نیم ستون / ماچ … ماچ …
یاشار تاج محمدی، «نیم ستون» انصاف نیوز:
بعضیها همیشه خلاف جهت شنا میکنند، نه به خاطر اینکه خیلی خاص باشند یا بخواهند خاص جلوه کنند.
آنها همیشه وارونه زندگی میکنند، با بقیه فرق دارند و از جنس مردم نیستند، اما نه با خاطر اینکه کسی یادشان داده باشد که اینطور باشند،
آنها اشتباهی هستند، دست خودشان نیست، شاید صد سال دیر به دنیا آمدند، شاید هم زود. شاید باید در کرۀ شمالی متولد میشدند، یا مثلاً در مکزیک.
هر جور سعی میکنی، نمیتوانی درکشان بکنی، نمیتوانی حرفشان را بفهمی و نمیتوانند حرفت را بفهمند، نه اینکه نخواهند بفهمند، آنها واقعاً سعی میکنند، ولی نمیتوانند. میفهمی؟! نمیتوانند!
حالا با این شرایط چطور میشود با آنها ارتباط برقرار کرد؟ راهحل سختی ندارد، باید با زبان خودشان با آنها حرف زد! زبان آنها دقیقاً برعکس زبان ماست، مثلاً وقتی میخواهند بگویند شب به خیر، میگویند شب به فنا، یا مثلاً وقتی میگویند نفت را سر سفره میآوریم، یعنی نفت را از سر سفره میبریم.
حالا شما ترجمه کنید! وقتی آنها به شما میگویند دولت پاکدستان را تشکیل دادهاند، یعنی چه؟ یا مثلاً وقتی میگویند آب را بریز آنجایی که میسوزه، چهطور ترجمه میشود؟ کار سختی نیست، یک مقدار تمرین کنید یاد میگیرید.
یکی دیگر از ویژگیهای این عزیزان، این است که خیلی دوست دارند دوست داشته شوند، دوست دارند همه دنبالشان بدوند، بغلشان کنند، برایشان هورا بکشند و از همه مهمتر ماچشان کنند. بله … ماچ … ماچ … دوست دارند دیگه. چه میشود گفت؟!
از ویژگیهای منحصر به فرد آنها میتوان بیشتر نوشت، ولی گمان نمیکنم نیاز به نوشتن باشد، همۀ شما در اطرافیان، دوستان و آشنایانتان، حداقل با یک نفر از اینها آشنا هستید.
مدتی بود این آدمهای خاص کمتر دیده میشدند، اما زهی خیال باطل، ما خیال میکردیم اینها را دیگر نمیبینیم. آن زمان که دکتر ظریف گفته بود: «آن مرد رفته است»، ما خیال کردیم واقعاً رفته است، اما نگو جوادجان داشتند به زبان اینها حرف میزدند، و این یعنی آن مرد تازه برگشته است.
انتهای پیام