طنز | FATF از HIV هم خطرناکتر است؟
فرزین پورمحبی در یادداشت طنزی در خبرآنلاین نوشت: «راستش را بخواهید تا همین چند وقت قبل، بنده فکر میکردم FATF چیز بسیار خطرناکی است در حد HIV. اما از وقتی که معاهده پالرمو به «عکس دختر خوشگلها» مربوط شد؛ نمایندهای برای تلفظ عبارتFATF دچار مشکل شد ؛ طوماری در صحن مجلس دراز به دراز نقش زمین شد ؛ حنجره چند نماینده خاص جرواجر شد و عبارت FATF «ترکمنچای جدید» قلمداد شد؛ فهمیدم که نه بابا؛ این یک مرض نیست؛ جرمی است که نباید مرتکب شد. اما با شنیدن چند صحبت آنورآبی، دریچه جدیدی برایم باز شد و باز، این مسئله جای سوال شد! این بود که ذهنم حسابی کنجکاو شد و فهمیدم که باید دست به کار شد و به شکل جدی، پیگیر این قضیه لاینحل و همچنان مسکوت مانده شد.
البته همان اول کار ندای درونیام صدایش اکودار شد و این نکته را متذکر شد: “آهای فرزین؛ بی خیال شو… هیچوقت دلواپس چیزهایی که دلواپسان میگویند، نباید شد! ”
البته بنده به این تذکر توجه نکردم چراکه زمانه جوری شده که حتی نمیشود به ندای درون هم، مطمئن شد! لذا با خودم گفتم که باید دست به دامان گوگل شد و در همین راستا کلمات «پالرمو» و «FATF» در این موتور جستجوگر تایپ شد؛ نتیجه جستجو هم؛ توضیحاتی شد در «ویکی پدیا» که اینگونه شرح داده شد:
کنوانسیون پالرمو نوعی شفافیت مالی و برای جلوگیری از پولشویی است که 3پروتکل دارد:
• پروتکل پیشگیری، سرکوب و مجازات قاچاق اشخاص مخصوصاً زنان و کودکان
• پروتکل علیه قاچاق مهاجرین از طریق زمین، دریا و هوا
• پروتکل علیه تولید غیرقانونی و قاچاق مهمات
خب؛ وقتی اینها را خواندم متوجه شدم؛ ندای درونم خیلی هم پرت و پلا نگفته؛ چون برای چنین چیزهای درست و درمانی، هیچ آدم عاقلی احساس نگرانی و دلواپسی نمیکند البته منهای کسانی که دلیل نگرانیشان چیز دیگری است! اما بعد یادم افتاد ما تافته جدا بافتهایم یعنی باید با دقت ببینیم دیگران چه میکنند تا ما آنها را مو به مو نکنیم! تعهد به هر معاهده جهانی یعنی تن دادن به استعمار … ما ارزشهایی داریم که دیگران ندارند و البته مخارجی هم داریم که دیگران ندارند و یا بهتر بگوییم؛ دیگران باید ندانند. نمی دانم چرا مایی که به قول خودمان حلال و حرام حالیمان میشود؛ از اینکه دیگران بفهمند کجاها پولمان حیف و میل میشود، تا این حد بدنمان مور مور میشود. زبانمان لال؛ نکند که … خرج نمی شود و خاک بر سر میشود؟!
برای ما راه استقلال از انزوا میگذرد و راه مطرح شدن با تابلو شدن! نه تنها جهان، بلکه خورشید خانم هم، باید دور سر ما بگردد. چون ما بر حق هستیم و همه به جز ما کافر و بیشعور! فقط یک مشکل کوچک داریم؛ این کافران بیشعور دور سر ما نمیگردند و بدون توجه به خواست ما کار خودشان را میکنند. بگذریم … بگذارید موضوع را خیلی هم تخصصی نکنیم و اینطور بگوییم : اصلا این معاهده اسمشو نبر؛ بد بد بد… اما چرا فقط ما و به همراه کشورهایی که اسمشان را هم نشنیدهایم از آن خوشمان نمیآید؟ کشورهای: جزایر سلیمان، سومالی، سودانجنوبی، تووالو، بابوا، پالائو، جمهوری کنگو، پادشاهی بوتان. فکر نمی کنید یک جای کار میلنگد؟ بله بله درسته یادم نبود ما سری از سرها سواییم، این فقط ما هستیم که مفهوم نجاست را میفهمیم پس پولهایمان را تا میتوانیم میشوییم! درود بر پولشویی!
پس «پالرمو»! همچنان مسکوت بمان که ما خودمان را زدهایم به خواب. ما برای پولهایمان خوابهای خوش دیدهایم… یادمان باشد،
دکلها در سکوت جابهجا میشوند و طلاها در خواب، تبدیل به آهن میشوند پس چرا برای آن، این همه جار و جنجال و تهدید و شعار و… داده نشود؟
ناگهان زنگ تلفن…
پشت تلفن: یک صدای نکره از جایی شبیه کانادا: مشرک گرامی! شما در حال تهدید شدن هستید اگر میخواهید نمیرید کلید ۱ را فشار دهید (پخش آهنگ لالایی برای خواب، مسکوت ماندن و خفه شدن) و اگر میخواهید بمیرید منتظر اپراتور شوید که سریعاً به سراغتان میآید!»
انتهای پیام
خاک برسر نماینده ای که بایک پیامک رایش تغییرمیکند…