خرید تور نوروزی

یادداشت انتقادی لیلی گلستان خطاب به تهمینه میلانی

شرق نوشت: حاشیه های شکل گرفته بر سر نمایشگاه نقاشیهای تهمینه میلانی با نام «فیلمهایی که نساختم» همچنان ادامه دارد؛ بعد از آن که مدیر گالری ایوان این نمایشگاه را به دلیل پرسشهای شکل گرفته بر سر کپی کاری تعطیل کرد، تهمینه میلانی از پیگیری حقوقی ماجرا حرف زد و اینکه کل ماجرا از فردی خارج نشین آب میخورد.

حالا لیلی گلستان مادر مانی حقیقی کارگردان سینما که خود سالهاست گالری گلستان را اداره میکند در یادداشتی خطاب به تهمینه میلانی متذکر شده که اگر وی از مخاطبانش عذرخواهی میکرد خیلی بهتر بود.

لیلی گلستان در این یادداشت نوشت:

خانم میلانی عزیز

می‌دانید که چقدر فیلم «دو زن»تان را دوست داشتم و چقدر به خود شما محبت و احترام دارم.

اما… .

اتفاقی که افتاده یعنی نمایشگاه پرحاشیه شما با آمدن چند دانشجوی هنر در روز افتتاح و اعتراض آنها و افشاشدن کپی‌بودن آثار شما در نمایشگاه و همه و همه، ماجرایی ناخوشایند در حیطه هنرهای تجسمی ما بود. هرگز معتقد و موافق با این حرف که چرا آدم‌های معروف وارد حیطه دیگری از هنر می‌شوند و به خودشان اجازه می‌دهند نقاشی کنند یا کتاب بنویسند یا عکاس شوند یا از سینما به تئاتر بروند و… نبوده‌ام و فکر می‌کنم این یک طرز فکر کاملا دیکتاتوری و مستبدانه است.

وقتی کیارستمی نازنین شروع به نشان‌دادن عکس‌هایش کرد، کلی از عکاس‌ها اعتراض کردند که برو فیلمت را بساز به عکاسی چه‌کار داری!… و چه بیجا و بی‌منطق بود این اعتراض و بعد وقتی شعر گفت و کتاب‌هایی درباره منتخب اشعار سعدی و حافظ و مولانا ساخت، باز همین گله‌مندی از سوی نویسندگان شد و باز باید بگویم چه بیجا و بی‌منطق بود این گلایه‌ها. کیارستمی عکاسی جهانی شد، نیکی کریمی عکس‌های خوبی گرفت و رضا کیانیان دید خوبش را در عکاسی به همگان ثابت کرد، صابر ابر کتاب «هفت‌خانه آنورتر»اش فوق‌العاده است و شمس‌لنگرودی شاعر هم بازیگر درجه یکی است! و نقاشی‌های آبستره مهرجویی هم بسیار خوبند. هرگز این طرز فکر و این بخل و این حقارت را دوست نداشته‌ام.

پس، این اعتراض که چرا برای این شخص معروف نمایشگاه می‌گذارید، از نظر من مردود است و این اعتراض که گالری ایوان به جوانان وقت نمی‌دهد، هم از نظر من مردود است. چون می‌دانم که در این مدت کوتاه گالری‌داری چندین و چند نمایشگاه خوب و خیلی خوب از جوانان بی‌نام و نشان در این گالری دیده‌ام. در واکنش به این نمایشگاه پیش از افشای کپی‌برداری شما، می‌توانستیم بگوییم نمایشگاه را دوست نداشتم یا نمایشگاه ضعیفی بود یا بیشتر حس تصویر‌گری داشت تا نقاشی یا… هرچه دیگر که این مجال پیش نیامد و این حرف‌ها زده نشد.

چون خیلی زود یعنی روز بعد از افتتاح، کپی‌کردن شما افشا شد. اینجا به هوش و ذکاوت گالری‌دار آفرین می‌گویم که در مصاحبه‌ای از مخاطبان معذرت خواست و تعطیلی نمایشگاه را اعلام کرد. رک و راست بگویم که من هم دقیقا همین کار را می‌کردم (هرچند باید بگویم که حتما چنین نمایشگاهی در گالری گلستان جایی نمی‌داشت که کارش به اینجا برسد!).

متأسفانه باید بگویم که هر چقدر واکنش مدیر گالری درست و بجا بود، واکنش‌های شما دوست عزیز من اشتباه بود… . اول گفتید کپی نیست. بعد گفتید الهام و تأثیر گرفته بودم. بعد خواندم که گفته‌اید اصلا آن نقاش خارجی از من کپی کرده!. بعد گفتید گالری‌دار بیجا کرده نمایشگاه من را تعطیل کرده. بعد گفتید شکایت می‌کنم. بعد اعلام کردید شکایت کردم و بعد را خدا داند… .

حالا به‌عنوان خواهر بزرگ‌تری که همیشه دوستتان داشته، می‌گویم که اگر شما هم از مردم معذرت می‌خواستید و می‌گفتید اشتباه کردم، مطمئن باشید که هم کار درستی کرده بودید و هم شأن هنرمندبودن، فعال مدنی‌بودن، فمینیست‌بودن، الگوی زنان معترض و آزاده‌بودن و تمام فعالیت‌های هنری و مدنی‌تان به این اندازه زیر سؤال نمی‌رفت که بدجوری زیر سؤال رفته.

با شکایت‌کردن از گالری‌دار جز اینکه بگویند: «دست پیش را گرفته تا پس نیفتد»، اتفاق دیگری نباید بیفتد. گالری‌دار نادانسته کار کپی گذاشته و بنا بر عرف نباید این کار را می‌کرده، پس تا متوجه شده، بنا بر عرف، اقدام به تعطیلی نمایشگاه کرده که همان‌طور که گفتم، من هم اگر جای او بودم دقیقا همین کار را می‌کردم. به‌عنوان یک دوستدار، فقط می‌توانم بگویم که واکنش‌هایتان، واکنش‌های یک دختربچه بی‌منطق لجباز بود که بدجوری من را به حیرت انداخت و از این حیرت بسیاربسیار متأسف هستم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا