تراشیدن ریش به خاطر «بحران تحلیل»؟!
«عبدالله گنجی» مدیر مسوول اصولگرای روزنامهی جوان در یادداشتی تلگرامی با عنوان «دهها تشابه و یک تمایز نجات بخش» نوشت:
یکی از مهمترین عواملی که قضاوت را آسان و بدیهی مینماید «گذر زمان» است. در متن حوادث و گرد و خاک ناشی از آن تشخیص صحنه و حق بسیار دشوار است.
میتوان گفت کسانی که در حین اتفاقات و پدیدهای به ظاهر پیچیده، مسیری که آیندگان بر درستی آن صحه میگذارند را انتخاب میکنند انگشت شمارند.
اما کسانی که بعد از فروکش کردن التهابات و اتفاقات قضاوت صحیح مینمایند بسیار زیادند.
مصداق تشخیص به موقع و در بدو اتفاق، ایمان آوردن امیرالمؤمنین به پیامبر است. مصداق گم نکردن مسیر در طی ۷۵ سال مبارزه عمار است.
اکنون بعد از ۱۴۰۰ سال به راحتترین روش ممکن خوارج را باطل میداریم. با یقین، ایستادگان مقابل ابا عبدالله الحسین علیه السلام را باطل میداریم. اما یواشکی میپذیریم که اگر ما هم آنجا بودیم محل استقرارمان معلوم نبود.
امیرالمؤمنین را از نهروان و امام حسین را از صحنه کربلا برای چند لحظه از ذهنتان حذف کنید.
حال سپاه دو طرف را بررسی کنید چه تفاوتی با هم دارند؟
هردو مسلمان هستند
هر دو نماز میخوانند
هر دو روزه میگیرند
هر دو حافظ قرآن هستند
بعضی از هر دو سپاه نشانههای جهاد وجانبازی در بدنشان هست.
هر دو به دنبال کسب قرب الهی هستند.
اما چرا ما امروز یک طرف را باطل و جهنمی می دانیم؟
پاسخ یک جمله است: یک طرف قبله و جهت داشتند یا بهتر بگوییم علی و حسین (ع) داشتند و طرف دیگر نداشت. به همین دلیل همه مثبتهای عبادی و اعتقادی طرف مقابل را هم بی ارزش میدانیم.
دیروز که ضمیر اصلی سخنان رهبری احمدینژاد شناخته شد دیدم یکی از جوانان مؤمن به انقلاب اسلامی دچار بحران تحلیل شده و ریش خود را تراشیده و علت را این اعلام کرده که فردای قیامت مرا جز یاران خمینی قرار ندهند اما به خاطر همراهی با ظلم بازخواست شوم.
چرا برادرم؟! تاریخ تجربهی انباشته شده بشر خصوصاً مسلمانان است رجوع به آن، شاخصها و معیارها را یادآوری مینماید.
عدالت از مگزک سلاح امیرالمؤمنین میگذشت نه از خواندن مستقیم قرآن که خوارج حرفهایتر از یاران علی میخوانند. به همین دلیل امیرالمؤمنین به ابن عباس گفت در مذاکره با خوارج از قرآن سخن نگو، فقط از پیامبر بگو.
انتهای پیام
باز هم از مقدسات؟!! جززدنِ یک لبخند چه کار می توان کرد!در یک هماوردی سیاسی، یک هموطنت را باطل و دیگری را حق، چه ضرباتی وارد کرده است!
از پبامبر بگوییم؟ از علی بگوییم ؟؟شرمتان نمی اید؟/؟؟؟؟؟؟؟
معاويه هم قرآن بر سر نيزه مي كرد. رسانه هم داشت كه بگويد علي نماز نمي خواند. علي در غربت بود و هياهوي معاويه گوش ها را كر كرده بود. علي سر به چاه داشت و معاويه بر مسند نشسته بود. تاريخ اما قضاوت خود را كرد.