از گل کاغذی انتظار بوی گلاب داریم؟!
«مهدی مالمیر»، روزنامه نگار، در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «از گل کاغذی انتظار بوی گلاب داریم؟!» نوشت:
از زمان ماجراهای دی ماه پارسال تا به امروز، یکی از بحثهایی که بازارش هر از چندی در رسانهها و محافل سیاسی داغ میشد؛ ضرورت تدارک دیدن مکانهایی برای اعتراض شهروندان به اداره امور و انتقاد از دولتمردان بود.
با نشانگذاری مکانهایی برای اعتراض شهروندان که توسط هیات دولت مطرح شده است، به نظر میآید که سرانجام پاسخی به نیاز گفت و شنود شهروندان و دولت داده شده است که دست بالا را که بگیریم، تنها میتواند درمانی سرپایی برای حل مشکلات ما باشد. امری که البته پدیدهی غریبی نیست و ما همواره پاسخهای موقتی و «از سر باز کن» را به رفتن به ژرفاها برتری دادهایم!
اگر مشکل راهها و روشهای تبادل نظر میان شهروندان و اراده کنندگان امور است، با تجمع در فلان ورزشگاه و بهمان فضای سبز گشوده نخواهد شد. راهها و روشهای گفت و گو میان مردم و سیاستمداران را اندیشمندان سیاسی دههها و بلکه سدهها است که گفتهاند و نوشتهاند و در این زمینه انصاف باید داد که حرف ناگفتهای باقی نگذاشتهاند.
احزاب، نشریات آزاد، آزادی فعالیت سندیکایی و صنفی تنها راه گفت و شنود شهروندان و مسوولان به شمار میرود. به عبارت دقیقتر، در شرایطی که احزاب تنها نامهایی پر طمطراق بر روی کاغذ هستند و نشریات بدل به تعارفات چاپی شدهاند و رسانهها در هزارتوی سانسورهای سلیقهای گرفتار آمدهاند، راه گفت و گو مسدودتر از آن است که با گردهماییهای دکوری در پارکها و ورزشگاهها بشود آن را نادیده گرفت!
اینها همه به کنار؛ به نظر میرسد مصوبهی اخیر با عزم تهی کردن اعتراضات سیاسی از عنصر «خیابان» طرح شده است که اگر این گونه باشد انتقاد بزرگی بر آن وارد است: اعتراضات سیاسی در دنیای امروز پیوندی جداناشدنی با خیابان دارند. به عبارت بهتر، زمانی که زندگی مردم به سنگِ سیاستهای نادرست اداره کنندگان جامعه بر میخورد و زندگی آنها را مختل میسازد، شهروندان تنها با تظاهرات مسالمت آمیز خیابان و مختل کردن شهر میتوانند نگاه سیاستمداران را به سوی گرفتاریهای خود بازگردانند.
تدارک مکانهایی برای اعتراض نه فقط این احتمال را نیرو میبخشد که اعتراضها را به همایشهای بی بو و بخار دگردیسه کند؛ که راهی به دهی آباد نیز نمیبرد.
توضیح اینکه: سالانه هزاران همایش و نشست در گوشه و کنار این سرزمین برپا میشود که کسی از آنها خبر نمیشود و چندان تاثیری بر جامعه نمیگذارند و هم از این رو، هیچ دور نیست که تبدیل اعتراضهای خیابانی به همایشهای رسمی و دولتی آن را در ردیف نشستهای بی بهرهای قرار دهد که سالانه در کشور ما با صرف هزینههای انبوه و بودجههای عجیب و غریب به اجرا در میآیند و خروجی درخوری ندارند و تکانی به اوضاع کشور نمیدهند.
فشردهی کلام اینکه: سیاست تازهی هیات دولت پاسخی مصنوعی به امری زنده و جاندار است. اعتراضات مسالمت آمیز و آرام در خیابان حق ابتدایی شهروندان است که با تبدیل آن به همایشهای رسمی با پذیرایی و سرود خوانی فلان خواننده و حرافی بهمان مجری تلویزیونی آن را فرسخها از ذات زنده و پر طپشاش دور کردهایم. دولتیان محترم با تمهید تازه به مصداق یک ضرب المثل قدیمی: از گل کاغذی انتظار به مشام کشیدن بوی گلاب دارند که صد البته شُدنی نیست!
انتهای پیام