خرید تور نوروزی

«استخر فرح در مشهد است و کریمی قدوسی به آنجا می‌رفت»

محمد هاشمی می‌گوید: آقای کریمی قدوسی می‌داند که استخر فرح کجاست. استخر فرح در حقیقت در مشهد است که وقتی آقای قدوسی فرمانده بسیج مشهد بود، برای شنا به آنجا می‌رفت و با دوستانش در آنجا درباره چنین مسائلی صحبت و رایزنی می‌کرد. استخر فرح یک علامت و کد است بین آنها و الا در تهران چنین استخری وجود ندارد و این استخری که آقای‌ هاشمی در آنجا فوت شد، سال ۷۷ ساخته شده است.

گفت‌وگوی هاشمی با «ایران» را در ادامه می‌خوانید:

بعد از رحلت آیت‌الله‌ هاشمی به نظر می‌رسد هنوز برخی کینه‌ها و دشمنی‌ها نسبت به آن مرحوم ادامه دارد. به نظر شما ریشه این عداوت‌ها در مسائل شخصی است یا مربوط به مشی سیاسی آن مرحوم است؟

جسم آقای‌ هاشمی که رفت زیر خاک. آنچه باعث تحول می‌شد، نه جسم که فکر و اندیشه آن مرحوم بود. بنابراین مخالفان او تلاش دارند که اندیشه‌ هاشمی را از بین ببرند. از نظر مخالفان، فکر آقای‌ هاشمی همچنان زنده است و الان کسانی به فکر احیا و بازنشر افکار او هستند و همین موضوع عامل نگرانی و هراس مخالفان اوست. از نظر آنها جسم‌ هاشمی زیر خاک رفته اما فکرش همچنان باقی است لذا در صدد هستند تا فکرش را نیز دفن کنند که البته فکر نمی‌کنم موفق شوند.

شاخصه‌های مهم این فکر و اندیشه چیست که باعث نگرانی و هراس عده‌ای شده است؟

از مشخصات مهم آقای‌ هاشمی این بود که اعتدالگرا بود و به معنای واقعی کلمه در رفتار و گفتار اعتدال داشت. بحث آقای‌ هاشمی در حکومت مردم بود و به رفاه و آسایش و آرامش برای مردم فکر می‌کرد. در حوزه روابط بین‌الملل و سیاست خارجی استراتژی تنش‌زدایی را دنبال می‌کرد؛ اینکه مشکلات کشور را از راه جنگ نمی‌توان حل کرد و اساساً ما نیازی به جنگ نداریم و در سایه سیاست تنش‌زدایی می‌توانیم با همه کشورها (بجز اسرائیل) مذاکره کنیم. مذاکره که ایرادی ندارد. آنچه مهم است بده بستان‌هایی است که در خلال مذاکرات انجام می‌شود. از نظر آقای‌ هاشمی ما برای حفظ و تأمین منافع ملی باید با دنیا ارتباط داشته باشیم. بنابراین تجارب آقای‌ هاشمی در حکومتداری و نگاه ایشان به این مقوله بسیار مهم است و عده‌ای آن را برنمی‌تابند.

من اخیراً وضعیت دولت آقای روحانی پس از برجام را مقایسه کردم با زمان دولت آقای‌ هاشمی که پس از جنگ روی کار آمده بود. بعد از پذیرش قطعنامه کشورهای جهان رابطه خوبی با ما نداشتند اما بعد از جنگ رویکرد مثبت نشان دادند و آقای‌ هاشمی هم از این فرصت بخوبی استفاده کرد تحت عنوان راهبرد تنش‌زدایی و روابط و همزیستی مسالمت‌آمیز و روابط خصمانه برخی کشورها از جمله همسایگان را تبدیل به روابط دوستانه کرد. مثل روابطی که با عربستان و کویت و امارات و حتی عراق داشتیم. در مقابل کشورهای اروپایی هم همین سیاست را در پیش گرفت و آنها هم به ایران کمک کردند و از جمله وام‌هایی با سود اندک به ایران دادند که در امر بازسازی کشور بسیار مفید و لازم بود. علاوه بر آن همکاری‌های صنعتی، علمی و آموزشی و تجاری هم گسترش یافت. این فضا بعد از امضای برجام هم مهیا شد و سرمایه‌گذاری‌ها و حضور شرکت‌های اروپایی را شاهد بودیم. اما آقای روحانی به هر دلیلی نتوانست از این فضا بهره ببرد که البته خیلی‌ها هم که مخالف همان اندیشه آقای‌ هاشمی و تنش زدایی بودند در این مهم بسیار تاثیرگذار بودند.

اگر مرحوم‌ هاشمی زنده بود به نظرتان نسبت به پیشنهاد آقای ترامپ برای گفت‌وگوی مستقیم چه موضعی می‌گرفت؟

آقای‌ هاشمی در مذاکراتی که انجام می‌شد شروطی را داشت. یعنی به شرط الزام به تصمیمات و تعهدات گفت‌وگو می‌کرد. آقای ترامپ نه تنها با ایران که با هیچ کجا برای امضایش اعتباری قائل نیست. مثلاً رفت کانادا در اجلاس گروه هفت شرکت کرد و صورتجلسه را امضا و تأیید کرد اما در فرودگاه امضایش را پس گرفت. با کره شمالی هم همین بود.

الان روابطش با کانادا و اروپا به هم خورده است. ترامپ یک شخصیت نمایشی است و می‌خواهد کار نمایشی انجام بدهد. به همین دلیل اصلاً اعتباری ندارد. در قبال مذاکره با امریکا اگر مرجعی مثل کنگره و سنا متعهد باشند با آنها می‌شود مذاکره کرد. اما با ترامپ که فقط نمایش ارائه می‌دهد دلیلی ندارد که مذاکره بشود.

در مورد تجمعی که در قم انجام شد آقای محسنی اژه‌ای دستور داد پرونده‌ای در دادگاه ویژه روحانیت تشکیل بشود. شما امیدوار هستید که پرونده به نتیجه برسد و خود شما شکایتی داشتید یا نه؟

ما از کسی شکایت نکردیم چون نمی‌توانیم انگشت اتهام به سمت کسی نشانه ببریم. منتها ما گفتیم این وظیفه سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی است که به این موضوع رسیدگی بکنند وظیفه مدعی‌العموم است که پرونده تشکیل بدهد چون از سطح یک خانواده خارج است و یک پرونده ملی است. چون آقای‌ هاشمی یک شخصیت ملی است و حتی فراملی و این وسط اتفاقی افتاد و به آقای‌ هاشمی فحاشی می‌کنند. متهم می‌کنند و توهین می‌کنند این طبق قانون وظیفه مدعی‌العموم است که رسیدگی کند نه وظیفه خانواده. بنابر این ما شکایتی از کسی نکردیم منتها توقع و انتظار داریم که به این رسیدگی بشود و به این حرف‌ها پایان داده بشود. مثلاً اگر یک مداح فحاشی می‌کند اگر به جایی متصل نباشد وضعیت خودش را به خطر نمی‌اندازد که این حرف‌ها را بزند. به نظر مداح فحاش را برای همین روزها می‌خواهند.

آقای کریمی قدوسی نماینده مشهد در جلسه کمیسیون امنیت ملی گفته که حاشیه سازی در تجمع طلاب و تهیه پلاکارد معروف کار خانواده‌ هاشمی بوده است؟

این از همان حرف‌هایی است که هر کس بشنود، می‌خندد. آیا آقای رسایی و منصور ارضی را هم ما گفتیم که این حرف‌ها را بزنند؟ آقای کریمی قدوسی می‌داند که استخر فرح کجاست. استخر فرح در حقیقت در مشهد است که وقتی آقای قدوسی فرمانده بسیج مشهد بود، برای شنا به آنجا می‌رفت و با دوستانش در آنجا درباره چنین مسائلی صحبت و رایزنی می‌کرد. استخر فرح یک علامت و کد است بین آنها و الا در تهران چنین استخری وجود ندارد و این استخری که آقای‌ هاشمی در آنجا فوت شد، سال ۷۷ ساخته شده است.

برداشت خود شما از این پلاکاردی که نوشته شده بود «ای آنکه مذاکره شعارت / استخر فرح در انتظارت» چیست؟

من وقتی این موضوع راشنیدم، این شعر را خواندم «دیدی خون ناحق پروانه شمع را / چندان امان نداد که شب را سحر کند؟» یعنی آه مظلوم است که طرف خودش را رسوا می‌کند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. جناب هاشمی یعنی منظورتان اینست ان دلواپس فرهیخته سکران اخرش را در ان استخر خواهد کذراند؟؟؟؟؟؟؟

    1
    1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا