پنجرهی «محسن سازگارا» رو به خانهی ناپدری!؟
یادداشت مهاجرانی درباره ی اظهارات محسن سازگارا
«سیدعطاءالله مهاجرانی» وزیر دولت اصلاحات، در یادداشتی در وبلاگ خود با عنوان «پنجرهای رو به خانهی ناپدری!؟» به اظهارات «محسن سازگارا» دربارهی خودش و پسرش پاسخ داد.
به گزارش انصاف نیوز، دکتر مهاجرانی نوشت:
در برنامهی «پنجرهای رو به خانهی پدری»، روز پنجشنبه ۲۱ دی ماه، مدیر تلویزیون ایران فردا با آقای محسن سازگارا صحبت میکرد. بخش نخست برنامه نقد مواضع اصلاح طلبان در بارهی مسائل اخیر ایران بود. داوریها و اظهار نظرهای مختلفی صورت گرفت. نمیخواهم به همهی موارد بپردازم. صرفا به نقل قولی از آقای محسن سازگارا اشاره میکنم. ایشان گفتند، «پسر اینجانب در ماجرای دکل دخیل بوده است. از این رو از من خواستهاند که از آیه الله خامنهای تعریف کنم. من هم تعریف کردهام.»
نخست مناسب میدانم اشارهای گذرا به شخصیت سیاسی سازگارا داشته باشم. در مجلس اول دوست مرحومم احمد عطاری نمایندهی اراک، به من گفت جلساتی تشکیل میشود که مباحث جاری کشور مطرح است. گفتند اقای دکتر سروش و دکتر کمال خرازی هم شرکت میکنند. شرکت کردم. سازگارا آن وقت از همکاران مهندس بهزاد نبوی در حوزهی معاونت اجرايی نخست وزیر بود. ایشان در جلسه مجموعهای از خبرها را ابتدای جلسه نقل میکرد. کاپشن برزنتی میپوشیدند و ته ریشی تنک داشتند. بعدا شنیدم که مدیر کل سیاسی حوزهی معاونت اجرایی هستند. ایشان بعدها خودشان را معاون سیاسی نخست وزیر معرفی کردند. البته ایشان حتی یک روز هم چنین سمتی نداشتهاند. بعدا دیدم خود را از موسسان سپاه و پس از آن دکتر تاریخ معرفی کردند. این دو ادعای دیگر هم از قبیل همان معاونت سیاسیست. کسی که برای مطرح کردن خودش به جعل شخصیت برای خودش میپردازد و به خودش دروغ شاخدار میگوید چه انتظاری میتوان از او داشت، که مدلل سخن بگوید؟
مرحلهی بعد که ایشان را دیدم، در آبان ماه سال ۱۳۸۳، در لندن در مهمانی افطار یکی از دوستان بود. در آن جلسه جمعی از دوستان هم شرکت داشتند. از جمله آقایان دکتر سروش و مسعود بهنود و فرخ نگهدار. سخن از هر دری بود. ناگاه سازگارا گفت من دو سوال دارم. از آقایان خواهش میکنم که جواب بدهند. سوال اول، مردم با چه در صدی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت میکنند؟ سوال دوم چه کسی رای میآورد؟ دکتر سروش پیش بینی کرد که حدود پنجاه تا شصت در صد شرکت میکنند و آقای کروبی رای میآورد. بهنود و من پیش بینی کردیم که حدود شصت تا شصت و پنج در صد شرکت خواهند کرد و آقای هاشمی رای میآورد. دیگران هم نظر دادند. ناگاه سازگارا گفت: تمام است! پرسیدیم چی تمام است؟ با ذوق و شوق گفت نظام به هم میخورد و انتخابات برگزار نمیشود!
پرسیدیم این تحلیل است یا اطلاع خاصی داری؟ مثل کسی که از یک جاهایی خبر دارد. جوری سرش را تکان داد که خب! البته و… از آن شب بیش از سیزده سال میگذرد. هنوز کار نظام تمام نشده است!
اخیرا دوباره آبی زیر پوست ایشان دوید و در برنامههای خود از تسخیر پی در پی مراکز حکومتی و سپاه صحبت میکردند و تسخیر را با تاکید بر حرفی میکشیدند که تسخیییییییر شد! میگفتند اگر لشگری یا حتی گردانی از ارتش از پادگان خارج شوند و به مردم بپیوندند، کار نظام تمام است.
این مواضع دقیقا همان جنس و آهنگی را داشت که جواد خادم از طراحان کودتای نوژه در گفتگو با نوری زاده در «ایران فردا» مطرح کرد. گمان میکردند که موج اعتراضات سراسر کشور را در بر میگیرد و تا ۲۲ بهمن کار نظام ساخته است. به تعبیر جواد خادم ۲۲ بهمن نماد نظام خُرد میشود.
اکثریت قاطع اصلاح طلبان در این موقعیت با هوشمندی و آینده بینی و مسوولیت شناسی نه تنها صف خود را از این حرکت جدا کردند بلکه به نقد آن پرداختند. بیانیهی روحانیون مبارز در این مورد یک سند روشن و تعیین کننده بود. من تعبیری را به کار بردم که این موج اغتشاش- و نه آن بخش مردمی که اصیل بود- بی ریشه است و موج بی ریشه فرو مینشیند که نشست. بدیهی است آنانی که به این موج دل بسته بودند، به ویژه سازگارا و نوری زاده که اگر یادتان باشد در جریان جنبش سبز اطلاعیه دادند، اطلاعیه در ساعت ۱۲ شب روز سه شنبه ۱۷ شهریور سال ۱۳۸۸ صادر شده است. جملهی طلایی بیانیه این است: «رهبری جنبش سبز در غياب آقايان موسوی و کروبی و خاتمی به خارج از کشور منتقل خواهد شد، تا خواب راحت را از استبداد بگيرد.»
یعنی خودشان را رهبران جنبش سبز اعلام کردند.
از آن پیش بینی فروپاشی نظام جمهوری اسلامی در ماه رمضان ۱۳۸۳ بیش از سیزده سال و از این کوچ رهبری و اعلام رهبری آقایان هم بیش از هشت سال میگذرد. به گمانم سانچو پانزا و حتی دون کیشوت هم از این آقایان توان تفسیر و پیش بینی بهتری داشتند. آنها لااقل صمیمی و ساده و صادق بودند.
حال آقایان که دیدند فروپاشی نظام به ثمر نرسید و احتمالا یک دههی دیگر بایست صبر کنند تا به سن جواد خادم برسند! تا شاید حرکت سینوسیشان عود کند و موجی برخیزد، طبیعی است که در مورد اینجانب که موضعی دیگر داشته و دارم و به صراحت اعلام کردهام که از نظام و رهبری و انقلاب از موضع انتقادی دفاع میکنم، سخن به تهمت بگشایند.
بارها توضیح دادهایم که پسر اینجانب مطلقا در قضیهی دکل نفتی نقشی نداشته است. کیفر خواست به دادگاه ارجاع شده و اسامی متهمان پرونده تماما مشخص است. وقتی هشت سال پیش در برنامه و سخنرانی کتابخانهی کنزینگتون هم از سلامت اقتصادی آیه الله خامنه ای و خانوادهی ایشان دفاع کردم، همین سخنان و اتهامات مطرح شد.
روی سخنم با جوانانی است که ممکن است سخن و تفسیر این افراد را باور کنند. ببینید، در همین سه مورد توان تفکر و قدرت تفسیر و تحلیل سیاسی این آقایان -رهبران عالی مقام جنبش مردم ایران که رهبری را از ساعت ۱۲ شب ۱۷ شهریور ۱۳۸۸ به عهده گرفتهاند- تا چه حد است. دیگر چه انتظاری است که در همین برنامه، خاتمی را بیسواد نخوانند و از دکتر سروش اشکال تئوریک نگیرند و به امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی اهانت نکنند و برای حمیدرضا جلایی پور عنوانی را به کار ببرند که البته شایستهی گویندهی همان سخن است. وقتی شخصیتی با دروغ برای خود هویت جعل میکند، همین است که میبینیم این رهبران پنجرهای که باز میکنند رو به خانهی ناپدری دونالد ترامپ است و صدایی که از این پنجره به گوش میرسد نوای شکسته بستهی همان ناپدریست.
انتهای پیام
آقای مهاجرانی تازگی توپخانه شما خیلی فعال شده، مهمات تازه رسیده؟؟!!
سلام ،
فقط – همین قدر بگویم – که زمانی ، تا حدودی مورد محبت بودی ! اما – سالیانی است که از دلها فاصله گرفته ای ! دیگر آن اشتیاق شنیدن از تو – و خواندن از تو – رخت بربسته ! عجب روزگاری شده است !؟
خواهش میکنم جمع نبندید از طرف خودتان اظهار نظر کنید.
درود.
خطاب به مهاجرانی:
تو که طرفدار نظام و رهبری هستی شکر میخوردی درباره جنبش سبز نظر میدادی و وبسایت جرس راه انداخته بودی! نشنیدی مردم چه شعارایی میدادند تو خیابون؟
حالا 5 سال و 10 و سال و 20 سال که تو میگی نظام پایدار بوده، برای تاریخ یه لحظست. اخرش این نظام رفتنیه. بدبخت اونی که هم جانب مردمو باخت و هم پاچه خاری های از راه دورش به جایی نرسید.
بدبخت اونی که هم نامه مینویسه به شاه عربستان تا هزینه بورس بچشو بدند، در عین حال زور میزنه تا سر سفره انقلاب یه استخون بهش برسه.
این متن رو هم میدونم منتشر نمیکنی و همه ژستهات موقع وزارت چاخان بود. این وقت رو حرومت کردم تا شاید یه تلنگری به اون وجدان نداشتت بخوره. بیچاره ما که یکی از امیدهامون برای ریاست جمهوری بعد خاتمی تو بودی. این سطح از فرومایگی و ابتذال رو باید در لقمه حرومی که خوردی ردیابی کرد.
انصاف نیوز باید یک مصاحبه مفصل مکتوب بدون ممیزی با دکتر مهاجرانی انجام بدهد . خیلی از حواشی حول دکتر دروغ هستند . اما متاسفانه فرصت جوابیه مناسب نبوده . مجال انصاف نیوز را غنیمت شمرید و میدان آگاهی بخشی و روشنگری را فراخ تر گردانید لطفا
یا علی