حزب اتحاد و معیارهای دوگانه
«عماد رادمهر» در یادداشتی با عنوان «حزب اتحاد و معیارهای دوگانه» در کانال تلگرامی ایران تایمز نوشت:
یکی از بزرگترین نقدهایی که به ایرانیانی که در ایران به دنیا میآیند و بزرگ میشوند وارد است، داشتن معیارهای دوگانه است. معیارهای دوگانهای که کودکی و نوجوانی و بزرگسالی همراه هر یک از ماست. تناقض آشکار در رفتار و آنچه که عمل میکنیم. از معیارهای اخلاقی تا کاری و …
در سیاست نیز این ویژگی همیشه همراه سیاست مداران ایرانی بوده و روزگاری نبوده که در عمل ناقض همهی ادعاهای خوبی که گفتهایم نباشیم. یک روز شعار تحمل مخالف و تکثر میدهیم و روز دیگر چنان برچسب و اتهام به جوانانِ جریان خودمان میزنیم تا بتوانیم از هستیِ سیاسی ساقطشان کنیم. حرف از لزوم تحمل و مدارای حکومت میزنیم ولی در عمل کمترین رحم و شفقتی را به هم روا نمیداریم.
در ماههای گذشته و قبل از انتخابات شوراها خطی توسط حزب اتحاد در نفی آقا زادگی مطرح شد. هدف از این استراتژی این حزب به کنار زدن برخی فرزندان چهرههای غیر اتحادی بود و خیلی زود به دلیل ورود چهرههایی مثل مصطفی تاجزاده به گفتمانی فراگیر در بخشهایی از جریان اصلاحات تبدیل شد. گرچه آذر منصوری در واکنشی مسالهی آقازادگی را به آقازاده خوب و آقازاده بد تبدیل کرد. فرزندان چهرههای نزدیک به اتحاد مثل محمدحسین نعیمیپور و محمدرضا جلاییپور آقازاده خوب و چهرههایی مثل فرزند عارف آقازاده غیرِ خوب دانسته شد.
پس از انتخابات شوراها نیز حمید عارف پسر دکتر عارف در یک مصاحبهی اشتباه و غیر قابل دفاع مسالهی «ژنِ خوب» را به ماجرای آقازادگی اضافه کرد. پروندهی بسیاری از آقازادههایی که بدون هیچ سابقهی اجرایی و توان خاص در هیات مدیرههای شرکتهای دولتی صرفا به دلیل وابستگی خانوادگی مسوولیت گرفته بودند مطرح و نقدهای بسیاری در این مورد نوشته شد.
در هفتهای که گذشت نیز حزب اتحاد فرزند سیدمحمد خاتمی را به عنوان معاون سیاسی دبیرکل انتخاب کرد. در ویژگیهای اخلاقی سیدعماد خاتمی جای هیج بحثی نیست. اما یک جوان متولد سال ۶۶ که تنها سابقهی سیاسیاش عضویت عادی در انجمن اسلامی دانشگاه تهران و پس از آن دو سال عضویت در حزب اتحاد بوده چگونه میتواند از پختگی لازم برای معاونت سیاسی یک حزب برخوردار باشد؟
قطعا در حزب اتحاد، جوانانِ حزب از این انتخاب خوشحال هستند اما اگر هدف گردانندگان حزب اتحاد جوانگرایی بود و در این هدف صداقت داشتند چهرههایی مثل حسین نورانینژاد و حسین نقاشی با بیش از یک دهه سابقه در فضای سیاسی، چهرههای منطقیتری برای این مسوولیت بودند.
اما بدون تعارف و با حفظ احترام به جایگاه سیدمحمد خاتمی به عنوان بزرگِ جریان اصلاحات باید اعتراف کرد که در اینجا هم مسالهی «ژنِ خوب» بوده که تعیین کننده بوده و هدف اصلی چهرههای پشت پردهی اتحاد را میتوان استفاده از برند محمد خاتمی و نه جوانگرایی دانست. هدفی که در نهایت میتوان یکی دیگر از مصداقهای معیار دوگانهی حزب اتحاد در این مدت دانست.
انتهای پیام
لطفا! روابط عمومی حزب اتحادملت و دفتر سید اصلاحات روشنگری کنند.
عجب استدلال هاى سستى ! آخه حزب تازه تاسيسى مثل ندا با شركتى مشابه شركت ايرانسل قابل مقايسه است ؟! شركتهاى گردن كلفت دولتى با حقوق و مزاياى آنچنانى كجا و يك حزب كوچولوى نوپا كجا ؟! حالا نقد به جاى خود ولى انصافاً قيافه حق به جانب نگيريد .