مقصر اين خودزنی ها كيست؟
افشین علا در یادداشتی تلگرامی با عنوان «مقصر اين خودزنی ها كيست» نوشت:
«متأسفانه خشم های انباشته شده در فضای مجازی به حدی رسیده است که بسیاری از کاربران با کشف سوژه های نابرازنده در عرصه های فرهنگی و اجتماعی به تمسخر باورها، رفتارها و حتی آئین های ما ایرانیان اعم از اقشار مردم و مسئولان کشور مشغولند و ضمن قیاس این موارد با جلوه هایی از رفتار متمدنانه و باورهای مترقی در جوامع غربی، ادعاهای خود را با چاشنی تعابیری از این دست درهم می آمیزند که: ببینید آنها به کجا رسیده اند و ما کجاییم؟
تلخ تر آن که این خودزنی ها چنان با استقبال عامه ی مخاطبان مواجه می شود که آنان نیز ضمن تأیید، در افزودن به شوری آش تحقیر و انکار فرهنگ خودی، با یکدیگر مسابقه می گذارند و اگر کاربری جرأت مخالفت با این موج را داشته باشد با نفی و پرخاش مواجه می شود و گاه کار به مشاجره و دشمنی نیز می کشد!
من منکر وجود بسیاری از خطاها و کجی ها چه در بدنه ی نظام حاکم بر کشور، چه در باور و رفتار بسیاری از ما ایرانیان نیستم. اما این که به جای انتقاد و اعتراض، به نفی و تحقیر فرهنگ خودی دربرابر بیگانگان روی آورده ایم،نشان از عارضه ای خطرناک دارد که باید هرچه زودتر به فکر رفع آن باشیم.
البته روی این سخن در درجه ی اول با حاکمان و متولیان امور فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشور است که با گذشت نزدیک به چهل سال از جایگزینی نظام نوین در ایران، نخواسته یا نتوانسته اند بسیاری از مطالبات نسل های پیاپی را ببیند، به رسمیت بشناسند و در پی رفع آنها باشند. بنابراین رویکردهای عصبی و خشم های انباشته شده در فضای مجازی را می توان یکی از پیامدهای این قصورها و خطاهای مکرر دانست.
البته این به معنی مبرا دانستن افکار عمومی نیست.خود ما نیز در ایجاد این فضای تیره و تار مقصریم و خواسته و ناخواسته به سیاه نمایی و بدبینی افراطی روی آورده ایم. اما از ملتی که چهل سال است نجیبانه وفاداری کرده و از بیم سوء استفاده نکردن دشمنان بیگانه، همواره خطاهای حاکمان را بخشیده است، نباید انتظار داشت در هر شرایطی از افتادن به ورطه ی یأس، خشم، اعتراض، نفی، تحقیر و حتی خودزنی های این چنینی مصون بماند.
درست است که وقوع حماسه هایی چون شهادت محسن حججی یا حوادثی چون حمله ی تروریستی اهواز، همیشه ملت ایران را در اوج سختی ها و تلخکامی ها دربرابر دشمنان خارجی متحد ساخته است. اما مسئولان نباید برای مهار خطر ناامیدی، خشم و عصیان مردم به وقوع حماسه یا بحران عادت کنند!
درست است که ترامپ با خروج از برجام و اعمال تحریم های بی شرمانه و نیز با سخنان نسنجیده اش در سازمان ملل، با دست خود حقانیت مواضع نظام را ثابت کرد. درست است که رئیس جمهور ما در سازمان ملل خوش درخشید و مواضع متین و خردمندانه ای را به نمایش گذاشت. اما مبادا که این توفیق نیز به توهم مسئولان کشور مبنی بر کافی بودن تلاش نظام در اقناع افکار عمومی دامن بزند!
حاکمان نباید از یاد ببرند که فساد مالی، مشکلات اقتصادی، سخت گیری های اجتماعی، تبلیغات یک جانبه و کلیشه ای رسانه های رسمی و تداوم اصرار نیروهای قضایی و انتظامی بر قلع و قمع منتقدان، هر لحظه بر آتش خشم شهروندان می افزاید. باید بدانیم مردم خسته اند و انتظار تغییر و بهبود اوضاع را دارند. حتی اگر کشورمان با خطر آتش افروزی های دشمن بی منطق و فاسدی چون ترامپ مواجه باشد.»
انتهای پیام