خرید تور نوروزی

واکنش سروش به سخنان پمپئو در جمع ایرانیان آمریکایی

/ دستی از «غرب» برون آید و کاری بکند؟ /

واکنش عبدالکریم سروش به «نطق بی منطق» وزیر امور خارجه‌ی آمریکا در ا مردادماه 97 در جمع ایرانیان امریکایی، که در وبسایت زیتون منتشر شد را در ادامه بخوانید:

آن‌چنان سوخته این خاک بلاکش که دگر /  انتظار مددی از کرَم باران نیست

انقلاب چهل‌ساله‌ی ایران به التهاب افتاده است. ایران چون انباری انباشته از ناروایی‌ها و نارسایی‌ها، سقف خود را می‌شکافد تا هوایی تازه را تجربه کند. طبیعت و رعیّت با چشمان خشک می‌گریند و مظلومیّت خود را فریاد می‌کنند. روزگار بر ما سخت گرفته است. ز منجنیق فلک سنگ فتنه می‌بارد. راهزنان آزمند، هم از سفره طبیعت دزدیده‌اند و هم از ثروت رعیّت! بارانی هم نمانده است تا بر مصائب ما بگرید. به دشت پرملال ما پرنده پر نمی‌‌زند.

وی با انتقاد از روند مدیریتی کشور و به ویژه سیاست خارجه، نوشت: خانه ناآباد وطن و دل‌های ناشاد مرد و زن را دیگر نه توان جنگی مانده است، نه سودای انقلابی. سرها در گریبان است اما نه به‌امید آنکه دستی از «غرب» برون آید و کاری بکند.

اینک در این روزگار بی‌فریاد، پیمان‌شکنانی به نیکخواهی ما برخاسته‌اند و وعده‌‌ی خوان پرنان می‌دهند که خود با تحریم‌هاشان، نان را از خانمان‌ها ربوده‌اند. روزنه‌های نفت و نَفَس را بر ما بسته‌اند و مژده‌ی حیات و نجات می‌دهند. دست در دست جماعتی نهاده‌اند که در پیشانی و پیشینه‌‌شان جز داغ خیانت و خباثت نیست و به‌جای بدیل اصیل می‌فروشند!

برجامی بود که می‌رفت تا مگر نیک‌فرجام شود، دل خَلقی بدان گرم بود و سردی‌های زمانه را تحمّل می‌کرد. کاخ سفید در چشم محرومان، گویی سپیدتر شده بود و کدخدا خدایی می‌کرد. تندروان به حاشیه می‌رفتند و مداراگرایان، برتر می‌نشستند. اعتدال و مذاکره، رونقی و حرمتی تازه می‌یافت. ناگهان، از دل کاخ سفید، ظلمتی نامبارک رو نمود و خلل در روندی افکند که نقبی به نور بود. ماکیاولی از دل تاریخ دست‌افشانی و پایکوبی ‌کرد و اهریمن نیرنگ و بد عهدی دندان‌های سیاهش را نمود و خنده‌های مستانه‌اش، دندانه‌های کاخ و کنگره‌ی سیاست را لرزاند. دل خلقی شکست و حافظ دوباره در گوش‌شان خواند:

پیر پیمانه‌کش ما که روانش خوش باد/ گفت پرهیز کن از صحبت پیمان‌شکنان

سروش با تاکید بر این که «صاحب این قلم که از ناقدان زخم‌خورده و غربت‌گزیده و خونین‌دل است» و با اشاره به زاویه‌های جدی خود نسبت به سیاست‌ها و مسوولان کشور، نوشت: [صاحب این قلم] خود خواستار درآمدن دورانی است که سایه سیاه تبعیض و تباهی و بی‌رسمی و بی‌قانونی از سر ایران برگرفته شود و ایرانیان آگاه و آزاد، ایرانی نوین را پی‌افکنی و بازسازی کنند. نارسایی‌ها را بستُرند و ناروایی‌ها را بشویند، کهن‌جامه خویش بپیرایند و کام از زندگی برگیرند. و چون او بسیارانند. بانگ شان، بانگ قاطبه ایرانیان بیداردلی است که روی به جانب اجانب ندارند و دخالت هیچ بیگانه‌ را در بی‌ثبات کردن و تجزیه ایران نمی‌پسندند و همه به زبان حال و قال می‌گویند:

از من گمان مبر که بیاید خلاف دوست / ور متفّق شوند جهانی به دشمنی

نشستن دولتمردان آزمند آمریکا در کنار ورشکستگان و خرمن‌سوختگان بدنام سیاسی، به طمع دانگی چند و وعید سرنگونی حکومت ایران را دادن، بانگ شنیع و شومی بود که جز نفرت آزادگان را در پی نداشت. آیا نمی‌دانند که:

کس نیاید به زیر سایه بوم  / ور همای از جهان شود معدوم

فاجعه دخالت آمریکا در عراق، خفتگان تاریخ را بیدار کرد تا دل به دخالت و حمایت اجنبی نبندند. نه از آمریکا پذیرفته است که آن تجربه‌ی تلخ را تکرار کند و نه ایرانیان چندان بی‌خردند که نجات خود را در تکرار چنان فاجعه‌های خونبار بجویند. ادعای همدلی و همدردی با ایرانیان، با تهدید و تحریم سازگاری ندارد. ایران را رها کنید تا رها شود.

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد/ نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد

عبدالکریم سروش

سوم مرداد ماه ۱۳۹۷

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. آقای سروش نقش بی بدیل شما در شکاف و انشعاب ایدئولوژیک بین مردم و اندیشمندان در ایران بر کسی پوشیده نیست. شما که سالهاست نه گشنگی و تشنگی و گرونی و سایه جنگ را در اینجا تجربه نکردید و نخواهید کرد لذا از زندگیت در ینگه دنیا لذت ببر و خونت را کثیف نکن ما اینجا یاد گرفتیم چکار کنیم.

    7
    14
    1. یاد گرفتین چی کار کنین؟!!!! بذار من بهتون بگم : یاد گرفتن از درون روی هم اسلحه بکشین تا با کمک آمریکا از دل ایران لیبی یا سوریه دوم یا تو بهترین حالتش عراق ثانی در بیارین، این گشنگی و تشنگی که تو رو به ضعف! انداخته دستپخت آمریکا + بخش سخت و مقتدر حکومت تو ایرانه یا کورید و نمی بینید یا ترجیح می دید به خاطر اقناع مرام ویرانی طلب تون خودتون رو به کوری بزنید اینیکه یه بخشی از جامعه مثل من فکر می کندد و یه بخشی مثل تو یعنی موفقیت همون آمریکا (البته در معیت روسیه) که بیش از 60 سال برنامه ریزی کرده تا ما رو به همچین نقطه ای برسونه که فردا روزی با یه تلنگر کل ایران رو بپاشونه و دست هر قومی یه تیکه خاک بده که برن و تا دنیا دنیاست بزنن توی سر هم دیگه و مشغول باشن عین همین عراقیها و لیبیاییها
      الحمدلله این اینطور که بوش میاد عافیت طلبی و بی مایگی و تنبلی ایرانیها که بهترین نتایج رو بدون هیچ زحمت و مبارزه واقعی می خوان اینبار برای همیشه کار دست شون می ده با همین فرمون برید جلو تا کلا مملکت رو خودمون به دست خودمون و با حمایت آمریکای دلسوز و ایران خواه ! برای ابد الآباد از روی نقشه محو کنیم

  2. هر که تو ایران نتواند به قدرت برسد به کشورهای بیگانه می رود و از خدمت برای مردم میگوید.

    4
    8
  3. من نمیدونم این سروش با اون کارنامه ننگینش در زمان مسئولیتش در جمهوری اسلامی که بارزترین آنها تعطیلی چندین ساله دانشگاه با حکم ایشان و پرونده سازی برای اساتید بزرگ و فرهیخته که منجر به فراری دادن انها از ایران شد چطور روش میشه اصلا بیاد ادعای فرهنگی بودن بکنه

    4
    8

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا