افشانی و شهردار جدید تهران
«حمیدرضا جلایی پور» عضو شورای مرکزی حزب اتحاد و استاد دانشگاه تهران، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «افشانی و شهردار جدید تهران» نوشت:
بالاخره محمدعلی افشانی در ۲۳/۲/۹۷ با کسب رای اکثریت قریب به اتفاق اعضای شورای شهر تهران ۱۹ رای از بیستویک رای، شهردار شد. فرایند این انتخاب که معرف یک تلاش و لابیگری درون جبههای و دموکراتیک بود به شرح زیر است.
افشانی نامزد حزب اعتماد ملی برای شهرداری تهران بود. «اعتماد ملی» در رقابت با کارگزاران برای رساندن او به جمع 7 نامزد نهایی شوری پنجم با حزب اتحاد ملت ائتلاف کرد.
ائتلاف «اتحاد ملت» و «اعتماد ملی» در دور نخست موفق بود. زیرا محسن هاشمی رییس شورا و شخصیت مورد علاقه کارگزاران و روزنامه «کارگزاران سازندگی» برای شهردار شدن بود و با مکانیزم رای از دور رقابت خارج شد. همچنین دیگر نامزدهای نزدیک به کارگزاران از رقابت خارج شدند.
کناره گیری کردن حجتی و انصاری لاری دو کاندیدهای نزدیک به اتحاد که امکان اجماع در مورد آنها وجود داشت در مرحله نیمه نهایی کار را به رقابت 5 نفره کشاند. حجت میرزایی معاون کنونی شهردار هم کناره گرفت تا پیروز حناچی و محمود حسینی نامزدهای «اتحاد ملت» باشند.
«اعتماد ملی» و «اتحاد ملت» در این مرحله برسر دو نامزد نهایی به ائتلاف نرسیدند. اتحادیها به دنبال ائتلاف با کارگزاران بودند ولی اتحاد نتوانست در میان دو نامزد خود دست به انتخاب قاطع بزند و بین انتخاب حسینی و حناچی در رفتوآمد بود. حاصل کار ائتلاف «اعتمادملی» با «کارگزاران» و برخی منفردین بر سر افشانی و مکارم بود. لذا «اتحاد ملت» در این مرحله شکست خورد و نه حسینی و نه حناچی به رقابت مرحله آخر نرسیدند.
افشانی در نهایت در روز ۲۳/۲/۹۷ با اجماع حداکثری اعضای شورای شهر شهردار تهران شد. از همان ابتدا هم روشن بود که هر نامزدی با حسینی مکارم به دور نهایی برود، پیروز میدان خواهد بود. زیرا او درست یا غلط نامش با املاک نجومی آلوده شده بود. نقطه ضعفی که البته از سوی بعضی از اعضای برجسته شورا تکذیب میشود.
انتخاب افشانی نکات مثبت مهمی دارد: نخست تن دادن همه احزاب اصلاحطلب به نتیجه نامعین مکانیزمهای دموکراسی است. در انتخاب شهردار تهران آن چنان که خاصیت یک دموکراسی است، روندها معین بود و نتایج نامعین. شیرینی دموکراسی با پذیریش این نتیجه نامعین کامل میشود.
دومین نکتهی مهم مثبت پشتوانهی حزبی افشانی است. اگرچه او در دور نهایی با اجماع برگزیده شد اما نامزد اختصاصی حزب «اعتماد ملی» است. فرصتی که هم به تقویت جایگاه احزاب منجر میشود و هم سطح پاسخگویی این احزاب را در مقابل عملکرد خود بالا میبرد.
سومین نکتهی مهم افشانی ورود یک چهرهی تازه به جمع نیمه بستهی مدیریت ارشد در ایران است. او اگرچه سابقهی استانداری در فارس را دارد اما از نسلی که در سال 76 و نهایتا 80 و قبل از آن به وزارت رسیدند، نیست و از این جهت گشایشی در حلقهی مدیریتی نیمه بستهی اصلاحطلبان است.
اما نکات منفی: افشانی در گذشته یک چهرهی ملی نبوده است. درحالیکه اصلاحطلبان به شهرداری تهران برای ارایهی ویترینی از مدیریت خود نیاز داشتند. او به اندازهی کافی سیاسی نیست و بیشتر یک مدیر اجرایی است و کمتر میتواند نقش مدیر اول اصلاحطلبان در کشور را بازی کند.
نکتهی منفی بعدی که البته بیشتر یک احتمال است، شائبهی استفاده از قومیت خاص در انتصابات است. انتصاب لرها در سطح مدیریتهای میانی کشور به یک ضربالمثل بدل شده است و گفته میشود که مدیران لر، علاقهی زیادی به انتصاب لرها در سمتهای مدیریتی دارند. اگرچه خود افشانی این شائبه را رد میکند.
امروز رقابت برای انتخاب شهردار تهران به پایان رسیده است. حالا افشانی آن چنان که حقشناس عضو دیگر این حزب اعتماد تاکید کرده است شهردار مورد اجماع همهی اصلاحطلبان برای تهران است. پیروزی او نمونهی خوبی از بازیهای سیاست پارلمانی بود و حالا باید همه به نتیجهی بازی تن بدهند و از شهردار منتخب حمایت کنند.
سایهی سیاه شورای شهر اول تهران همواره بر سر اصلاحطلبان در حرکت است. کنارهگیری نجفی این کابوس را دوباره به یاد آورد. جلوگیری از تکرار آن کابوس تلخ، وظیفهی هم اصلاحطلبان است و تکرار آن قابل توجیه نیست. شهرداری پر مسالهی تهران به ثبات، کارامدی مدیریتی، درآمدی، گسترش حمل و نقل عمومی، گسترش روابط انسانی در مناطق عمومی، شفاف سازی، فسادستیزی، دوری از تسلط نگاه مهندسی و فیزیکی به شهر نیاز دارد. اینک همه برای موفقیت افشانی تلاش میکنند.
انتهای پیام