ما و سترونی سیاست خارجی عربستان!|نصرتالله تاجیک
نصرتالله تاجیک در روزنامه ستاره صبح نوشت: تحولات داخلی عربستان ناشی از گسلهای نسلی و بحران جانشینی است اما بن بستهای سیاست خارجی سعودی نیز به آن دامن زده است. زیرا هم سیاست خارجی عربستان نازاست و گرایش به تخریب دارد و قدرت مالی اش نیز شرایطی فراهم کرده که به راحتی از این اندوخته می تواند استفاده کند. و هم به سخنی دیگر این بن بستهای سیاسی عربستان یک فرصت برای سیاست خارجی ما ایجاد کرده است. برای تبیین بهتر موضوع میتوان دست به ترسیم یک مدل هفت وجهی دست زد که نهایتا” عربستان نیاز دارد تعاملات منطقه ائی و بین المللی خود را در درون این مدل تنظیم کند و در صورت پذیرش و صحت این مدل ما نیز میتوانیم برآورد صحیحی از این وضعیت داشته باشیم.
به بیان دیگر الگوی رفتاری عربستان در منطقه و علیه ایران حاصل هفت مولفه است که اگر این هفت مولفه را بپذیریم میتوانیم موضع و خط حرکتی عربستان در اینده را به درستی تجزیه و تحلیل و ترسیم نموده و موضع خود را در قبال آن مشخص کنیم. این هفت مولفه عبارتند از 1- به بن بست رسیدن سیاستها و اقدامات ریاض در سوریه و یمن 2- نتیجه عکس دادن سیاستهای این کشور در منطقه و اثرات بهمنی آن داخل عربستان و بطور مثال حرکت داعش به داخل عربستان و هم پیمانانش 3- طولانی شدن مداخله در سوریه و یمن و ایجاد اختلاف با همراهانش همچون قطر و ترکیه 4- تغییر دولت در ایالات متحده آمریکا از باراک اوباما به دونالد ترامپ و سعی در بهره برداری از اختلاف ترامپ با ایران 5- شروع به کار محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد جدید و نیاز به آرامش خارجی برای اجرای پروژههای داخلی 6- تغییر سیاست نسبت به ایران از مقابله و رودررویی به کاهش تنش و کلید زدن سناریوهای دردسر زا غیر مستقیم در نقاط حیاتی سیاست خارجی ما همچون لبنان که موضوع استعفای اینچنینی با اشتباه در زمان و مکان سعد حریری نخست وزیر لبنان در عربستان 7- حرکت به سمت یارگیری بین المللی و کار بیشتر با امریکا برای فشار بر روی ایران همچون کاتسا و انتشار اسناد سیا و مرتبط دانستن القاعده به ایران که به پیچیدگی مشکلات و مسائل منطقه می انجامد.
با در نظر گرفتن این مولفهها و اگر ترازنامه سود و زیانمان را در قالب این الگوی هفت وجهی ترسیم کنیم میتوان گفت که هر گونه اقدام برای بازگشت به مذاکره و پرهیز از رودررویی از سوی ایران و در موضع قدرت به نفع سیاست خارجی ایران است. ما به عنوان یک کشور مقتدر و با عمق تاریخی و فرهنگی باید با کمترین هزینه و از طریق قدرت نرم به تامین منافع و مصالح ملی خود مبادرت ورزیم. نه هفت وجه مذکور که پاشنه آشیل سیاست خارجی عربستان است و نه تغییرات وسیع و احتمال برخوردهای خونین خانوادگی سعودی هیچیک ما را خوشحال و تشویق به مداخله و یا انجام اقدامی محاسبه نشده نکند! اینها نشان میدهند ایران در موضع قدرت است؛ و بطور مشخص و درواقع وقتی سیاست عربستان در سوریه و یمن به بن بست میرسد یعنی سیاست جمهوری اسلامی ایران صحیح بوده است. در باقی مسائل نیز به همین صورت است و اکنون مسئله اینجاست که چطور باید از این قدرت در شرایط کنونی استفاده کنیم؟ دیپلماتها راه حل خود را دارند!
انتهای پیام