ما شکل می گیرد که چگونه این اثر تاریخی بدون حتی یک نگهبان اینگونه رها در اینجا جلوه می کند. این مسجد چرا در حال تخریب است؟ مگر این بنا اثری تاریخی نیست که باید هم حفظ شده و هم مرمت گردد؟
بسیاری از اماکن تاریخی با نیروها و پرسنل مختلف حفظ و نگهداری می شوند ولی چرا و به چه دلیل بنای این مسجد رو به نابودی است مگر نه اینکه حفظ و نگهداری آثار تاریخی وظیفه مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری است. شاید اگر اندکی به این مسجد رسیدگی می شد هزاران اتومبیل و خودرویی که روزانه از جاده ی اصلی عبور می کنند می توانستند نظاره گر زیبایی و قدمت این مسجد باشند. چیزی جز افسوس و آه پاسخی برای ما و همراهان ما نیست.
«اسپی مزگت» مسجدی کهن و در واقع قدیمیترین مسجد گیلان است که طی قرنها، گنجینهی ارزشمند تاریخ اسلام را در قلب خود حفظ کرده است. بنای مذکور که در کرانهی شمالی رود دیناچال و در یک و نیم کیلومتری شرق جادهی تالش – انزلی واقع شده است یکی از شگفتانگیزترین بناهای تاریخی گیلان است.
اسپی مزگت از دو کلمهی «اسپی» در زبان تالشی به معنای سفید و «مزگت» در زبان اوستا به معنای مسجد تشکیل شده است [مسجد سفید] که در روستای کیشهخاله در شمال دنیاچال یکی از دهستانهای رضوانشهر واقع شده است. این بنا یک آتشکدهی قدیمی و بزرگ است که در دوران پس از اسلام و احتمالا بعد از قرن سوم هجری به مسجد تبدیل شده و تا مدتهای مدیدی مورد استفاده قرار گرفته است.
علت وجودی چنین بنایی در یک نقطهی دور افتاده هر بینندهای را به حیرت میاندازد، بنایی با آن قدمت تاریخی که کتیبهی کوفی حک شده بر دیوارهای آن بر قدمت بنا گواهی میدهد. در اینکه اسپی مزگت یک مرکز عبادی بزرگ بوده تردیدی نیست و این امر از احتمال وجود یک مرکز شهری یا سایت باستانی مدفون شده در حوالی این بنا خبر میدهد.
قدمت این بنا با توجه به کتیبهی کوفی و سفالهای به دست آمده از آن به دورهی سلجوقیان میرسد که با شیر بز و خشت درست شده و با آهک اندود و نماسازی شده است. اطلاعات به دست آمده از نوع معماری و همچنین وجود سفالهای مربوط به عصر ایلخانی، از قدمت حداقل ۸۰۰ سالهی این مسجد حکایت میکند. (برخی از روایات حاکی از آن است که بنای مسجد مربوط به دوره ساسانی است.)
بنای «اسپی مزگت» پس از اسلام بدون هیچ تغییری به مسجد تبدیل شده و این در حالی است که در داخل آن محرابی وجود ندارد، این عدم تغییر و یا تخریب خود نشانی از حرمت و قداستی است که این مکان برای مراسم دینی در قبل و بعد از اسلام داشته است. این مسجد در منطقه به «مسجد عبداللهی» مشهور است و مردم منطقه بر این باورند که آن توسط عبدالله بن عمر ساخته شده است شاید چنین نمونهای که هم ویژگیهای معماری قبل و هم بعد از اسلام را در خود جمع کرده باشد، در جای دیگر موجود نباشد. بنایی باقیمانده از یک آتشکدهی زرتشتی قدیمی و بزرگ پیش از اسلام که رواق چهار گوش داخلی آن محل نگهداری آتش مقدس بوده و مردم برای عبادت در دهلیزهای کناری آن میایستادند و بعد از ورود اسلام به این منطقه بدون تخریب بنا، نحوهی ادارهی آن تغییر کرده و به مکان مقدس مسلمانان برای عبادت خداوند تبدیل شد. بر یکی از دیوارهای آن پنج شش متر کتیبهی کوفی ساده باقی مانده و کلمات «ولم یخش الا الله فعسی اولئک ان یکونوا من المهتدین» [قسمتی از آیهی ۱۸ سورهی تویه] بر روی آن به چشم میخورد.
این کتیبه که ابتدای آن در همین دهلیز بوده، زمانی چهار دهلیز اطراف را تزئین میداده است؛ اره دهلیزها نیز گچبری عجیبی به ارتفاع یک متر داشته که فعلا دو متر از این اره بر دیوار شمالی مشخص است، شاید بتوان از آنچه باقی مانده است حدس زد که این بنا شامل یک رواق در وسط و چهار دهلیز در چهار طرف بوده است.
متأسفانه امروزه این بنای شگفتانگیز در این منطقه زیبا و توریستی رو به خرابی نهاده است، بنایی که سالها در زیر شاخ و برگهای یک درخت تنومند پنهان بود و هماکنون به علت کاوش در منطقه و قطع درخت، نمایان شده است.
در دراز مدت عوامل مختلف انسانی و طبیعی موجب تخریب بنای «ایسپی مزگت» شده است، برخی افراد سودجو، به طمع دست یافتن به دفینه، با دخل و تصرف و بیمبالاتی و حفاریهای غیرمجاز، باعث آسیب و تخریب هر چه بیشتر این مسجد شدهاند، درختهای جنگلی که بر بام آن رستهاند ریشههای خود را میان دیوارها فرو برده و آنها را شکافتهاند و رود خانه سیلابی دیناچال نیز قسمت جنوبی آن را کنده و با خود برده است. بارندگی و رطوبت نیز گچکاری، سفیدکاری و گچبریهای آن را فرسوده کرده و تا حدود زیادی از بین برده است.
دکتر منوچهر ستوده در کتاب «از آستارا تا استار آباد» این بنا را یکی از عجایب هفتگانهی گیلان نامیده است. او بر این باور است که بیشتر سفالهای پیدا شده از کاوشهای باستانشناسان مربوط به دورهی ایلخانی است و خاطرنشان کرده است که معماری این بنا معماری بومی نیست، اما با معماری بومی گیلان به زیبایی تلفیق شده است. از این بنا، در حال حاضر تنها قسمتی از رواقهای شمالی و غربی بجا مانده است که قسمت داخل با ستونهای قطور و قسمت بیرون با دیوارهایی مستحکم، بر پاایستاده است. مصالح اصلی بنای این اثر تاریخی آجرهایی به ابعاد ۶×۲۳×۲۳ سانتیمتر است و قطر دیوار آن ۱۷۵ سانتیمتر است. سقف بنا کاملا سفالپوش بوده است؛ اما بر خلاف بامهای سفالپوش امروزی گیلان سفال آن با ملات بر روی طاقها چسبانده شده است و اندازهی آنها به ۳۶×۵۰ سانتیمتر میرسد. سقف آن با طاقهایی طولی و کورهپوشهایی چند، مسقف شده و سطح بام قدری شیبدار است، که بدون محافظ رها شده و در حال تخریب کامل است.
حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی برای تعادل بخشیدن به حیات انسانها و دستیابی به توسعه پایدار و سازمان یافته که روند تکامل تمدن بشری را در پی خواهد داشت، از چنان اهمیتی برخوردار است که یک بسیج عمومی، جهانی، دولتی و مردمی را میطلبد. مردم باید محیطهای طبیعی و فرهنگی را به عنوان نهاد همبستگی معنوی در اجتماعات محلی خود تلقی کنند و بپذیرند که همانگونه که با انهدام و تخریب محیط طبیعی زندگی بشر به خطر میافتد، ویرانی میراث فرهنگی و تاریخی نیز زندگی معنوی را به مخاطره میافکند. امروزه در تمامی کشورها اهمیت حفاظت از محیط زیست که میراث طبیعی و فرهنگی در آن جای گرفته بر همگان روشن است لذا باید به دقت بر روی آثار به جای مانده از گذشتگان که امروزه ما امانتدار آن هستیم، تأمل کنیم و آنها را بشناسیم و ضمن حفاظت، مرمت و نگهداری آنها، با ارائه طرحهای نو، به ایجاد آثار جدید اقدام بنماییم، به طوری که تفاوتهایی با آثار پیشینیان ما داشته باشد، زیرا اگر امروزه چنین کاری انجام نشود، نسل حاضر نمیتواند چیزی را به آیندگان بسپارد.
انتهای پیام