“اجازه ورود سرمایه گذار خارجی را نمی دهند”
به گزارش انصاف نیوز، گفتگوی صادق زیباکلام با با نفتنا در پی می آید:
ظرفیت ایران برای جذب سرمایه گذاری خارجی در بخش انرژی به صورت بالقوه چه قدر است و ایران چگونه می تواند از این ظرفیت استفاده کند آن هم در شرایطی که ایالات متحده در حال خروج از حوزه انرژی عربستان است و عراق هم بر تلاش خود برای افزایش تولید روزانه افزوده است؟
من از میزان سرمایه گذاری خارجی ایران در سال 92 در بخش انرژی رقم دقیقی ندارم. اما با توجه به تحریم هایی که طرف قریب به دوسال گذشته آغاز شده و این حوزه را هم متاثر ساخته است گمان نمی کنم که به طور جدی بتوانیم از مقوله ای به اسم سرمایه گذاری خارجی در بخش نفت و گاز صحبت کنیم.من توجه شما را به آمار دیگری جلب می کنم که این آمار متاسفانه تصویری را برای شما ترسیم می کند که نشان می دهد وضعیت اقتصاد کشور در بخش نفت و گاز به چه وضعی است. به عنوان نمونه در حوزه پارس جنوبی که بین ایران و قطر مشترک است،ما به دلیل تحریم های نتوانستیم موفقیتی داشته باشیم.چرا که فاز های ما هنوز از زمان به اجرا درآمدن و عملیاتی شدن عقب تر هستند. حاصل عدم سرمایه گذاری خارجی در این بخش و نیز تحریم ها این شده است که مجموع برداشت ما از از پارس جنوبی در سال گذشته 50 میلیارد مترکعب بود در حالی که ظرف همان یک سال قطر بیش از 150 میلیارد مترمکعب گاز برداشت کرده است،یعنی سه برابر ایران. حالا این سوال مطرح می شودکه این 100 میلیارد متر مکعب که قطر بیش از ما برداشت می کند چه قدر ارزش دارد؟با توجه به این که قیمت گاز طبیعی در شرایط فعلی برای هر هزار متر مکعب 400 دلار است ،پس 100 میلیارد برداشت اضافی قطرمی شود بیش از 40 میلیارد دلار در سال. این رقم به ازای هر دلار 3هزار تومان می شود ،120 هزار میلیارد تومان. یعنی ایران در سال گذشته 120 هزارمیلیارد تومان را از دست داده است.
می خواهم بگویم که این 120 هزار میلیارد چه قدر پول می شود؟ببینید!برای فهم این موضوع دو عدد را درباره بودجه کل کشور شاهد مثل قرار می دهم. از کل بودجه سال جاری کشور که در سال 92 به تصویب رسید سهم بخش عمران 37 هزار میلیارد تومان است و سهم بهداست ،درمان و سلامت هم تنها 17 هزار میلیارد تومان. حالا می فهمید که 120 هزار میلیاردی که از دست دادیم چه قدر می شود.حالا اگر همین میزان کاهش را دربخش انرژی تصویر کنید،واقعا تصویر هولناکی می شود.
شما به عراق اشاره کردید. همان طور که می دانید بسیاری از میادین نفتی ایران با عراق به صورت مشترک است.بنابراین در صورت عدم توجه ممکن است همان ماجرایی که در پارس جنوبی برای ما پیش آمده است در این بار در حوزه میادین نفتی ایران تکرار شود و بخشی از نفت ما در غرب کشور که با عراق مشترک است توسط شرکت های خارجی که در صنعت نفت عراق حضور دارند از شل گرفته تا شرکت های معتبر دیگر به تاراج برده شود. این اتفاق هم به دلیل سیاست های نادرستی است که ظرف سال های گذشته حاکم بوده است.
اما نکته دوم این است که با فرض محال اگر همه تحریم ها رفع شوند و رابطه ما با غرب بهبود پیدا کند،اما در داخل جریان هایی هستند که در بخش انرژی ذی نفع می باشند و بخش های مختلف نفت و گاز را در اختیار گرفته اند. این جریان ها خیلی دوست ندارند که شرکت های خارجی در بخش های مختلف انرژی فعال شوند.
آقای زبیا کلام!شما فضایی از آنچه که در حوزه انرژی کشور حاکم است را تصویر کردید. با وجود همه این نواقص آیا تغییر برخی تاکتیک ها در این حوزه از قبیل بازنگری در شکل قرار دادهای نفتی و یا دیدار مقام های بلند پایه کشور نظیر رییس جمهور و وزیر نفت با فعالان حوزه انرژی در حاشیه نشست داووس و اقداماتی از این دست می تواند فضا را برای جذب سرمایه گذار خارجی تغییر اساسی دهد؟
این اقدامات قطعا بدون تاثیر نیست اما اثر آن مثل یک قطره است در برابر اقیانوس.سرمایه گذار خارجی وطن ندارد بلکه به دنبال منافع است. برای کسب این منافع هم نیازمند یک پشتوانه عظیم است در سه بخش امنیت اقتصادی،ثبات سیاسی و حاکمیت قانون. ممکن است کمپانی های برزگ در حوزه انژری ایران سرمایه گذاری کنند،اما خطیب جمعه پای تریبون مطلبی بگوید و فردای آن تیتر یکی از روزنامه ها شود و بعد از آن هم چند نماینده مجلس نفت به این آتش اضافه کنند حدس بزنید چه اتفاقی برای ان شرکت خواهد افتاد. در چنین فضایی است که شرکت های بزرگ حاضر نیستند حتی اگر تحریم ها همه رفع شوند و روابط ما با دنیای بهتر شود در ایران سرمایه گذاری کنند. آن هم زمانی که سیاست کلی ما بر مبنای شعار و آنچه در نماز جمعه می گذرد تدوین شود ایرن را برای سرمایه گذار انتخاب کنند. چرا که سرمایه گذار نگران است که مبادا دامنه این طوفان های سیاسی درون کشور آنها را هم مبتلا کند و سرمایه آنها را با انواع و اقسام مخاطرات روبرو کند. برای این معضل باید فکری شود و دستگاه و حکومت تابع قانون رفتار کنند.
آقای دکتر! به یک نکته اساس برگردیم که شما هم به آن اشاره کردید،اگر بر فرض بر اساس توافقنامه ژنو به یک معاهده تمام عیار تبدیل شود،روابط با غرب بهبود یابد و امنیت داخلی کشور برای سرمایه گذار هم تامین شود،آن جریان های با نفوذ که طی سال های گذشته در حوزه نفت و گاز حضور پیدا کردند و نهادهای غیر دولتی چه مواجهه ای با ورود سرمایه گذار خارجی خواهند داشت؟
نهادهای غیر دولتی چنین اجازه ای نمی دهند که شرکت های خارجی وارد حوزه انرژی بشوند و اگر هم بشوند عملا با نفوذی که این نهاد ها دارند،تعطیل می شوند. چرا که این نهادها در چنین شرایطی از اهرم های سیاسی،جریان های تندروی اصولگرا و مجلس،مطبوعاتی که در اختیار دارند و صدا و سیما بهره می گیرند تا مانع حضور سرمایه گذار خارجی شوند.
دولت در چنین شرایطی چه کاری می تواند انجام دهد؟
دولت باید تلاش کند از تریبون هایی که دارد به مردم نشان دهد که نهادهای غیر دولتی در مدت حضوری که در حوزه انرژی داشتند از قبیل پارس جنوبی و عسولیه و چه و چه ،عملکردشان چه بوده است.چرا که دولت به جز افکار عمومی ،حمایت نخبگان و اقشار فرهیخته ابراز دیگری ندارد و از این رو نمی تواند با این نهاد ها وارد دوئل سیاسی شود.بلکه باید سعی کند تا با بهره گیری از جامعه مدنی بتواند با حضور این نهادها در حوزه اقتصاد انرژی جلوگیری کند.
انتهای پیام